تهران- ایرنا- مدتی است که استانهای مختلف کشور درگیر مساله فرونشست یا فروچاله هستند اما این موضوع و بسیاری از مسائل زیست محیطی با توجه کم یا توجه غیردرخور مردم و مسئولان محلی روبه رو شده که این مساله خود آفتی برای چارهسازی امور و رفع چالشهای مهم کشور است.
اولین گامی که برای توسعه و پیشرفت در نظر همه پدیدار میشود، توسعه صنایع بزرگ و سنگین مانند ذوبآهن، فولاد، پتروشیمی، پالایشگاه است. این نکتهای است که در نفس توسعه مطلوب است و همواره طرفدار هم دارد. اما باید گفت که همین صنایع در صورتیکه متناسب با اقلیم منطقه و شرایط جغرافیایی و حتی شرایط فرهنگی یک جامعه رشد نکند، میتواند برای بنمایههای اصلی زیست بوم کشور مخاطره ایجاد کند.
در واقع رشد شتاب زده صنعت بدون توجه به تبعات زیست محیطی آن در یک دهه اخیر چالش بزرگی به نام فرونشست و فروچاله را بوجود آورده که چنانچه هرچه سریعتر برای آن راه حلی پیدا نشود، تبعات ناگوار آن بخشهای مختلفی از کشور را در برمیگیرد تا جاییکه میتواند مناطق درگیر در این مساله را خالی از سکنه کند.
۹۰.۵ درصد از مردم تهران دارای میزانی از آگاهی نسبت به بحران کم آبی در کشور هستند، اما ۷۲.۳ درصد از آنها خیلی کم یا کم این بحران را جدی میگیرند
چرا فرونشست در انظار عمومی مردم چندان جدی گرفته نمیشود؟
بر اساس جدیدترین نظرسنجی صورت گرفته ایرنا در رابطه با بررسی دیدگاه شهروندان تهرانی درباره بحران آب در کشور، ۹۰.۵ درصد از مشارکت کنندگان دارای میزانی از آگاهی نسبت به بحران کم آبی در کشور هستند، اما ۷۲.۳ درصد از آنها خیلی کم یا کم این بحران را جدی میگیرند.
این وضعیت از دیدگاه جامعهشناسی قابل تامل است.
مطابق با نظر «اینگلهارت» جامعهشناس معاصر هم، افراد غالبا برای چیزهای کمیاب ارزش بیشتری قایلاند و هرچه که از شدت کمیابی آن کم شود به همان میزان هم از دایره توجهات و تلاش افراد برای رفع آن کاسته خواهد شد. بدین ترتیب، میتوان گفت یکی از مواردی که موجب میشود تا جامعه و یا حتی مسوولان نسبت به مسئله فرونشست در جامعه توجه کافی نداشته باشد، گستردگی و فراگیری آن در سطح جامعه است. از این نظر میانگین ۳۰ سانتیمتری نرخ فرونشست در کشور و حتی افزایش ۵ برابری این نرخ در برخی شهرهای کشور و کماهمیت بودن آن برای عموم جامعه، کاملا با این دیدگاه منطبق است.
همچنین بنابر نظر وی، تا زمانیکه جامعه با بحرانهای مالی در تامین نیازهای اولیه روبرو باشد، تمایلات افراد نیز بنابر همین نیاز پیشرفته و توجه به ارزشهایی نظیر تامین مایحتاج اولیه بیشتر شده و به همان میزان از مسایلی مانند توجه به محیطزیست و … کاسته میشود. بنابراین، هرچه تامین نیازهای اولیه با تسهیلات بیشتری صورت بگیرد، ارزشهای اجتماعی نیز به سمت ارزشهایی مانند توجه به دیگران، حفظ محیطزیست، آموزش و شکوفایی جامعه متمایل خواهد بود. بدین ترتیب میتوان گفت توسعه اجتماعی که در پی توسعه اقتصادی بوجود خواهد آمد، یکی از پیشزمینههای جلب توجه عموم به مساله محیطزیست و فرونشست خواهد بود.
صنعت فولاد ایران به دلیل مصرف بالای آب، ناگزیر به استفاده از منابع زیرزمینی شده و به افت دشتها و فروچالهها دامن زده استفرونشست در ایران چه عواملی دارد؟
در رابطه با دلایل فرونشست تاکنون عوامل مختلفی ذکر شده، از کشاورزی نامناسب تا برنامههای نامتوازن توسعه که غالبا به مساله فرونشست بیتوجه هستند همگی در این زمینه موثر هستند. اینها مواردی است که متاسفانه رخ داده و نتایج آن نیز این روزها مشهود است.
اما بد نیست تا مروری کوتاه در رابطه با نقش صنعت هم داشت. در این زمینه باید گفت صنعت فولاد و ذوبآهن مهم در بروز فرونشست نقشی جدی دارند و با وجود ایجاد اشتغال و درآمد ارزی برای کشور، هزینههای زیادی هم برای جامعه داشتهاند و این روزها رمق منابع آبی کشور را به معنای واقعی کلمه کشیدهاند.
چنانچه بررسیها نشان میدهد صنعت فولاد به دلیل مصرف بالای آب، ناگزیر به استفاده از منابع زیرزمینی شده و به افت دشتها و فروچالهها دامن زده است. صنایع فولاد در کشورهای توسعهیافته، حداقل تلفات آب را دارد. به عنوان مثال، آب دریا تقریبا به طور انحصاری در عملیات خنکسازی مورد استفاده قرار میگیرد و تلفات در این فرآیندها ممکن است کمتر از یک درصد از کل و آن هم ناشی از تبخیر باشد.
اگرچه مصرف آب در این صنایع قابل توجه است اما باید توجه داشت، آب مورد استفاده در فرایند بازیافت، بدون تغییر کیفیت به دریا بازگردانده میشود. به عبارتی صنعت توسعهیافته فولاد با اینکه از مقادیر زیادی آب استفاده میکند اما مقدار بسیار کمی از این آب مستهلک میشود، زیرا بیشتر آن دوباره استفاده شده یا به منبع اصلی بازگردانده میشود.
این در حالیست که در دهه ۱۹۶۰ میلادی به ازای تولید هر تن فولاد، نزدیک به ۱۲۸.۵ مترمکعب آب نیاز بوده و به تدریج و با پیشرفت صنایع و به روز شدن تکنولوژی تولید، این میزان بسیار کمتر شده و برای مثال در کشوری مانند ایالات متحده آمریکا که از بزرگترین تولیدکنندگان فولاد در جهان محسوب میشود، به ۲.۵ مترمکعب در ازای هر تن فولاد میرسد. بررسیها نشان میدهد اکنون در ایران به ازای تولید هر تن فولاد، ۲۳۰مترمکعب آب مورد نیاز است.
این آمار و ارقام نشان میدهند که این صنعت یا باید ۷۰ درصد از کل آب ذخیره پشت سدها را استفاده کند یا از منابع آبی دیگری استفاده کند که در هر دو صورت موجب از بین رفتن منابع آبی و ایجاد فرونشست میشود.
بحران بعدی این است که این صنایع که حداکثر میزان آببری را دارند در کمآب ترین مناطق ایران احداث شدهاند. چنانچه استان یزد با جای دادن بیش از ۲۸ کارخانه تولید فولاد و ذوب آهن در صدر لیست قرار دارد. بعد از آن نیز به ترتیب استانهای اصفهان(۲۰ کارخانه)، خراسان رضوی(۱۸ کارخانه)، تهران(۱۷ کارخانه)، آذربایجان شرقی(۱۵) و … قرار دارند که همه آنها این روزها با مشکل فرونشست و خشکسالی روبرو هستند.
زمین بعد از فرونشست امکان احیا و بازسازی ندارد و دیگر قابل سکونت نیست، بنابراین دور از انتظار نخواهد بود که این نواحی با موجی از مهاجرت روبهرو شود
بررسیها نشان میدهد که در استان یزد برای تامین آب این کارخانجات به بیش از یک میلیارد و ۳۵ میلیون مترمکعب آب در ازای تولید ۴.۵ میلیون تن فولاد نیاز است و به گفته مدیرعامل وقت شرکت آب منطقهای یزد (در مرداد۹۹)، تنها ۶۰ میلیون مترمکعب در سال آب از استان اصفهان به سمت یزد منتقل شده و سالانه بیش از ۸۹۹ میلیون متر مکعب آب از ۶ هزار و۷۴۱ منبع زیرزمینی تامین میشود.
بنابراین با یک حساب و کتاب ساده میتوان دریافت که این استان به استناد آمار بیش از ۷۶ میلیون متر مکعب تنها برای صنعت فولاد خود کسری دارد و آب مورد نیاز سایر صنایع در نظر گرفته نشده است. به سادگی میتوان دریافت که این استان یا باید پربارش باشد که عملا امکانپذیر نیست، یا رودخانههای دائمی داشته باشد، که ندارد، یا باید آب بسیار زیادی از سایر استانها منتقل کند که به گفته مسوولان اینگونه نیست و یا این که باید از منابع آب زیرزمینی استفاده کند که دو مورد آخر بسیار محتملتر است و حتی با استناد به گفته مسئولان این استان، مورد آخر در حال حاضر هم صورت میگیرد.
آمار و اطلاعات فوق تنها متعلق به صنعت فولاد و ذوب آهن بود، این در حالیست که بسیاری از صنایع دیگر هم در ایران مشغول به کار و تولید هستند و اگر میزان مصرف آب هریک از این صنایع به تفکیک مشخص شود، درخواهیم یافت که سهم استفاده آب این صنایع بسیار بیشتر از حجم آب ذخیره شده پشت سدها خواهد بود.
نکته حائز اهمیت این است که کارشناسان میگویند: زمین بعد از فرونشست امکان احیا و بازسازی ندارد و دیگر قابل سکونت نیست، بنابراین دور از انتظار نخواهد بود که مناطقی که در آن ها فرونشست زیاد انجام میشود با موجی از مهاجرت روبه رو خواهد شد. موضوعی که اکنون در برخی استانهای کشور رخ داده است.