آقای یراحی در سال ۱۳۹۲ دومین آلبوم خود را با نام «امپراتور» منتشر کرد. از نکات جالب توجه این آلبوم همکاری او با مونا برزویی با اسم مستعار «نسترن شیرمحمدی» است. خانم برزویی در آن دوران به خاطر همکاری با شادمهر عقیلی، به قول خودش «ممنوع الاسم» شده بود. همکاری این دو در آینده ادامه پیدا کرد و منجر به خلق شماری از تاثیرگذارترین آثار آقای یراحی شد.
او در آخرین دقایق سال ۱۳۹۲، در ویژه برنامه تحویل سال شبکه سه سیما، اذان را با ملودی و سبک خاص خود اجرا کرد. این اجرا که همین حالا هم در پلتفرم «اسپاتیفای» و «اپل» در میان آثار پرمخاطب او قرار دارد، خارج از ایران نیز توجه بسیاری را به خود جلب کرد و شخصیتهای معروفی چون رجب طیب اردوغان، محمد حدید (سرمایهدار امریکایی)، سیبل جان (خواننده ترک) و اریک آبیدال (فوتبالیست فرانسوی) آن را تحسین کردند.
اما هرچه میگذشت فعالیتهای هنری آقای یراحی و محتوای آثارش بیش از پیش تحت تأثیر واقعیتهای جامعه سمتوسویی دیگر به خود میگرفت. او گویی کمکم تصمیم گرفت که نسبت به مشکلات اجتماعی و اقتصادی مردم و کشور بیتفاوت نباشد.
«دارم از غربت اهواز میگم»
همان هنگام که در نظرسنجی «موسیقی ما» با مجموعهی «امپراتور» در بالای فهرست آلبومهای پرهوادار موسیقی مردمپسند در ایران قرار داشت، برای نخستین بار ساز مخالفش را آشکارا کوک کرد؛ وقتی که در آبان ماه ۱۳۹۲، به گروهی از همشهریان خود پیوست که برای چهارمین بار در اعتراض به انتقال آب کارون به دیگر رودها، زنجیرهای انسانی تشکیل داده بودند.
آقای یراحی در این زمینه به خبرگزاری مهر گفت: «من به عنوان یک شهروند نسبت به انتقال آب کارون به هر استانی و برای هر مصرفی اعتراض دارم. هوای خوزستان جزو آلودهترین هواهای ایران است. این آب هم از آنها گرفته شود، دیگر من فکر میکنم، ظلمی بزرگتر از این نمیتواند باشد.»
او پس از آن به پلیس امنیت اهواز فراخوانده شد و تعهد داد که «کمافیالسابق در هیچ اجتماع غیرقانونی شرکت نکند».
در اردیبهشت ماه ۱۳۹۳ و در جریان یک اجرای زنده در تهران، مهدی یراحی بطری آب گلآلودِ کارون را با خود به روی صحنه برد و بدین سان اعتراض خود را به وضعیت آب آشامیدنی زادگاهش به نمایش گذاشت. بعدتر که پس از سه سال انتظار، توانست مجوز اجرای زنده در اهواز را در بهمن ۱۳۹۳ بگیرد، در اقدامی نمادین و در اعتراض به آلودگی هوای شهرش با ماسک به روی صحنه رفت.
او در سال ۱۳۹۴ تکآهنگ «خاک» را در اعتراض به بیتوجهی حکومت ایران به بحران ریزگردها و آلودگی هوای اهواز منتشر کرد؛ تکآهنگی که در ترانهاش نفس کشیدن در آب و هوای آلوده اهواز با نفس کشیدن در هوای آلوده به گازهای شیمیایی مقایسه میشود: «تویی که عمرتو توو جنگ بودی/ تو که با گاز خردل آشنایی / خدایی این هوای غرقِ در خاک / چه فرقی میکنه با شیمیایی؟»
مهدی یراحی در همان زمان، در گفتوگویی دیگر با «موسیقی ما» درباره انگیزههایش برای ساخت این تکآهنگ گفت: «وضعیت کنونی اهواز که مدتی است رسانهای شده و دیگران از آن خبردار شدهاند، پانزده سال است که به همین شکل است.»
سپس به کنسرتی که در این شهر برگزار کرده بود اشاره کرد و ادامه داد: «اولین کنسرت اهواز را در یکی از بدترین شرایط آب و هوایی برگزار کردیم. به خاطر دارم آنقدر خاک زیاد بود که در یک اتاق در بسته و زیر پتو، دهانم پر از گِل میشد. از شدت خاک و خفگی بغض کردم. به روزبه بمانی گفتم بیا حرف دل مردم را بدون هیچ تکلفی بزنیم. همه ابیات این شعر حرف مردم خوزستان است که مثلاً میگویند این استان نبض اقتصاد ایران است اما چرا پول نفت، آن طور که شایسته است خرج خودمان هم نمیشود؟»
او در اسفند ۱۳۹۵ در کنسرت دیگری در سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی تهران تکآهنگ «خاک» را در اعتراض به بحران گردوخاک اهواز در حالی که ماسک بر صورت داشت خواند. در این اجرا دو بازیگر در حالی که از سر تا پا به گِل و خاک آغشته بودند و کوزهای پُر از خاک در دست داشتند نمایشی هماهنگ با متن ترانه اجرا کردند که بازتاب گستردهای در شبکههای اجتماعی داشت.
از مصاحبههایش در این دوران اینطور به نظر میرسد که تحت تأثیر مشکلات جامعه درونمایه آثارش در حال تغییر هرچه بیشتر است. او در اردیبهشت ماه ۱۳۹۶ به «موسیقی ما» گفت: «دوست دارم کارهایی را بخوانم که برای خودم بیشر دغدغهاند. شاید از این سن به بعد، کارهای اجتماعیام بیشتر شوند. با اینکه فارغ از ترانه «خاک» بیشتر در جامعه به عنوان یک خواننده عاشقانهخوان مطرح شدهام، اما دغدغههای این روزهایم متفاوت است.»
آقای یراحی در دی ماه ۱۳۹۶ و در واکنش به اعتراضاتی که با موضوع «نه به گرانی» به راه افتاده بود، در نامهای به حسن روحانی، رییس جمهور وقت ایران، نوشت: «آقای رئیس! شما رئیس همه جمهورید، چه کسانی که به شما رأی دادند، چه آنها که چشم دیدنتان را نداشتند. این انتخاب شما بود. پای انتخابتان بایستید، آنگاه ببینید چگونه حامیانتان پای انتخابشان خواهند ایستاد.»
«من آخرین شهید این قبیلهام»
وقتی کارگران شرکت ملی فولاد اهواز که چندین ماه حقوق نگرفته بودند دست به اعتراض زدند و با برخورد شدید حکومت مواجه شدند، او و گروهش در کنسرت ۶ دی ۱۳۹۷ در تالار آفتاب اهواز لباس فرم کارگران را پوشیدند و به روی صحنه رفتند. همان زمان آقای یراحی درباره این حرکت به روزنامه جام جم گفت: «در این شرایط اگر قشر فرهنگی هم با نوعی بیتفاوتی اجتماعی از کنار این خفقان و بیعدالتی عبور کند؛ با جامعهای عاری از امید به زندگی و نشاط روبه رو خواهیم بود.»
او در همین گفتوگو اشاره کرد که اقوام و دوستان خودش هم در میان کارگران و کارمندان آن مجموعه صنعتی هستند و از وضع معیشتی و روحی نابسامان آنها باخبر است. «شاید ندانید لباسهایی که من و بچههای گروه در اجرای اهواز به تن کردیم را از کارگران نازنین گروه ملی قرض گرفتیم که اکثرا کهنه و مندرس بودند. چرا؟ چون به دلیل عدم پرداخت حقوق و مزایای این عزیزان، توان تهیه و خرید لباس کار برایشان مقدور نبوده و نیست.»
یک روز پس از این کنسرت، مهدی یراحی نمآهنگ جنجالی «پاره سنگ» را منتشر کرد. نمآهنگی با درونمایه ضد جنگ که با انتقاد شدید محافظهکاران در ایران مواجه شد. تسنیم در ۱۳ دی ۱۳۹۷ دربارهی این نمآهنگ نوشت: «وی با لباسی که آرم ارتش نازی را بر بازو دارد، قطعهای را میخواند که بسیارشبههبرانگیز است. در بخش دیگری از این ترانه همچنین از طولانی شدن جنگ انتقاد شده است و این گونه القا میشود که ایران عامدانه جنگ را ادامه داده است.»
در پی این انتقادها آقای یراحی برای نخستینبار ممنوعالکار شد.
سه روز پس از آن آقای یراحی به برنامه رادیویی «تهران من» گفت که خبر«ممنوعالکاری» خود را ۱۲ دی ماه از ناشر اثر شنیده است و آنها هم با تماس تلفنی دفتر موسیقی از موضوع آگاه شدهاند.
او در همان برنامه گفت: «گفتند بازوبند حزب نازی را بستهاید و به شهدا توهین کردهاید! من یک کار ننگ بر جنگ و ضد جنگ درست کردهام. چه کسی هست که بگوید من با جنگ موافقم؟ من اصلا با او بحثی ندارم و خودم، خودم را ممنوعالفعالیت میکنم. من بچه اهوازم، من با صدای آژیر بزرگ شدهام. من حق دارم بپرسم.»
۱۶ بهمن ماه همان سال قاسم خورشیدی، رییس وقت حراست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در این زمینه به روزنامه اعتماد گفت: «وقتی قرار است اشتباه هنرمندی را نادیده بگیریم و حتی وزیر درباره ادامه فعالیتش صحبت میکند، و خودش هم به معاون هنری وزیر آقای حسینی میگوید شیطنت کردهام اما فردایش ویدئو میگذارد که من معذرت خواهی نکردهام، معلوم است که باید تاوان حرفش را بدهد.»
همان روزها، مهدی یراحی در گفتوگویی با «موسیقی ما» در پاسخ به این سوال که در دوران ممنوعیت چه میکند، گفت: «حقیقتش را بخواهید، هنوز آن کارهایی که میخواهم را نه ساخته و نه خواندهام. بیشتر میخواهم به فکر و نگاهم عمق بدهم. الان بیشتر میخوانم، میبینم و با آدمهایی که از خودم باسوادترند، گفتوگو میکنم و یاد میگیرم.»
«آروم بگیر ای دختر دریا»
این ممنوعیت شش ماه بعد به پایان رسید، اما دوره جدید فعالیتهای او چندان طولی نکشید. پس از اعتراضات آبان ۱۳۹۸ که با سرکوب شدید حکومت ایران مواجه شد و به کشته شدن شمار زیادی از معترضان در شهرهای مختلف انجامید، آقای یراحی در حاشیه یکی از کنسرتهایش از حسن روحانی و سپاه پاسداران انتقاد کرد و گفت: «حسن روحانی که خود را حقوقدان نامیده بود، نگاهش از همه امنیتیها امنیتیتر شده است.» او در بخشی از صحبتهایش گفت همانطور که مجموعه امنیتی میتواند از حوزه فرهنگ و هنر انتقاد کند، ما هم باید بتوانیم آنها را نقد کنیم.
پس از آن در ۱۱ بهمن ۱۳۹۸ با انتشار یک توئیت از ممنوعالکار شدن دوبارهاش خبر داد: «توسط مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى این بار به سبب گفتههایم در کنسرتهاى اهواز و کرج و … و اساساً به جهت سیاق و نگرشم تا اطلاع ثانوى عملاً از کار در سرزمینم ممنوع شدهام.»
از این دوران به بعد همگی آثاری که مهدی یراحی منتشر کرد رنگ و بویی سیاسی- اعتراضی داشتند. او که دیگر نیازی به دریافت مجوز برای انتشار آثارش نمیدید، در شهریور ماه ۱۳۹۹ و در سالگرد درگذشت «دختر آبی» ترانهای با نام «دخترانه» به یاد او منتشر کرد. «دختر آبی» لقب سحر خدایاری است که در سال ۱۳۹۸ پس از بازداشت بهخاطر تلاش برای ورود به استادیوم آزادی برای تماشای فوتبال، در اعتراض به برخورد نهادهای انتظامی و قضایی در نزدیکی دادسرا خودسوزی کرد.
پس از آن در دی ماه ۱۳۹۹ آهنگ «عکس شد» را به یاد قربانیان هواپیمای اکراینی، که با موشکهای سپاه سرنگون شد، منتشر کرد. سپس در تابستان ۱۴۰۰ و در حمایت از مردم معترض خوزستان که در اعتراض به بیآبی به خیابان آمده بودند و به شدت سرکوب شده بودند، ترانه عربی «اهواک» را خواند.
او پس از آن «وداع بعد از رفتن» را با ترانهای از مونا برزویی منتشر کرد؛ تکآهنگی که برای همدردی با مادران دادخواه که فرزندانشان در اعتراضهای گوناگون به دست مأموران جمهوری اسلامی کشته شدهاند، ساخته شده است.
آقای یراحی در آخرین متنی که پیش از بازداشت شدن در شهریور ۱۴۰۲ در توئیتر منتشر کرد، با اشاره به ترانه این آهنگ نوشت «گریه نکن من کابوس این قاضیام» و اینچنین ادامه داد: «صدای ایذه باشیم و پیوسته از سالگرد قتل مهسا امینی بگوییم.»
«سفر چرا، بمان و پس بگیر»
نقطه اوج فعالیتهای مهدی یراحی در مقام یک هنرمند معترض پس از کشته شدن مهسا امینی و با آغاز اعتراضهای ۱۴۰۱ رقم خورد؛ جایی که لحن آثارش صریحتر شد و از انتقاد و بازنمایی مشکلات با جملههایی مثل «هوا هر روز بدتر، آب کمتر، تمام کار مردم انتظاره»، به اعتراض و خروش و جملههایی مثل «بزن پا به تخت واژگون، بشو دست و صورت به آبشار خون» رسید.
او ابتدا در ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ آهنگ «قفس بس» را با ترانهای از شهیار قنبری خواند. پس از آن در ۱۲ مهر ماه ۱۴۰۱ یکی از تاثیرگذارترین آثار اعتراضی این جنبش را با نام «سرود زن» با ترانهای از مونا برزویی منتشر کرد؛ سرودی که مورد استقبال معترضان داخل و خارج از ایران قرار گرفت و در بسیاری از گردهماییهای آنها با آن همخوانی شد.
انتشار این دو اثر و تکآهنگ بعدی آقای یراحی با نام «سرود زندگی» منجر به این شد که نام او در میان ۵۳ چهره سرشناسی قرار بگیرد که در پی حمایت از اعتراضات مردمی ۱۴۰۱ در ایران «ممنوعالمعامله» شدند.
حالا و در آستانه سالگرد کشته شدن مهسا امینی، مهدی یراحی با انتشار «روسریتو» دوباره خبرساز شده است. این آهنگ نسخهای متفاوت از آهنگ «از خودت خبر بیار» است که خود او آن را در سال ۱۳۹۲ در آلبوم «امپراطور» خوانده بود.
آقای یراحی در مجموع چهار آلبوم موسیقی رسمی، سه مجموعه سهگانه، پنجاهوپنج تکآهنگ و هجده موسیقی تیتراژ تلویزیونی و سینمایی در دورههای کاری مختلف خود منتشر کرده است؛ کارنامهای پربار، پر از فراز و نشیب و با آثاری به شدت ناسازگار با یکدیگر.
هواداران او اما روزی را انتظار میکشند که سهگانهای دیگر را تکمیل کند و در ادامهی «سرود زن» و «سرود زندگی»، «سرود آزادی» را بخواند.