تحریمها، ایران را از بسیاری درآمدهای روزانه خود محروم کرد
هیرش سعیدیان: هر چند برخی رسانههای افراطی در مطالب مختلف، اغلب علت تحریمها را «دشمنی استکبار با ایران و ایرانی» و دلائلی از این دست عنوان میکنند، اما تاریخنگاری دقیق تحریم، نشانگر این حقیقت است که این محدودیت اقتصادی به قبل از سال ۱۳۸۵ و بعد از آن تقسیم میشود. پس از اشغال سفارت آمریکا در سال ۱۳۵۷ برخی تحریمهای نه چندان موثر از سوی این کشور علیه جمهوری اسلامی ایران وضع شد، با این همه مبادلات بانکی کشور، فروش نفت و صادرات اغلب محصولات به راحتی انجامپذیر بود، همچنین گلوگاههایی مانند سیستم سویفت نیز بسته نشده بود.
در سال ۱۳۸۵ پس از آنکه آژانس انرژی اتمی پرونده هستهای را به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارائه کرد ۴ دسته تحریم مختلف با مشارکت اعضای این شورا از جمله چین و روسیه به تدریج علیه ایران وضع شد. این تحریمها شامل؛ تحریمهای جهانی (سازمان ملل متحد)، تحریمهای آمریکا، تحریمهای اتحادیه اروپا و تحریم انفرادی و چندجانبه کشورهایی مانند کانادا و … تقسیم میشود. در کشاکشهای مختلف پرونده هستهای بر حجم این تحریمها افزوده شد تا آنکه پس از خروج دونالد ترامپ از برجام، شدت فشار اقتصادی تحریمها وارد مرحله جدیدی شد، شدت تحریمهای هستهای را در یکی از آمارهای صندوق بین المللی پول میتوان تا حدی لمس کرد. این صندوق اعلام کرد که حجم ذخایر ارزی ایران از ۵/۱۲۲ میلیارد دلار در ۲۰۱۸ به ۴ میلیارد دلار در ۲۰۲۰ کاهش یافت.
هرچند حجم ذخائر ارزی معمولاً مخفی نگاه داشته میشود اما اقتصاددانان مختلف مدعی هستند که مقدار ذخیره ارزی بلندمدت پس از این تاریخ ممکن است از این مقدار نیز کمتر شده باشد.
مجموع صادرات آهن و فولادکشور در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال قبل، ۵.۸ درصد (بیش از ۷۰۰ هزار تن با برآورد تقریبی ۳۵۰ میلیون دلار) کاهش یافته و از ۱۲.۱ میلیون تن به ۱۱.۴ میلیون تن رسیده است. بر اساس برنامه توسعه و اسناد بالادستی این رقم باید تا کنون به دو برابر این مقدار میرسید.
خسارتها و عدمالنفع کشور که به ویژه از تحریمهای هستهای ناشی میشود، آنقدر عظیم است که تقریباً تمام ابعاد اقتصاد کشور را در بر گرفته است. علاوه بر این طی دو دهه تورم کشور نیز در اثر تحریمها به دو برابر مقدار معمولا در دهه ۸۰ شمسی رسیده است.
در واقع ایرانیان اثر تحریمها را در جزء به جز جزئیات زندگی روزمره اعم از اجارهخانه، خرید مایحتاج زندگی، حمل و نقل،. با تمام وجود احساس کرده اند. با در نظر گرفتن میانگین GDP و پیشبینی رشد اقتصادی کشور محاسبه خسارت تحریمی، تورم در طی ۱۷ سال خود به تنهایی بر ۲۰۰۰ میلیارد دلار بالغ میشود. این مبلغ به اضافه خسارت وارده بر صنعت نفت، گاز، پتروشیمی، … در مجموع و در خوشبینانهترین حالت بر ۴۰۰۰ میلیارد دلار بالغ میشود.
این در حالی است که میلیاردها دلار پرداختی به روسها بابت تکمیل نیروگاه هستهای بوشهر، برقی برای ایران به ارمغان نیاورده است و هرساله در اثر ناترازی گاز بسیاری از صنایع و مصرفکنندگان با قطع گاز و برق مواجه هستند.
رسانههای اصولگرا در مقابل و در اشاره به فوائد انرژی هستهای به مواردی، چون کاربرد در پزشکی اشاره میکنند که البته این مسائل با همان نیروگاه کوچک هستهای تحقیقاتی به جای مانده از قبل از انقلاب نیز قابل تحقق بود.
دروغبودن نظریه تکرارشدهای که معتقد است تحریم بسیار بیاثر است و اگر مدیران ارزشی جهادی در راس کار باشند، زندگی مردم گلستان میشود، به نظر بسیاری از کارشناسان این روزها بیش از گذشته به اثبات رسیده است.
شاید اکنون زمان مناسبی برای طرح این پرسش باشد که مردم ایران در اثر برخی سیاستها، چه چیزی از دست دادند و چه به دست آوردند؟ فرار سالیانه ۱۲ میلیارد دلار سرمایه، مهاجرت صدها هزار نخبه، زندگی سخت میلیونها ایرانی، فقر، رکود تورمی و بسیاری مسائل دیگر همه از تحریمهایی ناشی شد که حدود ۱۷ سال است بر زندگی یک ملت سایه افکنده است. آیا مردم حق ندارند بپرسند چرا چنین هزینههای هنگفتی به آنها تحمیل شده است و در برابر آن چه به دست آوردند؟