راست پوپولیست و افراطی ایران رهبر ندارد

سه شنبه, 25ام اردیبهشت, 1403
اندازه قلم متن

نشانه شناسی سخنان رضا پهلوی در تبری جستن از راست افراطی

ماه پیش در سخنرانی خود در فرانکفورت به زمینه های رشد و تهدید راست افراطی علیه دمکراسی و مولفه های اصلی آن و همچنین شباهت ها و تفاوت های این پدیده در غرب و در ایران پرداختم. (روز یکشنبه ۹ مای نیز در شهر مالمو در سخنرانی دیگری به بسط آن خواهم پرداخت). در آنجا از جمله تاکید کردم یکی از بخت های اپوزیسیون دمکراتیک ایرانی در این است که راست افراطی در اپوزیسیون گرچه از بدنه و زمینه اجتماعی نیرومندی در جامعه برخوردار است، اما فاقد رهبری مصمم، منسجم و توانمند است. زیرا رضاپهلوی که اصلی ترین سنگر و چهره نمادین راست افراطی در ایران به شمار می رود، اما فاقد خصوصیات فوق است. گرچه سلطنت طلبان افراطی همچون اصلی ترین جلوه و بستر راست افراطی و پوپولیست به شمار می روند که در میان مشاوران اصلی رضا پهلوی، فرشگردی های سابق و حزب ایران نوین امروز، یاسمن پهلوی و یک دوجین شبه سیاستمدار یا “نظریه پرداز مخالف دمکراسی و مبلغ اقتدارگرایی موروثی حلقه زده اند، اما رضا پهلوی خود فاقد آن درجه از شجاعت و پختگی و انسجام سیاسی است که بتواند تکلیف خود را بین جریان های مدعی لیبرالیسم طرفدار نظام پادشاهی و راست افراطی اولتراناسیونالیست، مرگ پرست، نوستالژیک و خشونت گرا طرفدار سلطنت مطلقه به صراحت روشن سازد. نزدیکی او و همسرش به گفتمان های راست افراطی و پوپولیست همچون مبلغان “جاوید شاه” و ” مرگ بر سه مفسدین” به حدی است که پهلوی پرستان مخالف حضور او در منشور مهسا توانستند او را به خروج ضمنی و عملی از منشور مهسا وادارند. امری که قدم به قدم انزوای اجتماعی او را در میان نه تنها افکار عمومی، بلکه بخشی از هواداران خوش بین طرفدار اتحاد با پهلوی طلبان را در پی داشت. این انزوا و سقوط محبوبیت به حدی است که او را واداشته برای خروج از این وضعیت از اهمیت مرزبندی با “چپ و راست افراطی” همچون موانع اصلی اتحاد سخن بگوید! این در حالی است که روشن سازد نماد آن راست افراطی مورد اشاره رضا پهلوی کیست؟ جز یاسمن پهلوی با شعار مرگ بر سه مفسدین؟ جز فرشگردی ها یا حلقه نشریه فریدون که طرفدار اقتدار موروثی و مخالف دمکراسی به بهانه تامین ثبات سیاسی هستند؟ جز کسانی که همچون خود ایشان از حامیان دولت اولترا راست نتانیاهو قصاب غزه و هم پیمان نمایندگان راست افراطی پارلمان سوئد و بلژیک هستند؟ جز چماقداران پهلوی طلب که در تظاهرات همچون دستجات لمپن شبان بی مخ ها به جان دگر اندیشان افتاده اند؟ جز لمپن/مداحان مجازی و واقعی که تنها با تهدید و تخریب اپوزیسیون و با ارعاب و وحشت در پی تحمیل رهبری رضا پهلوی برجامعه هستند؟

براستی نمی دانم امروز چپ افراطی در کجای صحنه سیاسی ایران موضوعیت دارد که آن را اصلا خطری برای اتحاد و همبستگی بخوانیم؟ اما مردم به خوبی تجربه کرده اند که چوبه های دار را کدام گرایش سیاسی متعلق به سر سپرده ترین هواداران ایشان در تظاهرات علم کرده اند. یا چگونه یاسمن پهلوی حتی دادخواهی قربانیان دهه شصت را تنها از آنجا که بخشی از انها عضو سازمان مجاهدین بودند فاقد موضوعیت دانست. براستی بستر اصلی حملات زهر اگین علیه برنده جایزه صلح نوبل نرگس محمدی جه کسانی بودند؟ چه کسی جز مداحان پهلوی به کمیته صلح نوبل نامه نوشتند تا از اعطای جایزه به نرگس محمدی که در زندان های رژیم به سر می برد خودداری خوداری کند؟ براستی چه کسی جز گروه راست افراطی در اپوزیسیون همراه و همصدا با جمهوری اسلامی فعالان گروه های اتنیکی را تنها به جرم مخالفت با تبعیض اتنیکی دشمن مردم ایران و تروریست می خواند؟ براستی جز راست افراطی پهلوی پرست همصدا با جمهوری اسلامی کدام گروه اجتماعی به نفرت پراکنی علیه بزرگترین شخصیت تاریخی ایران دکتر مصدق حمله می کند و از کودتای ننگین سال سی و دو همچون رستاخیز ملی نام می برد؟ چه کسانی جز راست افراطی مخالفان استبداد پهلوی و استبداد دینی کنونی را تحت عنوان پنجاه و هفتی تهدید به انتقام گیری می کند؟ کدام گروه با تقریبا همه گرایشات سیاسی دیگر در جامعه ایران اعلان جنگ کرده و تنها شکنجه کران ساواک همچون ثابتی را می ستایند؟ تنها انتقاد راست افراطی ایران در اپوزیسیون به گذشته آن است که چرا حکومت شاه در سرکوب مخالفان تزلزل و تساهل به خرج داد! پیامی روشن که گواه ان است آنها در صورت به قدرت رسیدن دیگر هرگز چنین کوتاهی و تساهلی صورت از خود نشان نخواهند داد!

سخنان رضا پهلوی که شاید تلاشی برای چهره نمایی تازه در فضای رسانه ای و افکار عمومی باشد، بیش ازان که حاوی پیامی جدی در نقد راست افراطی باشد که در خانه خود او لانه کرده است، تلاشی است برای ابتکار پوپولیستی تازه به قصد ارائه چهره ملایم تری از خود به رغم آن که همچنان اصلی ترین نماد راست افراطی و پوپولیست ایران به شمار می رود. آیا او می خواهد بگوید که رهبر مناسبی برای راست افراطی ایران نیست؟ یا آن که در پی ارائه چهره ملایم تری از خود به قصد جلب دوباره افکار عمومی سرخورده از او به سوی خود است؟ رضا پهلوی ظاهرا افسون شعار پوپولیستی” از شاهزاده تا تاج زاده” شده و می کوشد به هزار زبان بگوید راست افراطی حلقه پیرامونی او است که دایره را بر خود او تنگ کرده است. حتی اگر این حقیقت داشته باشد، او نمی تواند با عبارت پردازی خود را از مخمصه انزوای هرچه بیشتری که با آن روبرو شده بیرون کشد. هرچه هست سخنان اخیر او تداعی گر این ضرب المثل عامیانه است که آش آنقدر شور شد که صدای آشپز را نیز درآورد؟

به نقل از فیس بوک نویسنده


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.