میراث فرهنگی از فراهم کردن سایبان برای دو میراث بهجامانده از دوران باستان خودداری میکند
سنگنبشته پهلوی ساسانی و سنگنگاره بهرام دوم در روستای سرمشهد شهرستان کازرون که در مجاورت هم و بر پهنه کوه جای گرفتهاند، در نتیجه اهمال مسئولان میراث فرهنگی جمهوری اسلامی در معرض تخریب و نابودی همیشگی از صفحه تاریخ قرار دارند.
گزارشهای محلی و تصاویری که از این سنگنبشته ساسانی و سنگنگاره بهرام دوم منتشر شده است، آشکار میکند که در نبود نگهبانی و نگهداری اصولی، برخی افراد روی آنها یادگاریهای رنگی نوشتهاند و بخشهایی از این آثار تاریخی را سوراخ کردهاند و تغییرات دمایی، رطوبت و گلسنگها هم در یادگارهای تاریخی ترکهایی ایجاد کردهاند.
روزنامه شرق روز چهارشنبه ۱۸ بهمن در گزارشی با عنوان «سنگنبشته ساسانی سرمشهد کازرون در حال محو کامل» وضعیت این دو میراث بهجامانده از ایران باستان را تشریح کرد و نوشت رطوبت ناشی از بارندگیها لکههای قهوهای در سنگنبشته ایجاد کرده است و خطر نابودی این یادگار دوران ساسانیان بسیار جدی است.
کارشناسان پیوسته تاکید کردهاند که وزارت میراث فرهنگی میتواند با فراهم کردن سایبان و محوطهای دورچینشده در حریم سنگنبشته ساسانی و سنگنگاره بهرام دوم برای محافظت از آنها اقدام کند. اما مسئولان میراث فرهنگی جمهوری اسلامی به این درخواستها اعتنایی نکردهاند و اهمال در مرمت این آثار به گستردهتر شدن ترکها و شکافهای قبلی منجر شده است .
گزارش کارشناسان نشان میدهد که مجموعه این عوامل تخریب سنگنبشته ساسانی و سنگنگاره بهرام دوم را تسریع کرده است و بیم آن میرود که این میراث تاریخی ظرف چند سال آینده بهطور کامل نابود شود.
پیشتر سیامک علیزاده، کارشناس مرمت آثار و بناهای تاریخی، ضمن هشدار درباره وضعیت سنگنبشته ساسانی و سنگنگاره بهرام دوم، گفته بود چنانچه برای آنها «تمهیداتی شتابنده» اندیشیده نشود، آسیبهای وارده به این آثار تاریخی همچنان بیشتر خواهد شد.
به گفته این کارشناس مرمت، یکی از کارهای مهم برای محافظت از سنگنبشته و سنگنگارهها مبارزه با عوامل بوتانیکی گیاهی و گلسنگها است و باید با ضدعفونی کردن از رشد و ریشه دواندن آنها جلوگیری کرد.
علیزاده درباره مرمت ترکها و شکافهای ایجادشده نیز گفت که باید همه آنها را با رزین و مصالح مناسب پر کرد تا از ورود هوا و رطوبت به درون شکافها پیشگیری شود؛ زیرا این سوراخها و شکافها سبب گسترش و پیشرفت فرسودگی در درون ساختار سنگها خواهند شد.
این استاد دانشگاه در ادامه توصیه کرد: «پس از پاکسازی یادگارینوشتهها و لکههای زنگزدگی و بقایای گلسنگها، باید آن سنگنبشته و سنگنگاره را با مواد نگهدارنده تازه از ترکیبات نانویی که هیچگونه تاثیر ظاهری و جانبی ندارند، تمیز کرد. این پوشش سبب نگهداری و حفظ نمای سنگ در برابر رطوبت، لکهها و باران خواهد شد.»
با وجود اینکه قریبالوقوع بودن خطر تخریب سنگنبشته ساسانی و سنگنگاره بهرام گور تاکنون چندین بار خبرساز شده است، مسئولان میراث فرهنگی جمهوری اسلامی همچنان برای محافظت از این میراث تاریخی اقدامی انجام نمیدهند.
زمستان ۱۴۰۰ پس از اینکه خطر تخریب سنگنگاره و سنگنبشته ساسانی خبرساز شد، محمدجواد جوکاری، رئیس میراث فرهنگی شهرستان کازرون، قول پیگیری این موضوع را داد ولی گفت که نجات این اثر تاریخی مشروط به تامین اعتبار است.
سنگنبشته ساسانی و سنگنگاره بهرام دوم بهمن ۱۳۱۸ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شدند. سنگنبشته ساسانی مهمترین و بزرگترین سند نوشتاری بهجامانده از دوران ساسانیان به شمار میرود که به دستور کرتیر، موبد موبدان، نوشته شد. این سنگنبشته در روستای سرمشهد از توابع کازرون در استان فارس، بالای نقشبرجسته بهرام دوم در بدنه کوه تراشیده شده است.
در نقشبرجسته بهرام دوم نیز این پادشاه باستانی ایران در حال مبارزه با دو شیر نر برای حفاظت از همراهانش دیده میشود. در این سنگنگاره، یکی از شیرها مقابل بهرام بر زمین افتاده و شمشیر بهرام سینه دیگری را شکافته است.
بهرام دوم که فردوسی در شاهنامه او را «بهرام بهرام» خوانده، فرزند بهرام یکم و پنجمین شاه ایران از سلسله ساسانیان بود. او نخستین شاه ایران بود که با تصویر همسر و فرزندش سکه زد و در بیشتر نقشنگارهها کنار خانوادهاش دیده میشود.
اسناد تاریخی نشان میدهد که در دوران باستان در حوالی این دو میراث تاریخی روستایی به نام «غندجان» یا «خندجان» وجود داشته که اکنون بقایای آن در نزدیکی روستای سرمشهد باقی است.
شهرستان کازرون با داشتن ۹ نقشبرجسته متعلق به دوران ساسانیان از گنجینههای نقشبرجستههای ساسانی در ایران محسوب میشود؛ به گونهای که بزرگترین نقشبرجسته این دوره در تنگ چوگان، در نزدیکی شهر بیشاپور، قرار دارد.
سنگنبشته و سنگنگارههای بهجامانده از دوران ساسانیان تنها آثار تاریخی ایران نیستند که خطر نابودی و حذف کامل از دفتر تاریخ آنها را تهدید میکند. جمهوری اسلامی در بیش از چهار دهه گذشته به شکلی سازمانیافته تخریب آثار تاریخی بهخصوص آثار باستانی ایران را در دستور کار قرار داده است؛ زیرا هویت تاریخی و ملی این آثار را با منافعش در تضاد میداند. در این سالها، برخی آثار تاریخی به سرقت رفتند، برخی در نتیجه مرمتهای غیرکارشناسانه نشانههای تاریخیشان را از دست دادند و برخی دیگر نیز در پی تخصیص نیافتن بودجه و اعتبار کافی، به چرخه نابودی تدریجی رانده شدند.