ورود جمهوری اسلامی به جنگ اوکراین، ایران را عملا درگیر یک جنگ بینالمللی کرده است. اما چرا گروههایی که به نام دفاع از صلح همواره از خطر جنگ غرب علیه ایران سخن میگفتند ساکتاند؟ نظر ایرج مصداقی، تحلیلگر سیاسی.
دهههاست که لابی نظام اسلامی در خارج از کشور هر گونه اقدام تنبیهی و تحریمی اروپا و آمریکا علیه جمهوری اسلامی را زمینهسازی برای حمله نظامی و جنگ معرفی میکند و این گفتار را به خدمت میگیرد تا از موضع یک نیروی خواهان صلح و آرامش در منطقه از بقای جمهوری اسلامی حمایت کند.
در این میان شاهدیم که رویکرد چپ سنتی ایران بر پایه اولویتهای ضدامپریالیستی و ضدآمریکایی خواه ناخواه آب به آسیاب استراتژی لابیهای جمهوری اسلامی ریخته است. اینان بدون آنکه اثرات ویرانگر این سیاست را مورد توجه و بازنگری قرار دهند، همسو با لابی جمهوری اسلامی از موضع صلحطلبی و ضدیت با جنگ به تبلیغات حاکمان بر ایران دامن میزنند و عملا نیروی زیادی را با پراکندن موهومات در این زمینه هدر میدهند.
یک مثال تکاندهنده در این باره سکوت سنگین لابیهای جمهوری اسلامی و گروههای چپ ضدآمریکایی درباره ورود نظام اسلامی به میدان جنگ اوکراین است. اینان تاکنون نه تنها هیچ واکنشی در مقابل ورود حاکمان ایران به یک جنگ دامنگیر اروپایی که میتواند با تبعات بسیار سنگینی برای مردم ایران همراه باشد نداشتهاند، بلکه حتی اشارهای هم به حقایق نمیکنند.
در این نوشته با توضیح سیاستهای جمهوری اسلامی در این زمینه به چند و چون در این نکته میپردازم که گفتار این نیروها در دفاع از صلح و مخالفت با جنگ چقدر واقعی است.
جنگهای نیابتی نظام اسلامی
پیش از پرداختن به موضوع استفاده از پهپادهای ایرانی در جنگ اکراین، خوب است به سابقه کاربرد این نوع از سلاحهای ایرانی در منطقه حساس خاورمیانه بپردازیم.
واقع این است که در سالهای اخیر نظام اسلامی پهپادهای مجهز به کلاهک انفجاری را در محیطهای زیادی آزمایش کرده که در اینجا شماری از آنها را یادآوری میکنم. اولین متحدان جمهوری اسلامی که از سال ۲۰۱۵ پهپادهای موسوم به “وعید” و تأسیسات تولید محلی آن را دریافت داشتند شورشیان حوثی در یمن بودند. جنگ یمن اولین آزمایشگاه برای تکنولوژیو تاکتیکهای جنگی نظام اسلامی را فراهم کرد.
در طول این سالها هیأت کارشناسان سازمان ملل چندین گزارش فنی پهپادهای ایرانی ارائه کردند و جامعه بینالمللی را متقاعد ساختند که نظام اسلامی در حال ارسال پهپاد و موشک بالستیک برای حوثیها است. طبق این گزارشها، تعداد حملات راکتی و پهپادی به عربستان به ۷۰ مورد در ماه تا پایان سال ۲۰۲۱ رسید.
لبنان یکی دیگر از کشورهایی است که پهپادهای ایرانی در آن به طور وسیع به کار گرفته شدند. طبق ارزیابیمؤسسات نظامی بینالمللی، دستکم از سال ۲۰۲۱ نظام اسلامی تاسیسات خط تولید تحت لیسانس را در دو کشور لبنان و سوریه ساخته است.
در تاریخ سوم جولای ۲۰۲۲ یک کشتی وابسته به اسرائیل به نام “مرسر استریت” نزدیک بندر عمانیالدقم هدف پهپادهای وعید قرار گرفت و ناخدای آن کشته شد.
در عراق هم پهپادهای ایرانی، از جمله شاهد-۱۳۶ که در عراق آن را مراد-۶ مینامند، به شبهنظامیان وابسته به نظام اسلامی اهدا شد. در ۱۴ مه ۲۰۱۹ پهپادهای شاهد-۱۳۶ از عراق برای حمله به خط لوله نفت شرق-جنوب آرامکو در مرکز عربستان به پرواز درآمدند.
در ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۹ بار دیگر از عراق به عنوان نقطه پرتاب پهپادهای شاهد-۱۳۶ برای حمله به تاسیسات نفتی شرکت آرامکوی سعودی در بقیق و خُریص استفاده شد. در این حمله ردیفهایی از مخازن نفتی با کلاهکهای شاهد مجهز به مهمات هدایتشده به دقت سوراخ شد. کارگاههای نفتی در بقیق و خریص در تولید ۵.۷ میلیون بشکه نفت در روز سهیم هستند.
و بالاخره، انواع دیگری از پهپادهای ایرانی برای حماس در غزه ارسال شده و از آنجا علیه اهداف اسرائیلی به کار گرفته شدهاند.
بایستی توجه داشت که شاهد-۱۳۶ با برد ۱۲۰۰ تا ۱۵۰۰ مایل، میتواند از داخل ایران هر هدفی را در خاورمیانه بزند، چه رسد از داخل قلمرو شرکای نظام اسلامی در باصطلاح “محور مقاومت” در لبنان، نوار غزه، کرانه باختری، یمن و عراق.
منابع نظامی مستقل بینالمللی معتقدند، اگر این پایگاههای خارجی وارد عمل شوند، آن وقت جنوب اروپا، شرق آفریقا، قفقاز، پاکستان، بخشهایی از هند و نقاط قابل انسداد دریایی در تنگه هرمز، بابالمندب، سوئز و بوسفور کاملا در تیررس قرار خواهند داشت.
جنگ بینالمللی اوکراین
پس از آزمایش پهپادهای ایرانی در محیطهای مختلف نظامی، اکنون جمهوری اسلامی به جنگ اوکراین وارد شده است.
پیش از ورود رسمی نظام اسلامی به این جنگ پوتین در ۲۸ تیرماه سال جاری سفری غیرمترقبه به تهران و دیدار با خامنهای داشت. خامنهای در این دیدار سیاست نظام اسلامی برای دخالت در جنگ اوکراین به عنوان یک متحد روسیه را اعلام کرد. او در حمایت از موضع پوتین گفت: «اگر راه در مقابل ناتو باز باشد حد و مرزی نمیشناسد و اگر جلوی آن در اوکراین گرفته نمیشد، مدتی بعد به بهانه کریمه، همین جنگ را به راه میانداختند».
به این ترتیب خامنهای رسماً اعلام کرد که “دیپلماسی” را به “میدان” سپرده است؛ خطری که جواد ظریف میکوشید از آن حتیالمقدور جلوگیری کند. پس از آن، در توجیه و تشریح شرعی این موضع، رسانههای وابسته به سپاه و بیت رهبری به میدان آمدند.
این چنین، سرمقالهنویس روزنامه جوان در اول مرداد ماه برای توجیه دخالت در جنگ اوکراین، یک قاعده شرعی را دستاویز قرار داد. او مدعی شد که برای حفظ جان انسانهای به مراتب بیشتر که “در معرض خطر قطعی یا قریبالوقـوع” باشند، اگر لازم باشد میتوان جان انسانهای کمتری را “اگرچه مسلمان باشند” به خطر انداخت. توجه کنیم که مقامات نظام اسلامی از این قاعده در دست زدن به کشتار و اعدام و قتلعام نیز استفاده میکنند.
در پی آن، روزنامه “جوان” در دوم مرداد سرمقاله دیگری زیر عنوان “خط پایانی بر بحرانسازی ناتو” منتشر کرد که در آن ناتو خطری مشترک برای روسیه و جمهوری اسلامی توصیف شد. در این مقاله آمده است که «راهبرد ایران در آینده باید معطوف بر مقابله قدرتمندانه با هرگونه تهدیدی باشد که ممکن است منافع ایران و نیروهای جبهه مقاومت را تهدید کند و با توجه به روند تهاجم ترکیبی دشمن ممکن است پاسخ ایران پیشدستانه باشد».
از سوی دیگر، حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان، در دفاع از سیاست خامنهای نوشت که نظام اسلامی «مقابله روسیه با آمریکا و ناتو در اوکراین را بخشی از امنیت خود دانسته و به طور منطقی و طبیعی از آن حمایت میکند».
تبعات شراکت در جنگ اوکراین
ورود حاکمان ایران به جنگ اوکراین و تشکیل محور روسیه – بلاروس- جمهوری اسلامی، به معنای درگیر کردن کشور در یک جنگ بینالمللی است که علیرغم خوشبینیهای اولیه پوتین چشماندازی برای پایان آن نیست.
با توجه به اسناد و شواهد ارائهشده، مشخص است که نظام اسلامی سرنوشت کشور را به جنگ اوکراین و مقاصد روسیه پیوند زده و فروش پهپادهای از نوع شاهد ۱۳۶ و شاهد۱۳۱ و موشکهای بالستیک به روسیه به یکی از خبرهای مهم بینالمللی تبدیل شده است.
اواسط اکتبر پهپادهای شاهد به مؤلفه کلیدی یک موج هماهنگ از حملات استراتژیک علیه نقاط حیاتی شبکه توزیع برق و ظرفیت تولید برق اوکراین تبدیل شدند. قطعات این پهپادها که با سرعت بالا حرکت میکنند و پس از برخورد به هدف خسارات سنگینی به جا میگذارند، ساخت کشورهای مختلف است که نظام اسلامی با دور زدن تحریمها خریداری کرده است.
بنا به گفته مقامات آمریکایی، ایران همچنین مربیانی را به کریمه فرستاده تا نحوه استفاده صحیح از آنها را به روسها آموزش دهند.
بنا به گفته کییف، روسیه بین ۲۰۰۰ تا ۲۴۰۰ پهپاد به حاکمان تهران سفارش داده است.
آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد، در آخرین گزارش خود اعلام کرد که فروش یا ارسال پهپادها یا موشکهای بالستیک ایران – با برد بیش ۳۰۰ کیلومتر- نیازمند صدور مجوز از سوی شورای امنیت سازمان ملل است.
بریتانیا، فرانسه، آلمان، آمریکا و اوکراین میگویند که ارسال پهپادهای ساخت ایران به روسیه، ناقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل در سال ۲۰۱۵ است که توافق هستهای ایران را تضمین میکند.
پهپادهای شاهد با برد مؤثر چند صد مایل، به ارتش روسیه امکان دادند تا از نقاط پرتابی در کریمه و جنوب بلاروس به اهدافی در عمق غرب و مرکز اوکراین حمله کنند. در اکتبر روسیه توانست شاهدهای کمارتفاع را به کییف شلیک کند که موجب کشته شدن چندین غیرنظامی از جمله یک زن شد که ششماهه باردار بود.
جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، روز گذشته اعلام کرد فروش پهپادهای مرگبار ایرانی به روسیه برای استفاده در تهاجم مداوم این کشور به اوکراین، به این معنی است که جمهوری اسلامی ممکن است «در جنایات جنگی گسترده مشارکت داشته باشد.»
سکوت معنادار مدعیان صلح
این مشاهدات نکته دیگری را یادآوری میکند که توجه به آن حیاتی است و آن اینکه، اگر تا کنون غرب به هر دلیل چشم خود را بر تشنجآفرینی نظام اسلامی در منطقه خاورمیانه میبسته، این بار نمیتواند چنین باشد، چرا که جنگ روسیه علیه اوکراین فقط به این دو کشور ختم نمیشود. امروز اروپا و آمریکا درگیر این جنگ هستند و اقتصاد جهانی به شدت از آن آسیب دیده است.
با توجه به این موضوع، تأمین پهپاد برای پوتین هزینهای گزاف برای تهران خواهد داشت. اولین بازتاب آن را میتوان در دلسردی اروپا و آمریکا از ادامه مذاکرات برجام دید. نتیجهاین سیاست موجب وادار شدن اتحادیه اروپا به اعمال تحریمهای مرتبط با اوکراین علیه نظام اسلامی است و چه بسا که با توجه به نقض آشکار قطعنامه ۲۲۳۱ از سوی جمهوری اسلامی، به فعال شدن مکانیزم ماشه منجر شود. و این تنها بخش کوچکی از ماجراست.
هنوز معلوم نیست که نظام اسلامی و سپاه پاسداران در آینده چه بهایی برای درگیر شدن در یک جنگ بینالمللی خواهند پرداخت. اما این نکته روشن است که هیچ یک از اقدامات جنگطلبانه سپاه پاسداران و بیت رهبری موجب برانگیختن کوچکترین واکنشی از سوی نیروهای ایرانی مدعی “صلح” نشده است. آیا این سکوت به روشنی نشان نمیدهد که گفتارهای اینان ریشه در دغدغههای ضدجنگ ندارد، بلکه تنها برای کوبیدن غرب است؟
از: دویچه وله