سخنرانی سعید رضوی فقیه، از فعالان سیاسی اصلاحطلب در همدان با واکنش گسترده رسانهها و محافل تندروی اصولگرا روبرو شده است. آنها خواستار “برخورد قاطعانه” نهادهای امنیتی با این فعال سیاسی شدهاند.
در فضاسازی علیه سعید رضوی فقیه، خبرگزاری فارس نقش عمدهای بازی میکند. در دو روز گذشته این خبرگزاری چندین عنوان خبر و گزارش و گفتوگو علیه رضویفقیه منشتر کرده که در آنها از نهادهای امنیتی و قضایی خواسته میشود که علیه این فعال سیاسی اقدام کنند.
دادگستری استان همدان، استاندار همدان، مسئول انجمن اسلامی دانشگاه آزاد این شهر، یک عضو شورای شهر همدان و برخی روحانیون از جمله ارگانها و افرادی هستند که خبرگزاریهای فارس و تسنیم و برخی دیگر از سایتهای خبری اصولگرایان سراغ آنها رفته و نظرات آنها را علیه رضوی فقیه منعکس کردهاند.
فضاسازی این رسانهها علیه رضوی فقیه مشابه جنجال چند هفته پیش آنها علیه روزنامه “آسمان” است که منجر به توقیف این روزنامه از سوی قوه قضاییه شد. آسمان هنگام توقیف تنها یک هفته از آغاز فعالیتاش را پشت سر گذاشته بود.
بنا بر گزارشهایی که خبرگزاریهای فارس و تسنیم منتشر کردهاند، استاندار همدان خواستار “برخورد قاطعانه” نهادهای امنیتی و قضایی با رضوی فقیه شده و دادگستری همدان نیز خبر داده که موضوع در حال رسیدگی و پیگیری قضایی است.
وبسایت “یالثارات” وابسته به “حزبالله” سخنرانی رضوی فقیه را مشابه سخنرانی هاشم آغاجری در خرداد ۱۳۸۱ توصیف کرده که منجر به صدور حکم اعدام علیه این استاد دانشگاه شد. در آن زمان فشار دانشجویان و دانشگاهیان علیه این حکم، به عقبنشینی قوه قضاییه منجر و حکم اعدام لغو شد.
رضویفقیه چه گفته است؟
سعید رضوی فقیه، فعال سیاسی اصلاحطلب پنجشنبه گذشته (۸ اسفند ۱۳۹۲) در دومین همایش فصلی اصلاحطلبان استان همدان که با عنوان “بررسی موانع و راهبردهای تدبیر و امید” برگزار شد سخنرانی داشت.
او در سخنرانی خود گفت: «انقلاب مشروطیت، جنبش ملی شدن نفت، قیام ۱۵ خرداد، انقلاب اسلامی، جنبش اصلاحات و انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ همه خواستههای بخش قابل توجهی از مردم است. اینها همه ناشی از خواستههای مردم بود که مطالباتشان جواب نگرفته است.»
او وقوع این تحولات پی در پی در یک قرن اخیر تاریخ ایران را به دلیل “جواب نگرفتن مطالبات مردم” دانست و گفت: «اگر بعد از انقلاب مشروطه با نهضت ملی شدن نفت مواجه میشویم یا بعد با قیام ۱۵ خرداد و سپس با انقلاب اسلامی و پس از آن با جنبش اصلاحات در ۷۶، حوادث ۸۸ و پس از آن با انتخابات سال ۹۲ مواجه شدیم، همه به این خاطر است که ما یک مطالبه عمومی داریم که جواب نگرفته است.»
رضوی فقیه سپس گفت: «خواستههای جنبش سبز و انتخابات ۷۶، همان خواستههای انقلاب اسلامی بود. همه این خواستهها این بود که هر نسلی برای خودش تصمیم بگیرد.»
این فعال سیاسی گفت: «جنبش اصلاحات [۱۳۷۸تا ۱۳۸۴] میخواست هرم انقلاب را روی قاعده خودش بگذارد چرا که همه چیز معکوس شده بود، اما متأسفانه با خواستههای مردم، برخورد عاقلانهای نشد، جنبش اصلاحات به عنوان اضمحلالطلبی تلقی شد و با خواستهها و تصمیمات اصلاحطلبان و دولت اصلاحات مقابله شد. هر ۹ روز یک بحران ایجاد کردند. با مجلسی که منتخب ملت بود مقابله شد و آن را منکوب کردند.»
رضوی فقیه سپس به تحولات پس از مجلس ششم و آغاز رد صلاحیتها در انتخابات مجلس بعدی اشاره کرد و گفت: «انتخابات مجلس هفتم یک افتضاح بود. مجلس هفتم خانه نمایندگان ملت نبود، خانه نمایندگان حکومت بود، مجلسهای بعدی هم این طور است.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب افزود: «مجلسی که در آن نمایندگان ملت نباشند، بلکه نمایندگان دستچین شده حکومت و شورای نگهبان باشند، جرأت بیان حقایق و دفاع از حقوق ملت و دفاع از امنیت و استقلال کشور را نخواهد داشت، برای اینکه این مجلس خودش را وامدار شورای نگهبان و حکومت میداند.»
«شرایط کشور امنیتی است»
رضوی فقیه در ادامه سخنرانی خود در همایش اصلاحطلبان همدان تصریح کرد: «شرایط کشور امنیتی است. فتنه اصلی آسیب دیدن نظام است. اگر این کشور از هم بپاشد همه آسیب میبینیم، هم زندانی و هم زندانبانش، هم متهم و هم بازجویش.»
او افزود: «ما آینده روشن و درخشانی در پیش نداریم، جزیرهای هستیم در اقیانوس دشمنان، قدرتهای بزرگ جهانی، استقلال ما را تهدید میکنند، حتی بعضی از همسایههای ما.»
رضوی فقیه با تاکید بر اینکه “عقبافتادگی اقتصادی و فقر و ناتوانی اقتصادی و معیشتی مردم به دلیل مدیریت ناصحیح سیاسی در کشور است” ادامه داد: «ما تمام نگرانیمان این است که قبل از اینکه وقت بگذرد و اتفاقات بدی بیفتد، کشور و سیستم سیاسی مدیریتی کشور را نتوانند اصلاح کنند.»
به گفته این فعال سیاسی، دهه آینده برای ایران “دهه بحران” است. زیرا به گفته او، اکثر رهبران تراز اول جمهوری اسلامی و نسل اول رهبران جمهوری اسلامی یا در قید حیات نخواهند بود، یا قدرت کار نخواهند داشت.
رضوی فقیه علت بحرانی بودن دهه آینده برای ایران را “قوی و مقتدر نبودن سیستم سیاسی کشور” میداند. به نظر او سیستم سیاسی کشور “به نفع یک جریان خاص، حتی به نفع قدرت فردی برخیها” تضعیف شده است.
او میگوید: «وقتی ساختار حقوقی قدرت، با ساختار حقیقی قدرت همپوشانی و تناسب نسبی نداشته باشد، اگر روزی اتفاقی برای رهبری بیفتد سیستم، قدرت تصمیمگیری برای جانشینی نخواهد داشت و ساختار حقوقی قدرت نمیتواند بر بحران [انتخاب] جانشین و رقابتهای گسترده برای [تعیین] جانشین غلبه کند.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب افزود: «در دهه آینده اگر این سیستم مجدداً از طریق اصلاح تقویت نشده و مجلس جایگاه خود را در راس امور پیدا نکند، و مجلس خبرگان نماینده روحانیت شجاع، متعهد و آگاه نداشته نباشد و حاکمیت جمهوری اسلامی بازتاب دهنده اراده و خواست مردم نباشد، اتفاقات ناگواری در این کشور رخ خواهد داد.»
از: دویچه وله