فرشته قاضی
f.ghazi(at)roozonline.com
هیچ خبری از وضعیت و محل نگهداری احمدرضا حائری در دست نیست و او تاکنون هیچ تماسی با خانوادهاش نگرفته. او برادر سعید حائری، از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین و یکی از نمایندگان خانوادههای زندانیان سیاسی این بندست که پی گیروضعیت قربانیان پنجشنبه سیاه هستند.
معصومه دهقان، همسر عبدالفتاح سلطانی میگوید که بازداشت احمدرضا حائری که نماینده خانوادههای زندانیان سیاسی در پی گیری وضعیت این زندانیان بود در جهت فشار بر خانوادهها و وادار کردن آنها به سکوت است.
او توضیح میدهد: بازداشت آقای حائری در جهت فشار به خانوادهها است و اینکه خانوادهها سکوت کنند. ما بعد از قضیه بند ۳۵۰ اول رفته بودیم قوه قضائیه.گفتند یک نماینده معرفی کنید تا پی گیری کند و.. ما آقای حائری را معرفی کردیم، اماهیچ پاسخی ندادند. بعد رفتیم مجلس و ریاست جمهوری.آنجا گفتندنماینده مشخص کنید، با نماینده تان صحبت کنیم. آنجا هم نماینده معرفی کردیم که آقای حائری هم بود. رفتند، نامه دادند، درخواست کردند و آنها هم قول دادند که به اطلاع رئیس جمهور می رسانند و پی گیری می کنند. نه قوه قضائیه پاسخی داد نه ریاست جمهوری و نه هیچ نهاد دیگری. در عوض خانواده ها تهدید و آقای حائری دستگیر شدند.
همسر عبدالفتاح سلطانی می افزاید: ما قرار بود مقابل دادستانی تجمع کنیم، آقای حائری را وادار کردند که شما باید تجمع را کنسل کنید، آقای حائری هم برای اینکه روند کار طی بشود و بعد نگویند شما تجمع کردید ما رسیدگی نمی کنیم، از خانواده ها خواست تجمع را لغو کنند. خانواده ها به خاطر خواست آقای حائری که او را قبول داشتند تجمع را لغو کردند، اما بعد آقای حائری را دستگیر کردند و تا الان هیچ اطلاعی از ایشان نیست. نه معلوم است او را کجا برده اند نه تلفن کرده و نه از وضعیت اش خبری در دست است.واقعا جای تاسف است؛ کسی را که از یک تجمع بزرگ در مقابل دادستانی جلوگیری کرده اینطور بگیرند و بیندازند زندان و با او بدرفتاری کنند.
احمد رضا حائری پیش از بازداشت در مصاحبه با “روز” گفته بود که شورای تامین استان و همچنین از وزارت اطلاعات طی دیدارهای جداگانه از او خواسته اند تجمع مقابل دادستانی لغو شود:” گفتند اگر تجمعی برگزار شود برخورد می کنیم، اگر می خواهید تجمعی برگزار کنید باید مجوز بگیرید”.
او همچنین گفته بود:” ما جلوی دادستانی، مجلس و ریاست جمهوری تجمع کردیم خون از دماغ یک نفر هم نریخت کوچکترین شعاری خارج از چارچوب خواسته هایمان داده نشد. به هر سه قوه قانونی کشور رجوع کردیم و بعد از عزیزان مان خواستیم اعتصاب شان را بشکنند که ما بیرون با فراغ بال بهتری پی گیر شویم ولی آقایان شرایطی را به وجود آوردند که به نظر می رسد فقط می خواستند فضا آرام شود و مسببین این جنایت و فاجعه خونین معرفی نشوند. تاسف ما از این است که خانواده ها تا الان سکوت کرده اند و منتظر جواب بودند حسن نیت بیش از این قابل تصور نیست ما ده روز است سکوت کرده ایم علیرغم اینکه تعدادی از بچه ها در انفرادی و اعتصاب بودند. سکوت کردیم به خاطر وعده هایی که به ما داده شده بود. ما حق تجمع داریم. تجمع را لغو کردیم برای نشان دادن حسن نیت بود و گفتند مساله را پی گیری می کنند اما در عمل اتفاقی نیفتاد و جوابی به خواسته های به حق و قانونی خانواده ها ندادند”.
اما احمد رضا حائری تنها کسی نیست که به دلیل پی گیری وضعیت برادر زندانی اش و همچنین وضعیت زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ پس از درگیری و ضرب و شتم زندانیان این بند بازداشت می شود. پیش از او کاوه دارالشفا، برادر یکی دیگر از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰، یعنی یاشار دارالشفا بازداشت شده بود که طی روزهای اخیر آزاد شده. اما از سرنوشت و وضعیت ندا صبوری و سهراب صالحین هم خبری در دست نیست. این دو نفر که خانواده های زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ را درتجمع مقابل نهاد ریاست جمهوری همراهی می کرده اند به اتفاق میلاد پورعیسی در همان روز بازداشت شدند. میلاد پورعیسی آزاد شد اما نادا صبوری و سهراب صالحین همچنان در بازداشت به سر می برند. همسر عبدالفتاح سلطانی می گوید:” بازداشت برادر یاشار دارالشفا و بعد آقای حائری در جهت فشار به خانواده ها است. آنها فقط وضعیت زندانی ها را پی گیری می کردند.نادا صبوری هم همچنان زندان است و هیچ خبری از ایشان نیست. خیلی ها برای همراهی با خانواده ها آمده بودند در یک تجمع آرام و واقعا نمی دانم چرا بازداشت کردند. مساله فقط فشار بر خانواده ها بود و می خواستند با ایجاد ترس کاری کنند که کسی از خانواده ها حمایت نکند”.
او می افزاید:” این همه مدت گذشت هیچ نهادی هیچ پاسخی به ما نداد. مسئول این قضیه قوه قضائیه است که تاکنون به ما هیچ پاسخی نداده. ما به همه نامه نوشتیم، قوه قضائیه، دادستانی، مجلس و رئیس جمهور و همچنان منتظریم که پی گیری شود. چه کسی از این کارهای غیرقانونی سود می برد. من همچنان امیدوارم که دست از لجبازی و قانون ستیزی کشیده شود. به نفع هیچ کس نیست. مملکت باید قانون داشته باشد، سالهای سال از تصویب قانون در کشورمان گذشته. چقدر خون داده شده، چقدر بها و هزینه داده شده که در کشور قانون حاکم شود”.
از خانم دهقان درباره وضعیت عبدالفتاح سلطانی سئوال می کنم؛ حقوقدان سرشناس ایرانی که در بند ۳۵۰ زندانی است. می گوید که با ملاقات حضوری و مرخصی و همچنین درمان او مخالفت کرده اند: “بعد از قضیه بند ۳۵۰ تغییر کرده و وضعیت بدتر شده ولی در کل درباره ملاقات های حضوری همیشه می بینیم خیلی دلبخواه رفتار می کنند. به یک عده می دهند، به یک عده نمی دهند، نمی توانم تحلیل کنم که چرا؟ فعلا اختیار ملاقات های حضوری و درمان و دارو را داده اند دست دادیار ناظر زندان. او هر وقت دوست دارد می دهد، هر وقت دوست ندارد نمی دهد. من نمی دانم توجیه اش چیست”.
او می افزاید: “حال عمومی آقای سلطانی خوب است اما مشکلات جسمی اش همچنان هست. فردا باید می رفت دکتر.من پی گیری کردم ببینم می برندیا نه که گفتند نامه اش دستور نخورده. قضیه دکتر منتفی است، قضیه ملاقات منتفی است. مرخصی هم گفته اند نمی دهیم. من نمی دانم این چه کاری است. به ما می گویند وثیقه بگذارید بعد ما را می فرستند کارشناس و کلی هزینه کارشناسی می دهیم بعد که مراجعه می کنیم که نامه توقیف سند را بدهند می گویند نمی دهیم. یعنی یک نفر آدم اینقدر اختیار دارد که هر کاری دوست دارد بکند؟اصلا هیچ وقت هم هیچ دلیلی نمی آورند. می گویند دستور نخورده همین. یعنی اصلا کسی را نداریم که به او مراجعه کنیم و جوابی بگیریم”.
از: روز