گفت و گو با داوود هرمیداس باوند درباره ­ی توقیف روزنامه «آسمان»: من فقط یک خاطره تعریف کردم

پنجشنبه, 1ام اسفند, 1392
اندازه قلم متن

hemidas-bavand

شیما شهرابی

داوود هرمیداس باوند، هنوز مقاله ­ی چاپ شده در روزنامه «آسمان» را نخوانده است و اصلا از خبرهایی که از زمان چاپ گزارش تا امروز در خبرگزاری فارس و سایت تسنیم در این باره کار شده خبر ندارد. می­­گوید: « فقط قبل از شما یک­نفر تماس گرفت و گفت روزنامه آسمان به دلیل گفتگ­وی شما توقیف شد. اما من هرچه فکر می­کنم؛ چیزی نگفته ­ام که منجر به توقیف این روزنامه شود.» او در گفت­گو با «ایران وایر» درباره ­ی آنچه باعث حساسیت روی این مطلب شده، می­گوید: « من فقط یک نقل قول آوردم. چیزی را که مربوط به ۳۵ سال پیش بود. الان هم همان را می­گویم: ۳۵ سال پیش ۱۲ استاد دانشگاه بیانیه ­ای را درباره ­ی قصاص امضا کردند که آقای نجفقلی حبیبی به دستور آقای خمینی آن­ها را منفصل از خدمت کردند. من فقط یک اتفاق را تعریف کردم.» هرمیداس باوند درباره ­ی کاربرد کلمه لایحه ­ی غیر انسانی قصاص می­گوید: « این کلمه، کلمه ­ای بود که امضاکنندگان بیانیه آن را استفاده کردند و من فقط آن اتفاق را تعریف کردم و به همین دلیل در نقل قول از آن کلمه استفاده کردم.»

روز سه شنبه در روزنامه ­ی «آسمان» گزارشی درباره اساتید و دانشجویان علوم سیاسی در دهه ۶۰ منتشر شد. در بخشی از این گزارش که در آن با داوود هرمیداس باوند گفت وگو شده خاطره­ ای نقل شده که در آن از عبارت « لایحه غیر انسانی قصاص» استفاده شده است. پس از انتشار این مقاله، خبرگزاری­های مخالف روزنامه و چهره ­های تندرو خواستار توقیف و محاکمه مسئولان روزنامه شدند. گفتگو با آیات عظام و چهره ­های مذهبی که همگی بر نص صریح قرآن درباره ­ی قصاص تاکید داشتند باعث شد تا سرپرست دادسرای فرهنگ و رسانه علیه مدیر مسئول این روزنامه اعلام جرم کند و خواستار توقف انتشار آن روزنامه شود.

خبرگزاری تسنیم که این نوشته را توهین به اسلام خوانده بود . ساعتی پیش از انتقال مدیر مسئول این روزنامه به اوین خبر داد. این در حالی است که عباس بزرگمهر در توضیح این اتفاق گفته است: « من در نسخه‌ای که برای چاپخانه قرار بود فرستاده شود، این پسوند را حفظ کردم اما متأسفانه بخش فنی روزنامه سهوا نسخه اصلاح‌نشده را برای چاپخانه فرستاده بود. با توجه به اینکه روزنامه ما شماره‌های ابتدایی خود را منتشر می‌کند و امکانات فنی کمی داریم، چنین اشتباهی ممکن است که اتفاق بیافتد. او در ادامه گفت: «اولین خبر را در این‌باره، یکی از خبرگزاری‌ها منتشر کرد که من در تماس با آن خبرگزاری ماجرا را توضیح دادم. اما متأسفانه رسانه‌های دیگر نیز به این موضوع دامن زدند و موضع گرفتند. برخی، از این اتفاق برای حذف رقیب استفاده کردند. این در حالی است که من به‌عنوان مدیرمسئول روزنامه آسمان، در همان زمان که چنین بیانیه‌ای منتشر شد، جزو مخالفان این عقیده بودم.»

داوود هرمیداس باوند درباره ­ی احضار مدیر مسئول روزنامه می­گوید: « من واقعا متاسفم اما من فقط یک خاطره تعریف کرده بودم.» هرمیداس باوند قبل از خداحافظی می­گوید: « فکر می­کنید بتوانم نسخه ­ای از این روزنامه تهیه کنم . آخر من اصلا این گزارش را ندیده ­ام.»
از: ایران وایر


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

۲ نظر

  1. گفت هواپیما، گفت جون، معلم پرسید مگر من چی گفتم که توگفتی جون؟ گفت خانم شما هرچی بگین من تحریک میشم و شروع می کنم به جون گفتن. من این آقای هرمیداس باوند را از چهل سال پیش می شناسم. همیشه سرش تو کتاب بود و باکسی هم کاری نداشت. از نظر اعتقادات هم که حسابش روشن است. آدمی است ایران دوست و ملی گرا. اما این که گفته اند آسمان را به خاطر نقل خاطره ای از او بسته اند همان قضیه هواپیما و جون است. اینها چشم دیدن انتشار روزنامه ای را که کمتر تعریف و تمجید کرده باشد ندارند. هر حرفی هم که زده باشد بالاخره یا توهین به اسلام است، یا پیامبر، یا ملائک آسمان و هیچ کدام هم که نشود بالاخره رهبر داریم، امام جمعه داریم، دربان و آفتابه پرکن فلان مجلس را داریم و اینها را بهانه می کنند و روزنامه را تعطیل می کنند. اما اگر قاضی … کسی را که به یک زن شوهردار تجاوز کرده بود آزاد می کند به این بهانه که این بابا گفته درسته که من به این زن تجاوز کردم اما شیطان گولم زد و قاضی به استناد مبالغی که گرفته است حکم صادر میکند که این بابا گناهی ندارد برای آنکه به اقرار خود دچار وسوسه شیطان شده و شیطان او را گول زده است و چون شیطان جای معینی ندارد و فعلا به او دسترسی نیست، پس این آقا را آزاد می کنیم تا شیطان پیدا شود. حالا شما این را مقایسه کنید با گفته ای که آن دوازده تن درباره قصاص گفته اند که عملی است غیرانصانی. نخست نقل کفر کفر نیست. چه رسد که آنها گفته باشند قصاص عملی است غیر انسانی. بعد شما بفرمایید که به قول صادق هدایت نگوزید نچسید که احمدک خیار کاشته لام تا کام حرفی نزنید چون مبادا به … حضرت عباس توهین شود. والله این کارهای شما قباحت دارد. در زمان شاه یک گروهبانی را آورده بودند به دادستانی که او را محاکمه کنند. جرم توهین به مقام منیع اعلیحضرت همایونی. چطور؟ یا رو روی سکوی حمام عمومی نشسته بوده و مشغول دلاک هم مشغول لیف کشیدن سر و بدنش بوده است. سرکار استوار که این بابا را میشناخته از راه میرسد و به تصور اینکه اینجا هم پادگان است، دستور میدهد که گروهبان بلند شده و جایش را به او بدهد. گروهبان هم میگوید کورخوندی من تا کارم تمام نشود، این جایم را حتا به شاه هم نمیدهم. استوار پدرسوخته همین حرف را پاپوش کرده و برای این گروهبان پرونده ای ساخته بود به این کلفتی که این نظامی به اعلیحضرت همایون بی احترامی کرده و کائنات را به لرزه درآورده است. البته رئیس دادگاه وقتی این ماجرا را نشیند دستور داد این استوار بی حیا را از دادگاه بیرون کردند و یک مهر هم به روی این پرونده زد که موضوع شکایت بی مورد است و قضیه را ختم کرد. اما همین کار استوار کلی باعث دردسر و غصه و خرد شدن اعصاب برای آن گروهبان مادر مرده و خانواده اش شده بود. حالا قضیه این آدمهای بدبخت و حقیر است است که وقتی ایراد میگیریم آقا درقرن بیست و یکم که قصاص معنا ندارد. سنگسار که کار انسانی نیست وحتا حیوانات هم اینکار را نمی کنند. یا بخشی ار دستورات و فرامین قرآن متعلق به چهارده قرن پیش و شبه جزیره عربستان است . آخر حالا که نمی توان قیمت … چپ مرد را با شتر معین کرد و چه …فورا صدایشان را کلفت می کنند که یعنی حکم قرآن را اجرا نکنیم و وقتی می شنوند که البته وقتی حکم قرآن با شرایط روز نمی خواهد باید آنرا انداخت دور فورا میگویند بزنید این گردن عبید را که به قرآن و اسلام و کائنات توهین کرد. درحالیکه به نظر من باید همان شخص را بگیرند و مدتی به زندان بیندازند که دیگر ازاین غلط ها نکند و بطور کلی در این گونه دکانها بسته شود. تازه من معتقدم بستن نشریات هیچ ارتباطی به قوه قضاییه ندارد. قوه قضاییه کارش مشخص است. قانون را قوه مقننه تصویب میکند، قوه مقننه جرم را با قانون سنجیده و حکم لازم را صادر میکند. اجرای تمام احکام به عهده قوه مجریه است که رئیس آن فعلا روحانی است که فقط بلد است بگوید من دخالتی در قوه قضاییه ندارم. بیخود کرده اند که اصلا به قوه قضاییه قوه اجرایی داده اند. یک آخوند چه میداند که روزنامه یعنی چه کامپیوتر یعنی چه مقاله یعنی چه. این گونه اختیارات را کلا باید ازاینها بگیرند که برایشان شده است یک دکان دونبش. به قوه قضاییه چه ارتباطی دارد که جوانان ما را به زندانها برده و بلاهای سدوم و کمورا را برسرآنان بیاورند یعنی به یاد دوران جوانی حوزه علمیه و آن عملیاتی که افتد دانی را تکرار کنند. ای راهی که شما پیش گرفته اید خوشبختانه به سقوط این رژیم خواهد انجامید. شما هم این نوشته مرا سانسور نکنید و بگذارید مردم بخوانند و قدری عقده دلشان خالی شود. از دست این انسان نماهای بی وجدان و نفهم و طماع و حریص عبید سن خوزانی

  2. این ها یک میلیون اخوند مفت خوار دارند اگر سواد دارند و انصاف به اندازهه ایی جو در ۱۰۰ کانال انحصاری صداو سیمای ولایت انرا بگویند دیگر این همه بگیر و ببند برای چی هست