رقیه رضایی
خبر کشته شدن یک دختر جوان به نام «نگار کریمیان» با شلیک اشتباهی ماموران انتظامی به خودرو پدرش، از روز گذشته در رسانههای مختلف منتشر شده است.
منابع «ایرانوایر» تایید کردهاند که نگار کریمیان، زن جوان بیست و یک ساله لُر ساکن اصفهان، وقتی بههمراه پدر و خانوادهاش در راه بازگشت از مراسم خاکسپاری دایی خود، «مجیب رضایی» بوده، دراثر شلیک یک مامور نیروی انتظامی به خودرویشان، جان باخته است.
براساس گفتههای دو شخص آگاه، فردی که به خودرو این شهروندان شلیک کرده، از اعضای کادر نیروی انتظامی پاسگاه «چمن سلطان»، واقع در جاده «قلعه عبدالرضا» بوده و هماکنون هم، در بازداشت بهسر میبرد.
«آناهیتا امیرپور»، بیست ساله، «مرتضی دلفزرگانی»، ۹ ساله، «امیرعلی»، دو ساله، «سها اعتمادی»، دوازده ساله، «زبیر بهادرزهی»، بیست و چهار ساله، «آزاد رضایی»، بیست و پنج ساله و «خدابخش شهبخش»، سی و دو ساله، کودکان و جوانانی بودند که حدودا در یک سال اخیر با آنچه شلیک «اشتباهی» ماموران جمهوری اسلامی خوانده میشود، کشته شدهاند.
مقصر کیست و چرا کسی پاسخگو جان شهروندان نیست؟
***
درباره کشته شدن نگار کریمیان چه میدانیم؟
نخستین بار، یک کاربر در شبکه اجتماعی ایکس با نام «مهرسا»، تصاویری از دختر جوانی که بهنظر میرسد دوست نزدیک او باشد منتشر کرد و گفت که نامش نگار کریمیان است و نیمه شب ۱۹اسفند۱۴۰۲، دراثر شلیک مستقیم نیروهای پلیس در حوالی الیگودرز در استان لرستان، جان باخته است.
این کاربر با انتشار تصاویری از خودرو خانواده کریمیان که گلوله به در سمت راننده آن برخورد کرده و عکسهایی از اعلامیه درگذشت نگار و مراسم عزاداری او، نوشت: «خواهر نازنینم، تاریخ ۱۹اسفند۱۴۰۲، ساعت ۱بامداد براثر شلیک اشتباه مامور نیروی انتظامی به ماشین در حال حرکت مجروح و ساعت ۳ جان باخت. به کدامین گناه!؟»
براساس اعلامیهای که این کاربر منتشر کرده، روز دوشنبه۲۱اسفند، این زن جوان در آرامستان «باغ رضوان» اصفهان به خاک سپرده شده است.
پساز آن، سازمان حقوقبشری «ههنگاو» و وبسایت بخش فارسی «صدای آمریکا»، در گزارشهایی مجزا، جزییات بیشتری را درباره کشته شدن این زن جوان منتشر کردند.
حالا منابع ایرانوایر عنوان کردهاند که خودرو حامل این زن جوان و خانوادهاش، در تاریکی شب از سوی ماموران نیروی انتظامی مستقر در پاسگاه «چمن سلطان»، در حوالی روستایی توریستی به همین نام، مورد شلیک یک مامور کادر این پاسگاه قرار گرفته است.
یک شخص مطلع به ایرانوایر میگوید: «مامور از فاصله حدودا یک متری به ماشینشان شلیک کرده، تیر از بدنه ماشین رد شده، اول به دست پدر این خانم برخورد کرده و بعد از آن، به شکم نگار خورده و از یک سوی دیگر خارج شده. با اینکه این دختر به بیمارستان منتقل شده بود، ولی چون اعضای داخلیاش بهشدت آسیب دیده بودند، نتوانستند نجاتش دهند و جانش را از دست داد.»
این مشابه روایتی است که صدای آمریکا، به نقل از یک منبع آگاه مطرح کرده است.
بررسیهای ایرانوایر نشان میدهد که بسته به زاویه و فاصله تیراندازی، تیر اسلحه کلاشینکف میتواند چنین قدرت تخریبگری داشته باشد.
«امید شمس»، حقوقدان و پژوهشگر که بارها در زمینه سلاحهای مورد استفاده نیروهای نظامی و انتظامی جمهوری اسلامی تحقیق کرده، بر ممکن بودن چنین قدرت تخریبی تاکید کرده و میگوید: «حتی کلت کمری هم از فاصله نزدیک و با زاویه خاصی، میتواند چنین اثری داشته باشد، اسلحه جنگی، بهویژه کلاشینکف که قطعا میتواند.»
آیا ضارب اشتباهی شلیک کرده است؟
درحالیکه در روایت مهرسا در شبکه اجتماعی ایکس آمده که شلیک «اشتباهی» بوده، منبع ایرانوایر میگوید که شلیک اشتباهی نبوده، ولی مامور ضارب، «ناشی» بوده است.
این فرد که خود در این صحنه شلیک به خودرو حامل نگار کریمیان حضور نداشته، با استناد به شنیدههایش به ایرانوایر میگوید که مامور ضارب اول دستور ایست داده، ولی راننده «ظاهرا متوجه نشده و توقف نکرده» است.
این فرد تاکید میکند که ضارب با اینکه «کادر پاسگاه» است، نه سرباز، ولی «ناشی» بوده است: «این منطقه کوهستانی است و در تاریکی شب خیلی محتمل است که راننده، خصوصا اگر بومی نباشد و نداند که چه خبر است، ایست را نبیند. اینجا معمولا بهخودروهای پلاک بومی (که توقف نکنند) شلیک میکنند، ولی به ماشینهای جاهای دیگر نه.»
به گفته این شخص آگاه، ناشی بوده به این معنا نیست که مامور ضارب «بلد نباشد با اسلحه کار کند»، بلکه «بدون حکم تیر شلیک کردن، بههر حال نوعی ناشیگری است.»
اشاره این فرد آگاه احتمالا به قانون «نحوه بهکارگیری سلاح توسط نیروهای مسلح در مواقع ضروری» است که براساس آن، استفاده از اسلحه توسط نیروهای انتظامی و نظامی، ضوابط مخصوص خود را دارد. براساس این قانون، نیروهای مسلح فقط باید در مواقع واقعا ضروری از سلاح خود استفاده کنند و برای استفاده از آن نیز باید بعد از چندین مرحله شامل هشدار، تیر هوایی، تیر کمر به پایین و نهایتا تیر کمر به بالا شلیک کنند.
انگیزه شلیک مشخص نیست
کاربر مهرسا که پیشتر نیز به توییت او اشاره شد، در پاسخ به پرسشهای کاربران، توضیح داده است: «به پلیس گزارش شده یک ماشین حاوی حمل موادمخدر هست و اون مامور بدون ایست دادن، بدون تیر هوایی، حتی بدون لباس نظامی تیراندازی میکنه و بعد میگه ببخشید اشتباه گرفتیم کسی که تیر نخورد!؟ تا جایی که سرنشینان فکر میکردند دزد بوده، حتی تابلوی ایست هم نداشته.»
یک شهروند اهل الیگودرز درباره برخورد پلیس در آن منطقه به ایرانوایر میگوید: «در منطقه ما معمولا پلیس به شوتیها یا ماشینهایی که مشکوک به حمل موادمخدر هستند، شلیک میکند.»
او توضیح میدهد: «ماشین این خانواده پلاک اصفهان بوده. خود پلیس هم میداند که شوتی پلاک ماشیناش اصفهان نیست. قاچاقچی موادمخدر هم پلاکش اصفهان نیست. بنابراین، هیچکدام این دو مورد درباره این خانواده نمیتواند درست باشد.»
«شوتیها»، افرادی هستند که کالاهایی که هزینه گمرک آنها پرداخت نشده یا اجازه ورود ندارند را از بنادر جنوبی دریافت کرده و با دریافت حقالزحمه، به شهرهای مرکزی، تهران و شمال ایران میرسانند. بار آنها معمولا خوراکیهای غربی و خارجی است که از کشورهای عربی با لنج وارد خاک ایران شده است. پلیس ایران میگوید که بهمنظور مبارزه با قاچاق کالا، در روند تردد این قشر مانع ایجاد میکند.
فرد آگاهی که با ایرانوایر گفتوگو کرده، تاکید میکند: «اینجا (لرستان) کاری با حکم و اتهام ندارند. اول شلیک میکنند. وقتی کسی تحت تعقیب است، اعضای خانوادهاش را گروگان میگیرند. پلیس اینجا یک جور باند گنگستری است.»
به گفته این فعال مدنی، موضوع شلیک به ماشین خانواده کریمیان، بهخاطر احتمال حمل موادمخدر، «شایعه» است.
او تاکید میکند: «از ابتدا بحث مشکوک بودن به حمل موادمخدر مطرح نبود. همه میگفتند مامور ناشی بوده. الان میگویند که مشکوک به حمل مواد بوده. این را اولش نمیگفتند.»
این گفتهها درحالی مطرح میشود که تا لحظه تنظیم این گزارش، هنوز پلیس و مراجع رسمی ایران این موضوع را تایید یا تکذیب نکردهاند و رسانههای داخل ایران نیز به این موضوع باوجود گذشت بیش از ۳ روز، نپرداختهاند.
شلیک به خودرو شهروندان؛ رویهای در استانهای جنوبی؟
اگرچه نگار کریمیان احتمالا آخرین قربانی شلیک نیروهای انتظامی به شهروندان، بدون هیچ دلیل و مدرکی باشد، اولین و تنها قربانی نیست.
فقط در بیش از یک سال گذشته، چندین مورد از این شکل شلیک به خودرو شهروندان بیدفاع، رخ داده است.
سازمان حقوقبشری «ههنگاو»، ۱بهمن۱۴۰۲، از کشته شدن یک دختر دانشجو بیست ساله، به نام آناهیتا امیرپور، اهل کوهدشت خبر داد. براساس این گزارش، روز جمعه ۲۹دی۱۴۰۲، فردی که خودرو حامل آناهیتا امیرپور را متوقف کرده بوده نیز، لباسشخصی بر تن داشته. ههنگاو گزارش داده که این شخص از ماموران اداره اطلاعات بوده است.
مدتی قبل از آن نیز، در خرداد۱۴۰۲، در پی تیراندازی پلیس به یک خودرو در شوشتر، یک پسربچه ۹ ساله به نام مرتضی دلفزرگانی، براثر اصابت گلوله کشته شده است. نیروی انتظامی گفته بود این عمل غیر قانونی نبوده است. خبرگزاریهای ایران همانزمان به نقل از «جعفر دلفزرگانی»، پدر این کودک ،نوشته بودند: «ماشین پلیس بدون هیچ هشدار یا اعلام ایست یا آژیر،ماشین را به رگبار بست و تیر به کودک ۹ ساله ما اصابت کرد و در همان لحظه فوت کرد.»
در اسفند۱۴۰۱ نیز بعد از اعلام خبر کشته شدن یک کودک دو ساله در «ورزنه» استان اصفهان، به نام امیرعلی با شلیک نیروی انتظامی به خودرو خانواده، نیروی انتظامی و سازمان قضایی نیروهای مسلح استان اصفهان آن را تایید کردند.
براساس گزارش حساب کاربری «۱۵۰۰ تصویر» که در زمینه دادخواهی کشتهشدگان سالهای اخیر فعال است، «مادر و پدری با دو فرزند خردسال، با ماشین در حال سفر بودند که کامیونی متعلق به یگانویژه جلو آنها میپیچد. راننده ماشین فکر میکند خفتگیرند و میخواهد راهش را عوض کند که نیروهای یگانویژه به سمت آنها شلیک میکنند و کودک دو سالهشان به نام امیرعلی را، با شلیک به سرش میکشند.»
یکی دیگر از قربانیان شلیک نیروهای انتظامی به شهروندان، سها اعتمادی، دانشآموز دختر دوازده ساله اهل بستک استان هرمزگان است. ۶دی۱۴۰۱، «شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران»، از کشته شدن این دختر دانشآموز در جریان «تیراندازی بیضابطه ماموران نیروی انتظامی» به خانوادهای در یک خودرو، در جاده لامرد بستک خبر داد. همانزمان، رییسکل نیروی انتظامی نیز این خبر را تایید کرد و بدون نام بردن از این دختر دانشآموز، گفت که «فوت دختر خانم اهل بستک»، «در جریان تیراندازی و تعقیب و گریز یک خودرو مشکوک»، رخ داده است.
حقوق شما
«موسی برزین»، حقوقدان و مشاور حقوقی ایرانوایر، میگوید با اینکه هنوز از شرایط وقوع این قتل خبری از سوی نهادهای رسمی منتشر نشده و مشخص نیست که آیا تعقیب و گریز بوده یا خودرو آنها با کسی اشتباه گرفته شده، کشته شدن این دختر جوان، یک «قتل» است.
او توضیح میدهد: «آنچه مشخص است، این است که موازین قانونی برای تیراندازی رعایت نشده است. بههرحال ماموری که شلیک میکند، بهراحتی میتواند به لاستیک شلیک کند و اصلا این باید برایش ضرورت باشد. وقتی خودرویی حتی در حال فرار است و میخواهند توقیفاش کنند، خیلی راحت میتوانند به پاسگاههای جلوتر اطلاع دهند. دو کیلومتر آن طرفتر جلویش بپیچند و آن را تعقیب کنند. بنابراین لزومی نداشته که به آن شلیک کنند.»
به گفته این وکیل حقوقبشری، «وقتی نوبت به استفاده از سلاح میرسد، باید اول تیر هوایی بزنند، بعد تیر کمر به پایین بزنند و در مورد خودرو میتوانند به لاستیک آن شلیک کنند.»
او توضیح میدهد: «این (تیراندازی) اگرعمدی باشد، قتل عمد است و اگر اشتباه شده، یعنی اشتباه در هدف باشد، اینها مقررات مختلفی دارد. بههرحال این یک قتل است؛ یا عمد یا غیرعمد.»
آقای برزین در پایان نیز تاکید میکند: «معمولا دادگاههای نظامی این را غیرعمد محسوب میکنند، ولی بههرحال اولیا دم حتما باید در دادسرای نظامی شکایت کنند و خودشان تحقیق میکنند و نهایتا حکم داده میشود. علاوهبر دیه، اگر محکوم شود، مامور باید به زندان محکوم شود و منفصل از خدمت شود.»
از: ایران وایر