در هفتههای گذشته، چند مرکز نگهداری و رسیدگی به کودکان کار و خیابان و کودکان دارای والد زندانی، توسط شهرداری تهران پلمب شد. در کنار حکم پلمب و تخلیه «خانه کودک ناصرخسرو»، نهادهای حمایتی دیگری همچون «مرکز حمایت از کودکان و خانواده نوید مهر» در منطقه ۱۷ و ۱۸ نیز پلمب شدند. درحالیکه این اماکن، خانه امن کودکان کار و زبالهگرد و دارای والد زندانی در تهران بودند.
شواهد نشان میدهد نهتنها در تهران، که در سایر شهرها نیز نهادهای بالادستی هیچگونه حمایتی از کودکان آسیبپذیر انجام نمیدهند. اغلب افراد فعال در چرخه توزیع موادمخدر را کودکان و بهویژه دختران تشکیل میدهند؛ چون نیروهای انتظامی به آنها شک نمیکنند. یک فعال حقوق کودک به ایرانوایر گفت: «مواد مخدر در لباس و حتی داخل بدن کودکان دختر ۸-۷ ساله جاسازی میشود.»
با «عرشیا»، فعال حقوق کودک در یکی از شهرهای استان آذربایجان شرقی گفتوگو کردیم و سرنوشت تلخ کودکان محلههایی که والدین معتاد آنها در زندان بهسر میبرند را بررسی کردهایم.
***
به گفته یک فعال حقوق کودک که در برخی شهرهای استان آذربایجان غربی فعالیت میکند، «بیتفاوتی کامل نهادهای قضایی و انتظامی نسبت به کودکان آسیبپذیر بسیار دردناک، سیستماتیک و عمدی است. چون آنها را مستحق این شرایط میدانند.»
برای حفظ امنیت، نام این فعال حقوق کودک را عرشیا انتخاب کردیم. او میگوید: «جرم ما فعالین حقوق کودک، شناسایی محلات فقیرنشین کلان شهرها، حاشیهها و تلاش برای کمک به کودکان این محلات بود. نهادهای اطلاعاتی و امنیتی در بازجوییها و برخوردهای کاری به من میگویند چه کار به این کارها داری؟ سرت را بنداز پایین زندگیات را بکن.»
عرشیا با گروهی از فعالان حقوق کودک برای شناسایی کودکان در معرض خطر به محلات حاشیهنشین استان آذربایجان شرقی رفتوآمد دارد و در بررسیهای خود با تعداد زیادی کودک دارای پدر و مادر معتاد و مواد فروش در محلات حاشیهنشین تبریز مواجه شده است که به زندان یا کمپ ترک اعتیاد برده میشوند. او میگوید این کودکان بعد از دستگیری والدین، عملا وسط خیابان میماندند. او از کودکی روایت میکند که با زندانی شدن هر دو والد، توسط همسایهها نگهداری شده است، یا دو خواهر و برادر ۹-۸ ساله که در زمان بازداشت پدر و مادر به جرم خرید و فروش موادمخدر به بهزیستی منتقل شدهاند، ولی بعد از آزادی پدر و مادر از زندان، بهزیستی با کمال میل کودکان را به والدین معتاد خود تحویل داده و بعد از آن هیچ اثری از این دو کودک نیست.
به دادستان محل زندگی کودکان بیسرپناه را گزارش دادیم، توبیخ شدیم
به گفته عرشیا، شرایط وخیم چندین کودک در معرض آسیب دارای پدر و مادر زندانی و بیسرپناه، توسط گروهی از فعالان کودک، به کرات به «موسی خلیل اللهی»، دادستان وقت استان آذربایجان شرقی که در حال حاضر رییس کل دادگستری استان است، گزارش شده است؛ اما دادستان هربار به نامهنگاری بسنده کرده و پرونده را به پلیس اطلاعات امنیت سپرده شده است.
عرشیا میگوید: «تلاش آنها [نیروهای قضایی] پیدا کردن خانوادههای دچار معضل و کودکان آنها نبود، تنها دغدغه و سوال آنها این بود که چرا دنبال این بچهها و پیگیر این مسائل هستید؟ چرا دنبال این کارها هستید؟» به گفته او، در نهایت فعالان مدنی توبیخ شدند.
براساس اطلاعاتی که از طریق شهروندخبرنگاران به دست ایرانوایر رسیده است، کودکان بسیاری در محلات حاشیهنشین استان آذربایجان شرقی در وضعیت بسیار وخیمی بهسر میبرند. اغلب این کودکان در شبکه توزیع و خریدوفروش موادمخدر دخالت داده شده و از تحصیل کنار گذاشته میشوند. برخی از این کودکان بهدلیل همراه داشتن موادمخدر در مدرسه توسط کادر آموزشی شناسایی و تحویل بهزیستی شدهاند.
کودکان دختر در راس هرم مواد فروشی
به گفته عرشیا، فعال حقوق کودک، در محلات حاشیهنشین استان آذربایجان شرقی، از کودکان دختر بیشتر از همسالان پسر آنها برای خریدوفروش و پخش موادمخدر استفاده میشود. قاچاقفروشان معتقدند پنهان کردن مواد مخدر در وسایل یا بدن دختران، شک برانگیز نیست.
به گفته این فعال حقوق کودک که در مناطق حاشیهنشین بسیار زیادی فعالیت داوطلبانه داشته است، وقتی پدر و مادر معتاد یا مواد فروش دستگیر میشوند، نهادهای مسوول برای سرنوشت کودکان آنها هیچ فکر و برنامه از پیش تعیین شدهای ندارند. به هر صورت، این آسیب اجتماعی قدمت طولانی داشته و حاصل یک شب و چند ماه نیست.
عرشیا معتقد است یکی از راههای کمک به کودکان دارای والد زندانی این است که دستکم مادران دارای فرزند زیر ۱۸ سال برای آزادی، از خدمات پابند الکترونیکی بهرهمند شوند. او اضافه میکند سیستم قضایی کشور بهکلی فراموش کرده است که این زنان دارای فرزند هستند. برخی از این کودکان توسط همسایهها یا اقوام دور مراقبت میشوند و مورد آزارواذیت جنسی و روحی فراوان قرار میگیرند: «بعضا این کودکان به دست افرادی سپرده میشوند که کودک در وضعیت بسیار خطرناکی نگهداری میشود. با اینکه قوهقضاییه از حضور این افراد در شبکه توزیع موادمخدر آگاه است، اما باز کودک را به آنها واگذار میکند. برای نمونه، سرپرستی کودکان یک خانواده به مادربزرگی سپرده شده بود که در کار خریدوفروش موادمخدر بود و این کار را مقابل فعالان حقوق کودک انجام میداد و ابایی هم نداشت. نام یا لقب این مادربزرگ “ملکه” بود، فردی شناخته شده که تمام فرزندان او در کار توزیع مواد مخدر فعال بودند.»
ترجیح حکومت به داشتن زندانهای شلوغ، تا جامعه سالم
عرشیا میگوید: «فعالین حقوق کودک که زندان را تجربه کردهاند، به این واقعیت اذعان دارند که حکومت حاضر است هزینههای نگهداری افراد در زندان از جمله خوراک و جای خواب و آب گرم و سرد بهداشتی را بدهد، ولی حاضر نیست این پولها را در محلات معضلخیز، صرف امور آموزشی کند که این افراد به زندان نروند.»
یک فعال حقوق کودک که مدتی را در یکی از زندان زنان سپری کرده است، با تایید روایتهای عرشیا میگوید: «زنانی که با من در قرنطینه بودند، بودن در زندان را با این توجیه که زندان خیلی خوب و راحت و گرم است، به آزادی ترجیح میدادند. این زنان میگفتند اینجا غذا میدهند و جای خواب هم داریم.»
از: ایران وایر