حسن روحانی در اجلاس داووس گفت که راه حل نهائی بحران سوریه انتخابات آزاد است. اگر او از کلمه “آزاد” به مفهوم عرفی و عام آن استفاده میکند، باید بداند که انتخابات نیاز به آزادی احزاب و رسانه ها دارد. آیا روحانی معتقد است که حزب شبه فاشیستی بعث بعد از ۴۵ سال کنترل انحصاری کشور تمایل یا توانائی برقراری انتخابات آزاد دارد؟
دور دوّم مذإکرات ژنو بین دولت سوریه و شورشیان ادامه دارد ولی امیدی به مهار فاجعه جنگ درپیش نیست. اخظر ابراهیمی ،میانجی سازمان ملل هدف اجلاس را “آشتی ملّی” اعلام کرده است ولی هیهات که این انتظار رویائی بیش نیست. چرا که جنگ داخلی سوریه نمونه ای از تقابلات اجتماعی و سیاسی در یک کشور است که سازش بین رژیم حاکم و شورشیان به دروازه ناممکن رسیده است. البته باید اضافه کرد که با وجود این وضع غم انگیز جامعه جهانی چاره ای جز تلا ش برای جلوگیری ازگسترش خشونت و کمک به قربانیان توحّش ندارد، توحّشی که در طی سه سال گذشته ۱۲۰هزار کشته داده وبیش از ده میلیون را بی خانمان یا در کشورهای مجاور آواره کرده است.
جبهه اسلامی “عراق و شام” که قوی ترین و آشتی نا پذیرترین شورشیان سوریه را در بر میگیرد ائتلافی است بین “جبهه نصرت” و “دولت اسلامی عراق.” این ائتلاف اسلام گرایان مطلق اندیش که شورای امنیّت سازمان ملل انان را تروریستت اعلام کرده رژیم بشار اسد را کافر و زندیق میداند و مذاکره با نماینده گانش را تقبیح کرده استت. غالب شرکت کنندگان سوریه ای در اجلاس تبعیدیانی هستند که سوابق رهبری یا همکاری با گروههای چپ و لیبرال دارند. کردهای سوریه که ده در صد جمعیت کشور را تشکیل میدهند نماینده مستقل خود را به اجلاس فرستاده اند. علی حیدر، “وزیر آشتی ملّی سوریه” به صراحت اعلام کرده که “از کنفراس ژنو هیچ انتظاری نداشته باشید. کنفرانس ژنو ۲، ژنو ۳ و یا ژنو۱۰ مشکل بحران سوریه را حل نخواهد کرد. راه حل شروع شده و از طریق پیروزی نظامی دولت ادامه خواهد یافت.”
موافقت بشار اسد با تخریب زرادخانه تسلیحات شیمیائی سوریه نشانگر کوشش او برای گسترش همکاری بین روسیه و آمریکا در برخورد با بحران است. از منظر او این همکاری برای سوریه وقت میخرد تا با کمک نظامی و مالی و اطلاعاتی روسیه و ایران و حزب الله و عراق مخالفین خود را شکست دهد. برداشت بشار اسد از توافق مربوط به منهدم کردن تسلیحات شیمیائی سوریه این است که استفاده از هر وسیله دیگری برای سرکوب شورشیان بلا مانع است، از جمله بمباران مناطق مسکونی غیر نظامیان.
آمریکا و اروپا در بر خورد با این ضایعه انسانی در برابر بغرنجی قرار دارند که هر گزینه ای میتواند برایشان مسئله ساز باشد. دخالت نظامی آنان رژیم بشار اسد را سرنگون خواهد کرد ولی این احتمال هست که بعد از سقوط اسد اسلامگراهای وابسته به القاعده نیروهای معتدل را حذف کنند و حاکم بر سوریه شوند. اکثریت بزرگ مردم اروپا و آمریکا با آغاز جنگ دیگری در خاور میانه مخالفند. قربانیان انسانی و هزینه های سنگین مادی جنگ در افغانستان و عراق و ادامه خشونت و بی ثباتی در هر دو کشور این نکته را برای غالب ناظزین و شهروندان روشن کرده که تضادها و چالشهای سیاسی و اجتماعی در کشورهای خاور میانه، چون دیگر ملل، ریشه در تاریخ و فرهنگ و اعتقادات بومی دارد و دخالت نظامی خارجی نه به حل مسائل کمک میکند و نه خواسته های قدرتهای غربی را بر آورده میسازد. در اینجا باید افزود که رژیمهای مستبد و فاسد چنان حس در مانده گی و حقارت در جوامع خود ایجاد میکنند که بسیای از مردم به امید رهائی از چنگال ظلم به دخالت نیروهای خارجی تن میدهند. اکثریت مردم در عراق تحت کنترل صدام حسین و لیبی تحت کنترل معمر قذافی از دخالت نظامی غرب در بر اندازی رژیمهایشان استقبال کردند. در سوریه امروز نیز غالب مردم شکایت دارند که چرا آمریکا و اروپا در برابر فجایع رژیم بشار اسد دست به اقدام نظامی نمیزنند. اینکه دخالت نظامی میتواند تضادهای سیاسی و اجتماعی و خشونت و ترور را تشدید کند مانع از آن نمیشود که بقول زنده یاد مهدی اخوان ثالث (ملقّب به امید) گرفتار این وسوسه نشوند که نادری پیدا نخواهد شد امید کاشکی اسکندری پیدا شود
دعوت بان کی بون، دبیز کل سازمان ملل، از ایران برای شرکت در اجلاس۲ ژنو بر مبنای قول تلویحی وزیر خارجه ایران به سکوت یا باز گذاشتن موضع ایران در باره هدف اعلام شده اجلاس بود. بان کی مون بدون تفاهم با تهران و توافق وزیر خارجه آمریکا ایران را به اجلاس دعوت نمیکرد. بعد از اعتراضات شورشیان به این اقدام، دولت روحانی، در شرایطی که توافقنامه هسته ای مورد انتقاد مخالفین قرارگرفته بود، روی تعهد شفاهی وزارت خارجه به بان کی مون استوار نماند. این تغییر موضع گزینه ای برای دبیر کل سازمان ملل باقی نگذاشت جز پس گرفتن دعوت. از موضوع دعوت و پس گرفتن آن که بگذریم، این سئوال باقی میماند که اگر هدف اجلاس آشتی ملّی از طریق تشکیل دولتی ائتلافی با هدف بر قراری انتخابات آزاد و نهادیه کردن کثرت گرائی باشد، آیا میتوان انتظار داشت که نمایندگان ولایت مطلق فقیه از چنین برنامه ای حمایت کنند و نقش مثبتی در اجرای آن ایفا نمایند؟ تصّور چنین تحوّلی سوژه جذابی برای هنرمندانی میافریند که در ترسیم و تشریح سور رئالیسم در حریم سیاست از خلاقیت استثنائی بر خوردارند، یعنی نویسندگانی چون کافکا و صادق هدایت. این کار از عهده ناظرینی که روی واقعیتهای عینی و مواضع سیاستمداران تکیه میکنند بر نمیاید. ای کاش چنین نبود و صاحبان قدرت در ایران علاقمند به اجرای برنامه آشتی ملّی در کشور خود بودند که نه به دعوت سازمان ملل نیاز دارد و نه به موافقت آمریکا.
در دورانی که تنوع عقیده و سلیقه فراگیر شده و گفتمان حقوق بشر گسترش جهانی یافته، رژیمی که تسلّط انحصاری یک گروه بر جامعه را “حکم الهی” و بخشهای وسیعی از شهروندان را دشمن یا “غیر خودی” میداند، ماهیتأ با آشتی ملّی ، کثرت گرائی در امور سیاسی یا اجتماعی و ازادی در حریم خصوصی زندگی سر سازگاری ندارد.
رئیس جمهور ایران آقای حسن روحانی در اجلاس داووس گفت که راه حل نهائی بحران سوریه انتخابات آزاد است. اگر او از کلمه “آزاد” به مفهوم عرفی و عام آن استفاده میکند، باید بداند که انتخابات نیاز به آزادی احزاب و رسانه ها دارد. آیا روحانی معتقد است که حزب شبه فاشیستی بعث بعد از ۴۵ سال کنترل انحصاری کشور تمایل یا توانائی برقراری انتخابات آزاد دارد؟ و یا روحانی برای بشار اسد این حق را قائل است که “شورای نگهبانی” منتصب کند که اختیار تأئید صلاحیت کاندیداها را دارا باشد! به گواه تاریخ جنگهای داخلی یا با تجزیه کشور پایان میابند و یا با شکست نضامی یکی از طرفین نزاع. جنگ داخلی سوریه نیز سرنوشتی جز این نخواهد داشت.
از: گویا