دکتر فرشاد مومنی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی که در نشست «آب، آمایش سرزمین و توسعه پایدار» و به مناسبت رونمایی از ویژه نامه «آمایش سرزمین» فصلنامه «اقتصاد و جامعه»، در موسسه مطالعات دین و اقتصاد سخن می گفت، با تاکید بر اینکه اگر خرد و دانایی محور قرار گیرد و آلرژی نظام تصمیم گیری های اساسی کشور به فساد افزایش یابد، می توانیم اوضاع و احوال بهتری را تجربه کنیم، خاطرنشان کرد: ما با ترکیب خطرناکی از آشفتگی اندیشه ای در نظام تصمیم گیری های اساسی کشور و شدت گیری بحرانها و چالشهای خطیر در عرصه عمل در نظام حیات جمعی مان روبرو هستیم.
به گزارش جماران، بی برنامه بودن، کشور را به دست و پا زدن در آزمون و خطاهای بی فرجام و بی پایان معتاد کرده است و به گفته مهندس بحرینیان، در ایران فقر اندیشه ای باعث شده در اغلب امور مربوط به نظام تدبیر و تمشیت امور، عزیزان سرنا را از سر گشادش می زنند.
راه نجات، از اندیشه توسعه آغاز میشود
وی با بیان اینکه در نهایت اختصار می توانیم به عزیزان و مردم، عزیز مظلوم و بی پناه خود این نکته را تقدیم کنیم که راه نجات از اندیشه توسعه آغاز می شود، ادامه داد: باید یک پرسش فراگیر ملی را جدی بگیریم که چه باید کرد که در ساحت اندیشه و عمل، کوته نگری در نظام تصمیم گیری های کشور جای خود را به دورنگری اعتلابخش و توسعه خواه بدهد. باید تاکید کرد که در ساحت اندیشه، آنچه که حلقه وصل حرکت هر جامعه به سمت توسعه یا اضمحلال است، تلقی از تولید فناورانه به مثابه حیات جمعی است.
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با یادآوری اینکه مرور میراث اندیشه ای تاریخی نشان می دهد اگر در گذشته می توانستیم اوضاع را به سامان تر ببینیم، به دلیل سطوحی از اندیشه های سترگ پشتیبان بوده است، اظهارداشت: از این دریچه می توان درک ابن خلدون از «صنعت» به مثابه نظام حیات جمعی را در کتاب دو جلدی مقدمه اش رد گیری کرد که در آن پیوندی ارگانیک میان تمدن سازی با رشد صنایع و پیوندی میان این دو با کیفیت زندگی مردم قائل است. ابن خلدون در تحلیل ریشه اصلی گرفتاری اعراب و بناکردن جاهلیت از سوی آنها به جای تمدن، می گوید آنها چون بادیه نشین بودند و استقرار نداشتند، قادر به خلق صنایع نبودند و چون به تعبیر امروزی، تولیدشان فناورانه نشده بود، همه عرصه های حیات جمعی شان با بحران روبرو شد.
با رویکردهای کوتهنگرانه نمیتوان صنعت بنا کرد
مومنی با بیان اینکه اگر سیاستهای آموزشی، عمرانی، پولی، مالی و تجاری و نرخ ارز، بر مبنای ضربه زدن به تولید یا بی اعتنایی به آن باشد، به جای توسعه، رو به اضمحلال خواهید گذاشت، تاکید کرد: تصمیم گیری راجع به صنعت، تصمیم گیری دورمدت است؛ بنابراین با رویکردهای کوته نگرانه رانتی نمی توان آن را بنا کرد. شما می خواهید مشکلات کوته نگری رانتی را با تزریق ارز و ریال بپوشانید، در حالی که این شدنی نیست و فساد، نابرابری و ناهنجاری های بیشتر را به گرفتاری های موجود اضافه می کنید.
راه ساکت کردن بازنشسته ها، سرکوب کردنشان نیست
این اقتصاددان؛ ارتقای بنیه تولید را، ستون فقرات تمدن سازی، اعتلای کشور و بهبود کیفیت زندگی مردم، دانست و اظهارداشت: در گزارشهای روزمره ای که دستگاه های مختلف منتشر می کنند، این مساله روشن است. فیلمی از بازنشسته های کشور منتشر شده که فریاد و فغانشان درباره اینکه آنچه که به عنوان مستمری به آنها داده می شود به هیچ وجه قادر نیست یک زندگی شرافتمندانه را برای آنها تامین کند، بلند است.
بازنشسته های ما که مخزن الاسرار دانایی ها و توانایی ها هستند، اینگونه رنجیده شده اند و متاسفانه بخش های کوته نگر سیستم هم با بی شرمی تصور می کنند که راه ساکت کردن آنها، سرکوب کردنشان است. در جامعه ای که از نظر هنجارها در حد زیادی توصیه به حفظ حریم بزرگترها شده، این عملکردها بسیار شرم آور است. باید چه کرد که اینها به خود آیند و بفهمند که چه ها می کنند!
مومنی با تاکید بر ضرورت یادآوری مبانی که ریشه در تمدن کشورمان دارد و همچنین توضیح علل توسعه در کشورهایی که مسیر توسعه را به خوبی پیموده اند برای نظام تصمیم گیریهای کشور، ابراز عقیده کرد: رانت، ربا و فساد و این شیوه های غیرمولد که در مرکز اهتمام نظام تصمیم گیریهای اساسی کشور قرار گرفته اند، هیچ گاه به صورت انتزاعی حل و فصل نخواهند شد. با یک رویکرد سیستمی و مبتنی بر برنامه می توان توسعه را جلو برد. در هم تنیدگی هایی که ایجاد شده نشان می دهد هیچ عنصری از بحرانهای موجود در ایران، منتزع از سایر وجوه حیات جمعی نیست. بنابراین تنها می توان با برنامه این شرایط را رفع کرد. برنامه داشتن هم لوازمی می خواهد که با کمال تاسف بخش های قابل اعتنایی از نظام تصمیم گیری های اساسی کشور حاضر نیستند به لوازم برنامه تن در دهند.
حذف داده های ضروری و دست بردن در آنها، خیانت به کشور است
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با تاکید بر اینکه شفافیت مهمترین لازمه برنامه داشتن است و ضمن بسترسازی برای مشارکت، عزم همگانی را برای مشارکت بر می انگیزد، تصریح کرد: با پاک کردن صورت مسائل و حذف داده های ضروری یا به تاخیر انداختن انتشار آنها یا خدای نکرده دست بردن در آنها، که به غیر از اینکه از نظر اخلاقی مذموم است، خیانت به منافع ملی هم هست، مشکلی از مشکلات کشور حل نمی شود. هر کس با هر توجیهی این کار را می کند، باید صمیمانه و خاضعانه او را نسبت به خیانتی که به کشور می کند، آگاه کنیم.
به گفته مومنی؛ مساله اساسی این است که در برنامه باید یک مطالعه روندی از اوضاع و احوال و شرایط اولیه کنونی کشور ارائه دهید. چقدر خجالت آور است که با اینکه در متون کلاسیک گفته می شود ایران جزء پیشگامان امر برنامه ریزی توسعه است، اما در عمل در برنامه هفتم شاهد بودیم عزیزان تقریبا به هیچ یک از لوازم دستیابی به برنامه با کیفیت تن در ندادند. متاسفانه به دلیل اینکه اکثریت نخبگان و دانایان کشور سرخورده شده اند و سخنی نمی گویند، عزیزان فکر می کنند پس چون کسی حرفی نمی زند، مشکلی نیست! اما برای یک کشور پیشگام در برنامه ریزی توسعه بسیار شرم آور است که مثلا در برنامه هفتم این مطالعه روندی و گزارش وضع موجود تهیه نشده است.
در برنامه هفتم بیطور بیسابقهای، منابع و مصارف ارزی کشور روشن نیست
این عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، ادامه داد: اگر چنین گزارشی نباشد، به معنای این است که نمی دانید چه چیزی را می خواهید تغییر دهید. پس اگر حتی حسن نیت هم داشته باشید، وقتی صورت مساله برایتان آشکار نیست، سرتان را به در و دیوار می کوبید و منابعتان را تلف می کنید. فساد و نابرابری و وابستگی ذلت آور به دنیای خارج را هم افزایش می دهید و این آن چیزی است که اکنون در هر سطحی از مطالعات روندی به چشم می خورد. حواسمان باشد برای اولین بار در برنامه هفتم است که بی سابقه ترین خودداری ها از ارائه جداول ارزی درباره منابع و مصارف ارزی کشور اتفاق افتاده است.
به گفته مومنی؛ آمادگی وجود ندارد که صادقانه به مردم بگویند که پیش بینی می کنند در سالهای برنامه تا چه میزان ارز در اختیار دارند و می خواهند آنها را صرف چه اموری کنند. خدا می داند دلالت ها و پیامدهای این شیوه از مقاومت درباره لوازم برنامه، تا چه اندازه می تواند برای کشور فاجعه ساز باشد و چقدر مشروعیت سیستم را به چالش می کشد. اگر این مساله را نداشته باشید، آنچه آورده اید، برنامه نیست و اگر این جداول را جدی نگیرید، مساله پاسخگویی و مشارکت مردم بی معنا می شود و یک باره چشم باز می کنید و می بینید در ورطه بیشمار بحران فاجعه ساز اسیر شده ایم.
حکومت دچار آشفتگی فکری است
این اقتصاددان خاطرنشان کرد: اگر توسعه مبتنی بر برنامه ریزی با کیفیت را مبنا قرار دهیم، در آنجا حیاتی ترین مساله ای که مطرح می شود این است که نقطه عزیمت کجاست. در اندیشه توسعه، گفته می شود به حکومتی که دچار آشفتگی فکری است کمک کنید که بفهمد مهمترین مساله، مواجهه خردورزانه با نااطمینانی ها است. تا زمانی که نااطمینانی به معنای ناامنی و پیش بینی ناپذیری امور وجود دارد سنگی روی سنگ بند نمی شود. بعد گفته می شود در کلی ترین حالت، نااطمینانی ها دو گونه هستند، با منشا طبیعت، با منشا تعاملات انسانی؛ و ما با تقدم حل و فصل نااطمینانی های با منشا طبیعت روبرو هستیم.
وی با بیان اینکه اگر محیط زیست مقوم بقا نباشد، امکان ندارد تمدنی ساخته شود، توضیح داد: اینها جزء بدیهی ترین مسائل است و تکرار آن خجالت آور است. در طول تاریخ بشر، هر جا جمعیتی شکل گرفته و تمدنی ساخته شده، اوضاع به سامان محیط زیست اصلی ترین عامل آن بوده و در این میان هم عنصر آب نقش تعیین کننده داشته است. اینها که نیاز به کشف و شهود ندارد و اگر نظام تصمیم گیری ای به این مسائل بی توجه بماند، بسیار گرفتار خواهد شد. در ادبیات توسعه گفته می شود در چارچوب مناسبات پنهانکارانه، رانتی و مشارکت زدا به نام توسعه، آنچه که دنبال می شود ترکیب اضمحلال بخش فقر فروشی و محیط زیست فروشی است. معرفت های زیادی دراین عبارت گنجانده شده است.
سرنوشت جامعه غافل از تولید فناورانه، استثمار نیروی کار و زایندگی فقر است
مومنی با بیان اینکه جامعه ای که رویش به تولید فناورانه نباشد، زایندگی فقر پیدا می کند و راه نجات برای اداره کشورش را استثمار نیروی کار قرار می دهد، اظهارداشت: مشخصه همه کالاهای صادراتی ایران، چه خام و چه شبه خام، سهم اندک نیروی کار در آن است. در حالی که عنصر گوهری در اکثریت قریب به اتفاق تجربه های موفق توسعه ، سهم دستمزد بالای پرداختی به نیروی کار بوده است؛ اما در این جا کسانی را داریم که استثمار نیروی کار را به عنوان عنصر کسب مزیت تئوریزه و ترویج می کنند. این مزیتی که میراثش برای مردممان گسترش و تعمیق فقر باشد را نمی خواهیم.
شاغلان قادر به تامین زندگی شرافتمندانه نیستند
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با بیان اینکه دانش بشر آنچنان در این زمینه شواهد در اختیار دارد که حیرت انگیز است که این چه نظام تصمیم گیری است که در ربع اول قرن بیست و یکم و علی رغم این ذخیره دانایی، هنوز فکر می کند از استثمار نیروی کار راه نجات برای کشور بیرون میآید، خاطرنشان کرد: مرکز آمار در گزارشی، عنوان کرده است که ۸۹ درصد فقرای ایران را شاغلین سابق و لاحق تشکیل می دهند. یعنی در غیاب تولید فناورانه این مشاغل قادر نیستند یک زندگی شرافتمندانه را تامین کنند.
با تحت فشار قرار دادن مردم، آنها را وادار به عصیان می کنند. چرا برای شما آموزنده و عبرت آور نیست که یکی از اصلی ترین طیف های تجمع کننده اعتراضی در این کشور، بازنشسته ها هستند! در حالی که سن بازنشستگی سن این التهابتها و فشارهای روحی و جسمی نیست. به جای اینکه بر سر آنها بزنید، منشا گرفتاری را پیدا کنید و منشا آن این است که شما به تولید فناورانه پشت کرده اید و همه چیز در حال از بین رفتن است.
عملکرد رانتیمعدنیها، آمیزهای از فقرفروشی و محیطزیست فروشی است
مومنی با بیان اینکه بدتر از استثمار نیروی کار، «محیط زیست فروشی» است ، ادامه داد: در مناسبات رانتی، اگر انتخاب نکنی، انتخاب بد خود را تحمیل می کند. اکنون در کشور ما، ارزآورترین رشته فعالیتهای خام فروشانه که ما روی آن صورتک تولید صنعتی زده ایم، آلوده ترین رشته فعالیتهای شناخته شده در دنیا هستند. بعد در رانتی معدنی هایی که صادر می کنند، چه فولاد و چه پتروشیمی ها و چه موارد دیگر، این دو مساله به طور کامل با یکدیگر پیوند خورده اند و تبدیل به آمیزه فقرفروشی و محیط زیست فروشی شده است.
سهم حقوق و دستمزد در ساختار هزینه های رانتی معدنی ها، در میان رشته فعالیتهای صنعتی پایین ترین در ایران است. در تخریب محیط زیست و آب بری هم جزء بالاترین ها هستند. آیا نباید این مسائل برای مسئولان الهام بخش باشد!
سقوط ۲۰ درصدی سهم صنایع نساجی در اشتغال صنعتی در حدود ۲۰ سال
این استاد دانشگاه با بیان اینکه سال ۱۳۷۰ سهم رانتی معدنی ها از کل ارزش افزوده بخش صنعت در ایران، حدود ۳۰ درصد بوده و از ۱۳۹۵ به بعد، این رقم از۷۰ درصد عبور کرده است، گفت: با این رشد بادکنکی مخرب و فاجعه ساز رانتی معدنی ها که هزار گونه فساد و بیچارگی و نابرابریهای ناموجه به ایران تحمیل کرده است، فروپاشی نسبی بسیاری از رشته فعالیتهای صنعتی را پنهان کرده اند. سال ۱۳۷۰ سهم صنایع نساجی و پوشاک در اشتغال صنعتی و ارزش افزوده صنعتی و ارزآوری حدود ۲۵ درصد بوده است اما اکنون این سهم به زیر ۵ درصد سقوط کرده است این آمار برای کشوری که در نساجی و پوشاک سابقه داشته است بسیار شرم آور است
مومنی با یادآوری اینکه در رمان شاه لیر، شکسپیر ضمن روایت گفتگوی خانمهای درباری انگلیس بزرگترین مظهر فخرفروشی آنها به یکدیگر را استفاده از پارچه های مخملی ساخت ایران توصیف کرده است، اظهارداشت: ببنید ما چه دستاوردهایی را به نابودی کشانده ایم! باد کردن رانتی معدنیها چه تخریب خطرناک و فاجعه سازی است که شما با ادعای ارزآوری آن را ادامه می دهید! مرکز پژوهش های مجلس نیز سال گذشته در گزارشی عنوان کرد که با مقیاس مقدار وزنی صادرات ارزآوری صدور محصولات نساجی و پوشاک نسبت به رانتی معدنیها بین ۵ تا ۱۵ برابر است. واقعا ما چه می کنیم! این مسیر اضمحلال است و نه مسیر توسعه!؛ چرا که بر مبنای فساد، رانت، بیعدالتی و تعمیق وابستگی ذلت آور به دنیای خارج همراه با استثمار نیروی کار و تخریب محیط زیست بنا شده است. اینکه می گوییم نمی توانید برنامه آمایش و توسعه پایدار داشته باشید بدون اینکه برنامه اعتلابخش توسعه صنعتی داشته باشید به این معناست.
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با انتقاد نسبت به بی اعتنایی مسئولان به هشدارها و دیدگاه های بدنه کارشناسی کشور، عنوان کرد: به هر زبانی تلاش می کنیم هزینه فرصت این خطاهای وحشتناک و نابخشودنی را آشکار کنیم تاکنون موفق نبوده ایم، هر چند که در سطوحی از بدنه اجرایی و کارشناسی کشور آگاهی ایجاد شده و این برای ما موفقیتی است اما متاسفانه زور رانت از زور دانایی بیشتر است و نتوانسته ایم در این زمینه برای ایجاد تغییر در تصمیمات کلان و حیاتی کشور موفق باشیم.
زنگ خطر سرنوشت مشابه ارومیه و زاینده رود برای کارون
وی در ادامه به گزارش ملی توسعه پایدار ایران که تابستان ۱۴۰۱ منتشر شده اشاره کرد و افزود: در این گزارش که به مسئله تغییر اقلیم پرداخته اند، در تشریح وضعیت ایران عنوان شده که ما با دو اثر ویژه تغییر اقلیم در ایران روبرو هستیم؛ یکی مربوط به روند نزولی بارش برف به طور کلی و روند نزولی باران به طور خاص. آنها که با بحث پایداری دورنگر آشنایی دارند متوجه می شوند که مسئله بارش برف تا چه اندازه برای کشور راهبردیتر است. به ما هشدار دادهاند که اگر این روند ادامه داشته باشد، دور نیست که کارون هم سرنوشت ارومیه و زاینده رود را پیدا کند.
مومنی با تاکید بر اینکه آنها که از مطالعه روندی در سند برنامه فرار می کنند به کشور خیانت می کنند، ادامه داد: می خواهند دو روز، مدیریتِ به قول خودشان بی دردسر داشته باشند، اما مقامات کلیدی کشور را نسبت به حیاتیترین روندهای نابود کننده کشور غیرحساس می کنند. هر کسی و با هر توجیهی چنین کاری می کند بداند که در حال خیانت به کشور است.
در تابستانها بارشهای سیلابی در مناطق جنوبی کشور شدت پیدا خواهد کرد
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی اضافه کرد: در گزارش ملی توسعه پایدار ایران آمده است که در تابستانها بارشهای سیلابی در مناطق جنوبی کشور شدت پیدا خواهد کرد. با اینکه ایران جزء اولین تمدن های دنیا است که به فناوری سدسازی دست پیدا کرده، اما بلوغ فکری که داشتند باعث شده پیشینیان ما اهتمام اصلی شان را روی تقویت سفره های زیرزمینی آب بگذارند. گزارش های رسمی این یافته را امروز اینگونه بیان می کنند که ما سرزمینی هستیم که یک، سوم میانگین جهانی بارش داریم اما اندازه تبخیر، سه برابر میانگین جهانی است. با این حال سدسازی های معقول را تحتالشعاع سدسازی های رانتی و فاسد و قراردادهای رانتی کرده اند.
طی ۵ سال، ۲ برابر کل سدهای ساخته شده در عرض ۵۰سال قرارداد بستیم!
وی با یادآوری اینکه به اذعان کارشناسان اگر ضایعات محصولات کشاورزی را کاهش دهیم، ۱۰ برابر پروژه های مشکوک، رانتی و فاسد انتقال بین حوزه ای آب می توانیم ثمر و پایداری داشته باشیم و اکوسیستممان را سالم نگه داریم، گفت: در عین اینکه این هشدارها داده می شود ما با انفجار قراردادهای سدسازی های مشکوک و نابود کننده در کشور مواجه هستیم. در ۵ سال اول بعد از جنگ، به اندازه حدود ۲ برابر کل سدهایی که در ۵۰ سال قبل از آن ساخته شده بود قرارداد جدید سدسازی امضا کردیم! ببینید چقدر غیرعادی است! بعد هم تا حرف عالمانه کارشناسی زده می شود می گویند او منتقد است و منتقد هم اپوزیسیون است!
اینکه از نقد آشفته می شوید، یک سقوط اخلاقی است
این اقتصاددان با بیان اینکه کتاب «اعتراض، خروج و وفاداری» که ۴۰ سال قبل نوشته شده آورده است که به حکومتگران آموزش دهید که طرفداران و خیرخواهان واقعی شما منتقدینتان هستند و نه چاپلوسان و فریبکاران، تصریح کرد: اینکه از نقد آشفته می شوید، غیر از اینکه مشکوک فاسد و ضد توسعه ارزیابی می شود، یک سقوط اخلاقی هم هست. مظلوم تر از منتقدین ایران به ندرت در دیگر مناطق دنیا پیدا می شود. مجانی به صورت شبانه روزی عمرشان را می گذارند تا ذخیره آگاهی را ارتقا دهند و بعد آن را دو دستی به حکومت تقدیم می کنند. بعد رسانه هایی که خدا می داند چگونه با سفله گزینی رشد کردهاند و مافیای رسانه ای را شکل داده اند، تا حرفی زده می شود که به منافع رانتی و فاسد اصابت دارد، شروع لجن پراکنی و برچسب زنی و اپوزیسیون پنداری منتقد می کنند. این چه شعوری است که نسبتی با دین، علم و تجربه تاریخی کشورمان ندارد.
به گفته مومنی؛ اتلاف منابع و بحران سازی های سیستمی که به واسطه انتقال بین حوزه ای آب صورت می گیرد، بسیار روشن و هشدار دهنده است و این مناسبات آنچنان عریان هستند که نمی توان گفت کسانی آن را نمی فهمند!
صرف میلیاردها دلار در چارچوب مناسبات رانتی، فاسد و مشکوک انتقال آب
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با بیان اینکه در تمام دنیا بیش از ۷۰ درصد واحدهای فولاد و پتروشیمی در کنار دریاها ساخته شدهاند، افزود: در چارچوب مناسبات رانتی، فاسد، مشکوک و جاهلانه این واحدها را به خشک ترین مناطق ایران بردهاند و بعد می گویند میلیاردها دلار هزینه کنیم که آب به آنها برسانیم! آن هم چه آبی، آب شیرین! ببینید در این مملکت چه خبر است! اینها با امنیت ملی پیوند می خورد. سال ۱۹۹۰ اندیشکده «کلاب رم»، در گزارشی هشدار داد که سه، چهارم جنگ هایی که در قرن بیست و یکم، چه به صورت داخلی و چه خارجی رخ خواهد داد، بر سر منابع آب شیرین است. آیا کسی در کشور ما نباید این هشدار را جدی بگیرد؟!
فاسدها و چاپلوسها خیرخواه شما نیستند، آنها را از اطراف خودتان دور کنید
این عضو هیات علمی دانشگاه با بیان اینکه کارشناسان محیط زیست صد جور هشدار داده اند که تخریب محیط زیست، ضد امنیت ملی، سلامت مردم و ضد توسعه پایدار کشور است، اما برای آنها پرونده سازی می کنند، اضافه کرد: در اثر تصور نادرست فکر می کنند منتقدان خیرخواه نیستند و نمی فهمند! در حالی که باید بدانید فاسدها و چاپلوسها خیرخواه نیستند، اگر می خواهید کشور نجات پیدا کند، آنها را از اطراف خودتان دور کنید.
آمار تکان دهنده از زلزله ها در کرمان و اصفهان
مومنی با بیان اینکه با شدت گرفتن بحران آب، گسل های غیرعادی پیدا می شود که این گسلها ضمن افزایش آسیب پذیری ما را در برابر تکانه های زلزله ای، ده ها مفسده دیگر برای ما پدیدار می کند، اظهار داشت: به همین دلیل در اندیشه توسعه، نااطمینانیهای با منشا طبیعت، اولویت داده می شود. مرکز لرزه نگاری کشور در گزارشی عنوان کرده که سال ۱۴۰۰، حدود ۸ هزار و ۶۳۰ لرزه در کشور تجربه کردیم. در کرمان ۱۶۷ لرزه با شدت بالای ۴ ریشتر و در اصفهان حداقل ماهی یک مورد لرزش بالای ۵ ریشتر رخ داده است. اینها ناپایداری و نااطمینانی را به شکل سیستمی خود بازتولید می کنند. بنابراین اینگونه نیست که بشود همچنان با ول انگاری این مسیر را ادامه داد.
نرخ فرونشست زمین در ایران بیش از ۵ برابر میانگین جهانی
این اقتصاددان یادآورشد: تیر ماه سال گذشته، یکی از مسئولان سازمان منابع طبیعی کشور در گزارشی گفت سالانه یک میلیون هکتار بیابان به سرزمین ما اضافه می شود و نرخ فرونشست زمین در ایران بیش از ۵ برابر میانگین جهانی شده است.
مومنی با بیان این انتقاد که در چنین شرایطی برخی اسم سندی را برنامه توسعه می گذارند، اما به هیچ یک از این موارد اعتنا نمی کنند و اهتمام شدیدتر به تمام زمینه هایی دارند که بحران آب و فرونشست را شدت می بخشد، گفت: شما با این روش در ایران ناپایداری را سیستمی می کنید. در مقام ادعا مگر نمی گوییم علوی هستیم و مگر علی بن ابیطالب به عدل شناخته نمی شود، اما جلوه های نابرابری های وحشتناک منطقه ای در کشور ما بسیار خطرناک است و در شرایطی که ما کشوری هستیم که ۱۶ استان مرزی داریم این عملکرد می تواند برای ما بحران امنیت ملی ایجاد کند. با هفت کشور مرز خشکی و با ۶ کشور مرز آبی داریم از کل ۳۱ استان ایران ۱۶ استان مرزی است. در این شرایط در اثر غفلت از تولید محوری، ناپایداریها، فقرگستریها و وابستگی های ذلت آور را افزایش دادن ببینید چه بر سر کشور می آورد!
کوله بری و ته لنجی را راه نجات برای حفظ جمعیت مرزنشین انتخاب میکنند!
وی افزود: بعضی از راه حل هایی که اهتمام می کنند، بسیار شرم آور است. حتی عزیزان به تسهیل کولهبری و ته لنجی روی می آورند. خدا شاهد است در ربع اول قرن بیست و یکم بسیار شرم آور است! آن هم برای کشوری که تا این اندازه ظرفیت های عظیم مادی و انسانی دارد. ما کشوری هستیم که از نظر دسترسی به منابع طبیعی و ذخایر زیرزمینی سهم مان ۷ برابر سهممان از جمعیت دنیا است! بسیار شرم آور است که ته لنجی و کوله بری تسهیل کنیم. انواع و اقسام مشوق های رانتی را در دستور کار قرار دهیم و سوداگری را در مرزها ایجاد کنیم.
به جای اینکه با تولید در چهارچوب یک استراتژی توسعه صنعتی و بر اساس تشخص مناطق مرزی، سیاستی پیش ببرند که مایه مباهات و افتخار باشد، سوداگری را به عنوان راه نجات برای حفظ جمعیت مرز نشین انتخاب می کنند! روشن است که از این طریق چه میزان فساد ناکارآمدی و عقب ماندگی و قاچاق بیرون می آید. چقدر شرم آور است که مناسباتی ایجاد کنید که اگر فرد به سمت قاچاق نرود، اموراتش نگذرد. وقتی هم که بحث قاچاق می شود آن را تبدیل به بهانه ای برای وارد کردن شوک به قیمت های کلیدی می کنند!
دستمزدها و هزینه تخریب محیط زیست را در قیمت تمام شده محصولات رانتی معدنی وارد کنید
این استاد دانشگاه تاکید کرد: کارشناسان کشور بارها گفته اند اگر شما شرافتمندانه معتقدید چون یک سری از اجناس ما ارزان است، این نیروی محرکه قاچاق می شود، پس شرافت و شعور به خرج دهید دستمزد را بالا ببرید و هزینه های تخریب محیط زیست را هم در قیمت تمام شده این اقلام رانتی معدنی وارد کنید. ببینیم آیا دیگر کسی انگیزه قاچاق اینها را می کند! در اینجا هم سرنا را از دهان گشادش می زنید! می گویید دارو و بنزین در ایران چون ارزان است قاچاق می شود! دستمزد را بالا ببرید، هزینه های تخریب محیط زیست را هم در قیمت تمام شدهاش وارد کنید، چرا زورتان را به مظلومترین و باشرفترین انسانها یعنی نیروی کار مولد اعمال می کنید؟ بعد هم به گونه ای حرف می زنند که گویا چار ه ای جز این همه ظلم، استثمار و تخریب محیط زیست وجود ندارد!
میانگین کشوری تراکم جمعیت در هر کیلومتر مربع کشور ۴۶ نفر، در تهران ۸۹۰ نفر
وی تاکید کرد: گزارش توزیع جغرافیایی استقرار جمعیت و فعالیت نشان می دهد در حالی که میانگین کشوری تراکم جمعیت هر کیلومتر مربع ۴۶ نفر است، در تهران ۸۹۰ نفر است. ابعاد این ناهنجاری و از ریخت افتادگی را ببینید! ۱۹ درصد کارگاه های صنعتی در تهران مستقر است، در حالی که مجموعه ۸ استان کشور یک درصد است. ببینید چه خبر است! گویی این سیستم می خواهد از طریق رانت، فساد و مفتخوارگی برای خود مزیت تعریف کند. ۵۵ درصد سپرده های بانکی و ۵۸ درصد تسهیلات در تهران است، اما ۱۴ استان کشور هر یک تنها یک درصد سهم دارند. آن هم در کشوری که اوضاعش در استان های مرزی روشن است.
به گفته مومنی؛ وقتی می خواهند راه حل پیدا کنند، سراغ تشویق کوله بری، تهنجی و دلالی و سوداگری می روند. یا هر کس می خواهد برخورداریهای بیشتری از رانت پیدا کند، چند شهرستان را دور هم جمع کند و یک استان جدید بزند! بینید ما را در چه ورطه ای انداخته اند. اگر واقعا مسئله پایداری محیط زیست و توسعه پایدار بر محور تولید فناورانه در دستور کار قرار گیرد، بسیاری از فریب هایی که اکنون برای استمرار مناسبات رانتی بیداد می کند، برملا می شود.
مناسبات رانتی حتی در حال از بین بردن هویت ملی ما است!
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با یادآوری اینکه به طور متوسط بخش کشاورزی در دنیا بین ۷۰ تا ۹۰ درصد آب های شیرین را مصرف می کند، اظهار داشت: برآوردهای رسمی منتشر شده می گوید این سهم در ایران از میانگین جهانی هم کمتر است؛ اما چون ما بخش کشاورزی سازمان نیافته داریم که صدایی در مراکز تولید رانت و تصمیم گیری ندارد، مافیاها میگویند هرچه فریاد دارید در ماجرای بحران آب بر سر بخش کشاورزی بزنید! بعد آمارهای مجعول و دروغ راجع به اینکه بخش کشاورزی تا چه میزان آب مصرف می کند را مبنایی برای تبرئه کردن مافیای سدسازی و مافیایی هایی که رانتی معدنیها را در خشکترین مناطق کشورمان پخش کردهاند، قرار می دهیم! چه مسابقه ای وجود دارد! هفته گذشته چند کارشناس محیط زیست هشدار دادند که این مناسبات رانتی حتی در حال از بین بردن هویت ملی ما نیز است! خطراتی که راجع به نابود شدن تخت جمشید و بی ستون منتشر شده را ببینید! نیروی محرکه تمام آنها بسط مناسب رانتی و مستقر کردن صنایع رانتی معدنی در کم آبترین استان های کشور است.
این اقتصاددان با تاکید بر اینکه در اقتصاد سیاسی توسعه گفته می شود، عامل اصلی آلودگی هوا هم مانند هر نارسایی دیگر بی برنامه بودن کشور است، توضیح داد: با این بیبرنامگی بزکی با عنوان سند قانون برنامه درست کردهاند که تقریبا هیچ کدام از ابتداییترین مشخصه های یک سند برنامه در این پیدا نمی شود.
شما کل سیستم تبلیغاتیتان را بر گفتن اول تا آخر دولت قبلی بنا کرده اید و بعد سه سال پشت سر هم برنامه همان دولت قبل را تمدید کردید! اصلا قباحت چنین چیزی برایشان آشکار نیست! الان هم برنامه تهیه کردهاند که مطالعه روندی و گزارش وضع موجود ندارد! جداول تخصیص منابع ارزی به رشته فعالیتها و اولویتها هم ندارد! اینها علائم بسیار بدی است و نمی خواهم تصریح کنم که اینها نشانه چه چیز هایی است.
مومنی معتقد است: ساختار قدرتی که با این شیوه برنامهریزی می کند، می خواهد بگوید من به اینکه ملزم شوم منابع ارزیام را در مسیر توسعه ملی هزینه کنم، تن نمی دهم. شما هر اسمی که می خواهید برای آن پیدا کنید. ما فاجعه سازی های بسیار در این زمینه داریم.
با روندهای ضدتوسعهای و رانتی و ربایی نمیشود کشور را اداره کرد
این اقتصاددان با بیان اینکه مرکز تحقیقات راه مسکن و شهرسازی در گزارشی توضیح داده که در ۴۰ سال اخیر، ۳۰ درصد کل زلزله های ویرانگر دنیا در ایران اتفاق افتاده، ادامه داد: ببینید چگونه در ایران با این ندانم کاریها ارکان بقا می لرزد! پیوند حیاتی میان فقر و بحران محیط زیست ادبیات بسیار وسیعی در دنیا دارد که به آن «آلودگی فقر» می گویند که بسیار خطرناکتر از همه انواع آلودگیها است. ببینید اوضاع و احوال فقر در ایران به چه ورطه هایی رسیده است و همه اینها نشان می دهد ما نمی توانیم انتظار داشته باشیم با تداوم این روندها که پشت به توسعه و رو به رانت و ربا دارد بشود، کشور را اداره کرد.
وی خطاب به نهادهای نظارتی سطح بالای کشور گفت: ما از ۱۳۸۸ تا امروز دائما گفتیم برنامه تعدیل ساختاری و محور قرار دادن شوک درمانی که نیروی محرکه بسط ناامنی و بی ثباتی است و در آن خصوصیسازی اسم رمز غارت دارایی های بین نسلی کشور می شود و آزادسازی اسم رمز تسلیم ایران به قدرت های بزرگ از طریق صدور فرصت های شغلی کشور به بیرون میشود و ایران را مصرف کننده مفلوک می کند و با کیفیتترین انسان های کشورمان ناچارند با سرخوردگی ایران را ترک کنند، کشور را به ورطه اضمحلال برده اس. اکنون بر این نکته تاکید می کنم که ما با خطر بسیار بزرگ روبرو هستیم که پخت و پزی در گذشته برای آن شده است و میخ های تابوتش را نیز در برنامه هفتم تدارک دیدهاند.
رقابت مخربی تحت عنوان دولتی سازی اراضی عمومی آغاز شده است
مومنی توضیح داد: تمام آنچه که به عنوان تعهد حکومت در اصول ۴۳ و ۴۴ قانون اساسی تصریح شده بود از طریق برنامه تعدیل ساختاری و با شعار تضعیف ارزش پول ملی و آزادسازی و خصوصیسازی به تاراج داده شد، چون دارایی های قابل فروش از دارایی های بین نسلی مصرح در اصل ۴۴ در حال پایان یافتن است.
عزیزان تحت تاثیر اراده های مشکوکی قرار گرفتهاند که از طریق منتفی کردن اصل ۴۵ قانون اساسی، تعرض به اموال و دارایی های عمومی متعلق به مردم و در اختیار حکومت را در دستور کار قرار دهند. در منتهای شفقت و خضوع هشدار می دهم و می گویم اگر این مسیر عملیاتی تر از آنچه که تاکنون شده شود، دیگر چیزی با عنوان محیط زیست با کیفیت در ایران باقی نخواهد ماند و ما با فاجعه های بزرگ و بیسابقهترین تهدید های امنیت ملی هم روبرو خواهیم شد.
ارادههای مشکوکی، در پی تبدیل اراضی عمومی و دولتی برای زمینخواری هستند
مومنی توضیح داد: اصل ۴۵ قانون اساسی، انفال به مثابه اموال عمومی ذکر شده که سهم آن در اراضی ۸۳ درصد از کل اراضی کشور است. اکنون با سیاست تبدیل اراضی عمومی به اراضی دولتی خطر زمین خواری و زمین فروشی و تعرض به منافع و دارایی های بین نسلی که مشاعا متعلق به همه نسل های گذشته، حال و آینده ایران است، تشدید شده است. این مسئله از نظر حقوقی جزئیات زیادی دارد. اکنون در میان دستگاه های دولتی خصوصا وزارت نیرو، راه و مسکن رقابت مخربی تحت عنوان دولتی سازی اراضی عمومی آغاز شده است.
به گفته مومنی؛ به محض اینکه دولتی سازی اتفاق افتاد، آن زمان پرچم مولدسازی به اهتزاز در می آید. زمانی که ما هشدار می دادیم ماجرای مولدسازی فقط به آن رسوایی های، تلخ و فاجعهساز که در آن مدارس ساخته شده توسط خیرین مدرسه ساز را به اسم مولدسازی می فروشید تمام نمی شود و هر اندازه جلوتر رود می تواند ماجراهای بسیار نگران کنندهتری را برای ما پدید آورد، به این دلایل است. این هشدار را نهادهای نظارتی فرادست به عنوان یک اتمام حجت شرعی تلقی کنند.
وی اضافه کرد: نمی شود که حکومت اصل ۴۳ قانون اساسی ۴۴ و ۴۵ و اصول قبل و بعد آنها را نادیده بگیرد، و بعد در مواردی خاص شعار قانون گرایی بدهد! وقتی شما حریم قانون اساسی را این گونه نگه می دارید چگونه می خواهید مردم باور کنند شما صادقانه به قوانین خاصی استناد می کنید! ماجرا شرح و بسط زیادی دارد.
از: ایران امروز