فرامرز داور: ایران باید منتظر چه واکنشی از آمریکا بابت کشته شدن نظامیانش باشد؟

سه شنبه, 10ام بهمن, 1402
اندازه قلم متن

فرامرز داور

آیا در دوره حکمرانی علی خامنه‌ای، برای دومین بار و در فاصله‌ای بسیار کوتاه پس از تجاوز نظامی پاکستان به سراوان، خاک ایران مورد حمله کشور دیگری قرار خواهد گرفت؟
آیا در دوره حکمرانی علی خامنه‌ای، برای دومین بار و در فاصله‌ای بسیار کوتاه پس از تجاوز نظامی پاکستان به سراوان، خاک ایران مورد حمله کشور دیگری قرار خواهد گرفت؟

آیا در دوره حکمرانی «علی خامنه‌ای» برای دومین بار و در فاصله‌ای بسیار کوتاه پس از تجاوز نظامی پاکستان به سراوان، خاک ایران مورد حمله کشور دیگری قرار خواهد گرفت؟ 

سه نظامی آمریکا در حمله پهپادی نیروهای شبه‌‌نظامی مورد حمایت جمهوری اسلامی به پایگاه ایالات متحده در اردن، کشته شده‌اند. «جو بایدن»، رییس‌جمهور آمریکا، گفته که به این حمله واکنش نشان خواهد و سیاستمداران حزب جمهوری‌خواه هم که وارد رقابت انتخاباتی با بایدن شده‌اند، خواستار واکنش جدی به جمهوری اسلامی ایران هستند. 

در این وضعیت، ایران باید منتظر چه واکنشی از ایالات متحده باشد؟ مجموعه واکنش مقام‌های آمریکا از رهبران سیاسی تا فرماندهان نظامی، مشخص می‌کند که واشنگتن درصدد پاسخ متفاوتی به جمهوری اسلامی بابت کشته شدن نظامیانش در اردن و در حمله شبه‌نظامیان مورد حمایت ایران است.

***

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به نیابت از جمهوری اسلامی، بیش از دو دهه است که در حال تجهیز و آموزش گروه‌های شبه‌نظامی در کشورهای منطقه است که هدف آن، نبرد نیابتی با آمریکا و اسراییل است.

علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی که تاکنون از افتادن به ورطه نبرد مسلحانه و جنگ تمام عیار با ایالات متحده و اسراییل، دو کشوری که آن‌ها را «دشمن» می‌خواند، حذر کرده، از گروه‌های نیابتی ساخته و تجهیز شده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای جنگ علیه این دو کشور استفاده می‌کند و با هدف قرار منافع آن‌ها، از پذیرش مسوولیت مستقیم عواقب آن، خود را مصون نگه می‌دارد.

خامنه‌ای این گروه‌ها را «محور مقاومت» نام گذاشته که اینک از حوثی‌ها در یمن، تا گروه‌های مختلف شبه‌نظامی در عراق، سوریه و لبنان، با تامین مالی، آموزشی و تسلیحاتی، عملا تحت تسلط موثر جمهوری اسلامی قرار دارند.

از زمان آغاز جنگ میان اسراییل و حماس در نیمه مهر امسال، این گروه‌ها به‌‌ شدت حملات خود علیه منافع آمریکا در منطقه و همچنین اهداف اسراییلی، به‌شکل محسوسی افزوده‌اند. مماشات ایالات متحده با جمهوری اسلامی با هدف خودداری از شعله‌ور کردن آتش جنگی تمام‌عیار در منطقه واعلام پی‌در‌پی این سیاست، باعث شده که طرفداران تداوم این وضعیت در حکومت ایران با توصیف «افول» کردن قدرت آمریکا در منطقه، این دست حملات را موثر بدانند و جمهوری اسلامی را به‌دلیل نیابتی بودن این نبرد، در موقعیتی امن تصور کنند.

خامنه‌ای در میانه جنگ اسراییل و حماس هشدار داده بود که با ادامه حملات اسراییل به غزه، «محور مقاومت بی‌تاب می‌شود» و جمهوری اسلامی دیگر قادر به گرفتن جلوی آن‌ها نیست. اشاره‌ای واضح و احتمالا ناخواسته از کنترل موثر حکومت ایران بر گروه‌های شبه‌نظامی که در ماه‌های اخیر، بیش از ۸۰ بار به منافع آمریکا در سوریه، عراق و اردن حمله کرده‌اند و حالا باعث کشته شدن سه نظامی هم شده‌ا‌‌ند.

نزد ایالات متحده، کشتن اتباع این کشور و نظامیان آمریکایی، برای دولت‌ها، چه از حزب دمکرات و چه حزب جمهوری‌خواه، خط قرمز محسوب می‌شود. آمریکا به‌طور معمول به کشته شدن اتباع خود، واکنش‌های سنگین نظامی نشان داده است.

عملیات هوایی علیه «قاسم سلیمانی»، فرمانده کشته شده نیروی قدس شعبه برون مرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دی۱۳۹۸، در واکنش به کشته شدن یک پیمانکار مرتبط با آمریکا در عراق، در حملات گروه‌های شبه‌نظامی مورد حمایت سپاه صورت گرفت.

ایالات متحده دامنه حمایت ملی از اتباع و منافع خود را به افراد غیرآمریکایی که با شهروندان آمریکایی یا موسسات تابع این کشور قرار دارند، گسترش داده و حمله به آن‌ها را حمله مستقیم به منافع خود در نظر می‌گیرد. برای همین، عملیات علیه سلیمانی که به کشتن او و همراهانش منجر شد، بابت کشته شدن یک پیمانکار غیرآمریکایی بود که برای نهادهای تابع ایالات متحده کار می‌کرد.

جمهوری اسلامی ایران هم از این خط قرمز آمریکا مطلع است. زمانی که سپاه پاسداران در واکنش به کشتن سلیمانی موشک‌هایی به بخش‌های خالی از سکنه یک پایگاه آمریکایی در عراق شلیک کرد، «امیرعلی حاجی‌زاده»، فرمانده هوافضای سپاه، صراحتا اعلام کرد که جمهوری اسلامی نمی‌خواست فرد آمریکایی در این موشک پراکنی کشته شود و در توجیه آن گفت که هدف از عملیات «شکستن هیمنه آمریکا بود»، اما در واقع این رفتار، پرهیز از عواقب ریخته شدن خون اتباع آمریکایی بود.

اینک در حملات بی‌وقفه گروه‌های شبه‌نظامی مورد حمایت جمهوری اسلامی، سه آمریکایی کشته شده‌اند و دولت بایدن در موقعیت سختی برای تصمیم‌گیری قرار دارد تا یک «واکنش قاطع» به حکومت ایران نشان دهد.

از آنجا که حمله صورت گرفته مستقیما از سوی نظامیان جمهوری اسلامی نبوده، «واکنش متناسب» به آن باید به منافع همان گروه‌های شبه‌نظامی در سوریه و عراق باشد، اما واکنش‌های مشابه آمریکا در موارد پیشین، موجب بازدارندگی و توقف حملات این گروه‌ها نشده است.

هدف قرار دادن بخشی از خاک ایران که افراد غیرنظامی در آن سکونت دارند، اصولا از دایره گزینه‌ها خارج است، اما در‌صورتی‌که ایالات متحده با تفسیری، کشته شدن اتباع خود در پایگاه این کشور در خاک اردن را حمله مستقیم به منافع آمریکا از سوی گروه تحت کنترل موثر جمهوری اسلامی بداند، آنگاه ممکن است منافع مستقیمی از ایران را هدف مشروع نظامی خود تلقی کند.

دریابان «جان کربی»، هماهنگ‌ کننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی در کاخ سفید گفته است که آمریکا «واکنش بسیار قاطع و جدی» به جمهوری اسلامی نشان خواهد، اما تمایلی به یک جنگ تمام‌عیار و باز کردن جبهه تازه‌ای در خاورمیانه ندارد.

این سطح از هشدار می‌تواند نشانه عزم ایالات متحده از وارد کردن یک ضربه نسبتا سنگین به جمهوری اسلامی باشد که ممکن است دامنه آن از هدف قرار دادن فرماندهان گروه‌های شبه‌نظامی یا حتی منافع مستقیم -و نه نیابتی- نظامی جمهوری اسلامی باشد.

عملکرد آمریکا در این واکنش اگر از نوع رفتار قبلی باشد، جمهوری اسلامی و گروه های نیابتی آن را در تداوم حملات خود جدی‌تر خواهد کرد. اما اگر واکنش نظامی آمریکا اقدامی مشابه ماه‌های پایانی جنگ ایران و عراق باشد، آنگاه علی خامنه‌ای در دوره ۳۴ ساله رهبری خود، پس از حمله مستقیم نظامی پاکستان در دی۱۴۰۲، برای  دومین بار، خاک ایران را محل تجاوز نظامی یک کشور دیگر کرده است. 

آمریکا در عملیات «آخوندک» در خلیج فارس، ضمن وارد کردن خسارات تاریخی به نیروی دریایی ایران که مزاحم کشتیرانی آزاد تجاری می‌شد، به سکوهای نفتی ایران در خلیج فارس هم حمله کرد و سه سکو را که از آن استفاده نظامی می‌شد را، از بین برد.

 بسته به میزان و شدت واکنش احتمالی آمریکا در ساعات آینده، دوره‌ای تازه‌‌ا‌ی از تنش‌ها میان دو کشور قابل انتظار خواهد بود.

از: ایران وایر 

 


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.