ایران اینترنشنال
«برای من خط مقدم زن، زندگی، آزادی بند نسوان اوین است. بیخ بیخ گوش استبداد. خط مقدم همه نشدنها، نداشتنها، و اجبارها. خط مقدم جنگیدن برای ذرهای بیشتر توی حیاط ماندن و آسمان را دیدن. برای گرفتن قرصی و ذرهای از درد آرام شدن.»
این بخشی از نامه سپیده رشنو، فعال مدنی مخالف حجاب اجباری به سروناز احمدی، زندانی سیاسی زن محبوس در بند زنان زندان اوین است. نامهای که در روزهای سرد دیماه ۱۴۰۲ در رسانهها هم منتشر شد.
بیش از چهار سال پیش از انتشار این نامه، سرپرست وقت دایره نظارت بر زندان اوین، در نامهای خطاب به دادستان وقت تهران از او خواسته بود بند زنان زندان اوین تخلیه و زندانیان به زندان شهرری منتقل شوند.
بر اساس سندی که گروه هکری «عدالت علی» در اختیار ایران اینترنشنال قرار داده، این مقام قضایی در روز ۱۸ اردیبهشت سال ۱۳۹۸، خطاب به دادستان وقت تهران، علی القاصیمهر نوشته بود که زندانیان سیاسی زن در اوین «مشکلات بسیاری» برای زندان ایجاد کردهاند.
او اذعان کرده بود که این زنان هم «از موقعیت زندان اوین، به عنوان مهمترین زندان کشور برای رسیدن به مقاصد خود» استفاده میکنند و هم توانستهاند «تعداد زیادی از پرسنل زندان» را با اقداماتشان به خود «مشغول» کنند.
این سخنان از سوی مقامهای قوه قضاییهای که سرسختترین تمهیدات سرکوب و امنیت را به کار بستهاند، اقرار به شکست است.
سرپرست وقت دایره نظارت بر زندان اوین نهایتا خواستار آن شده بود که این زندانیان زن به زندان شهر ری منتقل شوند.
زمانی که این مقام قضایی خواستار تعطیلی بند زنان زندان اوین شد، هنوز اعتراضات سراسری آبان ۹۸ رخ نداده بود و جمهوری اسلامی با موج سهمگین خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» روبهرو نبود. هنوز از دل بند زنان زندان اوین، «برنده جایزه نوبل صلح» به جهان معرفی نشده بود، اما همان زمان هم تلاش کردند تا زندانیان زن اوین را به دیگر زندانهای کشور تبعید کند.
چهارم دی سال ۱۳۹۸ بود که نرگس محمدی، فعال حقوق بشر زندانی پس از ضرب و شتم به دست غلامرضا ضیایی، رییس وقت زندان اوین به زندان زنجان تبعید شد. اقدامی که واکنشهای بسیاری در رسانهها داشت.
نرگس محمدی: مسئول زندان تهدیدم کرد که صدایت را میبرم
— ایران اینترنشنال (@IranIntl) September 12, 2023
گفتوگو با تقی رحمانی، فعال و تحلیلگر سیاسی pic.twitter.com/w5ItrbGmY3
در اسفند ۱۳۹۹ هم مریم اکبری منفرد، از قدیمیترین زندانیان سیاسی زن به زندان سمنان و آتنا دائمی، فعال حقوق بشر به زندان لاکان رشت تبعید شدند.
جمهوری اسلامی تلاش کرد همزمان با آزار و اذیت زندانیان زن، بند زنان زندان اوین را از زنان مبارز زندانی خالی کند، اما نشد و نتوانست.
نوبل صلح در بند زنان اوین
بند زنان زندان اوین حالا و در نوروز ۱۴۰۳ همچنان مملو از زنانی است که در حبساند، اما کنشگری آنها نسبت به چند سال قبل کمتر که نشده، چند ده قدم هم به پیش رفتهاند.
نرگس محمدی که پس از آزادی از زندان زنجان، مجددا در آبان ۱۴۰۰ بازداشت و به زندان اوین منتقل شد، در آذر سال ۱۴۰۲، جایزه نوبل صلح را به نام خود زد تا به واسطه آن صدای «بند زنان زندان اوین» را چندین برابر بیش از سال ۹۸ به گوش مردم ایران و جهان برساند.
پس از خیزش انقلابی سال ۱۴۰۱، بند زنان اوین که قرار بود از چهرههای مبارز خالی شود، اینبار میزبان حضور زنان نهچندان مشهور اما مبارزانی از کف جامعه شد. از روزنامهنگاران و فعالان سیاسی، تا مخالفان حجاب اجباری و شهروندان معمولی که در جریان خیزش بازداشت شده بودند و کنار هم آمدند.
کنشگری زنان زندانی در اوین، پس از خیزش انقلابی رنگ و بوی تازهای به خود گرفته و در مقاطعی، نقش راهبری خیزش پس از آرامش پادگانی در خیابان را ایفا کرد.
نامههای بهاره هدایت؛ شکست تابوی براندازی از درون زندان
بهاره هدایت، زندانی سیاسی با سابقه در جمهوری اسلامی که زمانی حدود یک دهه از عمر خود را در بند زنان اوین سپری کرده، پس از خیزش انقلابی مجددا بازداشت شد. او در دوره حبس چندین نامه سرگشاده نوشت که در آن بر لزوم براندازی جمهوری اسلامی تاکید کرد.
این چهره جنبش دانشجویی ایران در بهمن ۱۴۰۱، خطاب به فرهاد میثمی نوشت «جمهوری اسلامی چه با قانون حجاب و چه بیقانون حجاب، باید برود.»
او از درون زندان تابوی تاکید صریح بر براندازی را شکست.
هدایت در نامهای دیگر در خرداد ۱۴۰۲ نوشت «تسخیر خیابان کافی نیست و کارویژه نیروی سیاسی طراز اول آن است که به تسخیر قدرت بیندیشد.» و در نامهای دیگر هم تاکید کرد «حکومت توتالیتر تلاش میکند به خاک و خون کشیدن هزاران جوان را عادی جلوه دهد.»
نامههای بهاره هدایت هرکدام یکبهیک موجب شکل گیری مباحث و گفتوگوهای متفاوت و بسیاری در فضای سیاسی ایران شد، چرا که نه از خارج از مرزهای کشور که از درون زندان اوین بر میآمد.