احمد زیدآبادی – جنگ تمامعیار که بینهایت پرهزینه است و چیزی از کشور باقی نمیگذارد، ضمن آنکه ارادهای هم برای آن دیده نمیشود. راه مذاکره و صلح هم که گویی بسته است زیرا بخشی از تندروترین “نیروهای پابهرکاب” با شنیدن آن اصطلاحاً “کهیر” میزنند.
خب، پس چه راهی میماند؟ فقط جنگِ خفیفِ و مزمن و پایانناپذیر که منابع را هدر میدهد، زیربناهای اقتصاد کشور را میفرساید. مردم را عصبی و نومید میکند. فرصت هر نوع توسعۀ پایدار را از کشور میگیرد. بر حجم معضلات میافزاید و در یک کلام آرام آرام، جامعه را از هر نوع سرمایۀ مادی و معنوی تهی میکند و آن را به سمت اضمحلال میکشاند!
با این وضع، به گمانم همان جنگ تمامعیار که تحت عنوان “عقلانیت” از آن اجتناب میشود، سرجمع، عقلانیتر و کمهزینهتر از فرسایش ابدی تمام قوای کشور در برزخ بیانتهای جنگ خفیف و مزمن و یا به عبارتی شرایط “نه جنگ نه صلح” کنونی باشد!
اینکه پیشینیان ما گفتهاند؛ “مرگ یک بار، شیون یک بار” قاعدتاً ناظر به چنین اوضاعی بوده است!
*فرق دارد!!
این یادداشت “عواقبِ نه جنگ نه صلح!” هشدار به حکومت و ترغیب و دعوت آن به آشتی متقابل با کشورهای جهان است. حرف تازهای نیست و علامت نومیدی کامل هم به شمار نمیرود و تومنی هفتصنار با موضع جنگطلبان داخلی و همینطور مروجان پیشنهاد مضحک “کوبیدن سرِ مار” فرق دارد!
از: گویا