اخبار روز
شش ماه از قتل ژینا امینی به دست حکومت جمهوری اسلامی میگذرد. قتلی که به آغاز یک جنبش در معنای انقلابی منجر شد. ژینا رمز شد و جامعه را به خیزشی بزرگ آورد.
جامعهای زخمخورده از آبانِ سرخ ۹۸، جامعهای تحقیرشده توسط دو حکومت شاه و آخوند در سالهای دراز خشونت، سرکوب و نابرابری. جنبشی که در آخر شهریور ۱۴۰۱ شروع شد، در مهرماه شعلهور شد و در ماههای آبان و آذر با تمام قدرت حضور خود را ثابت کرد، جنبشی که خوانشی نو از جایگاه «زن» در جامعه و تاریخ داد و به «زندگی» در محتوا و فرمی تازه اندیشید و «آزادی» را در ساحتهای فراموششدهاش آزاد کرد و جانی تازه داد به جنبش «زن، زندگی، آزادی» معروف شد.
این جنبش بود که تمام نیروهای خفته در تاریخ معاصر ایران را بیدار کرد، نیرو داد و همه را وادار به تفکر دربارۀ سه واژه کرد: «زن، زندگی، آزادی»؛ جنبشی که توانست ادبیات، هنر و موسیقیِ خود را بسازد، به جامعه و مردم قدرت بدهد و همه را متوجه آن منزلت تاریخیِ از دست رفتۀ انسان معاصرِ ایرانی بکند. منزلتی که در تاریخ ما، مدام توسط حکومتهای فردمحور و ساز و برگهای آنها خدشهدار شده است. جنبشی که توانست تاریخ معاصر و کهن را به چالش بکشاند.
این نیروی عظیم انقلابی دیگر نمیخواهد و نمیتواند هیچ یک از شکلهای استثمار و استبداد چه از نوع پادشاهی و چه از نوع دینیـولایی را بپذیرد یا تسامحی در برابرشان داشته باشد. از کارگران و کارخانه تا معلمان و مدرسه، از مدرسه و دانشآموزان تا دانشگاه و دانشجویان، از سوختبران و بلوچستان تا کولبران و کردستان، از خانه تا خیابان، همهجای ایران همه یکصدا فریاد میزنند: دیگر بس است!
ششماهگی این تولد اگرچه با خونِ دل همراه بود، اما نوید آفرینشی تازه به ما میدهد، آفرینش دنیایی بی ستمگران، دیکتاتوران، جوخههای اعدام و طناب دار. دنیایی که در آن زن بهخاطر زنبودنش، کارگر بهخاطر اعتراض به دستمزد و ساعت کارش، دگراندیش بهخاطر اندیشهاش و دیندار بهخاطر دین و آیینش پیگرد و بازخواست نشود. دنیایی که باید برایش مبارزه و مقاومت کرد. ما دانشجویان دانشگاه تربیتمدرس تا بالغ شدن این جنبش و رسیدن دو میوۀ آن یعنی «آزادی و برابری» در کنار هم و در کنار همۀ محذوفان و مطرودان و تهیدستان، با هر جنسیت و مذهب و زبانی، خواهیم ایستاد و یک سر سوزن از خواستههای انقلاب عقبنشینی نخواهیم کرد و در سال نو با تمام توان در راه رسیدن به اهدافمان گام برمیداریم.