سایت ملیون ایران: در زیر ترجمه یکی از دو سندی که در شصتمین سالگرد کودتای ۲۸ مرداد در سایت اینترنتی فارین پالیسی (سیاست خارجی) آمریکا انتشار یافته و این کشور توسط آن و سند دیگری که همراه آن ارائه شده، کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ را اقدام طراحی و اجرا شده توسط وزارت خارجه آمریکا، انگلیس و همدستانشان در ایران دانسته است، انتشار مییابد.
ممکن است برای برخی از هموطنان این سوال پیش آمده باشد که آیا در شرائط کنونی که کشور در تب جهل و نادانی حاکمان جمهوری اسلامی می سوزد، پرداختن به کودتائی که در گذشته بوده است سبب بازماندن از انجام وظائف امروز نمیشود؟
در پاسخ باید گفت که کودتای ۲۸ مرداد یک واقعه مهم و یک نقطه عطف در تاریخ کشورمان است. این کودتا روند دموکراسی را در ایران متوقف ساخت و ایران را گرفتار استبدادی نمود که در لباسی دیگر هنوز هم ادامه دارد. تا سرمنشاء استبداد و عوامل آن را نشناسیم، راه به سوی آزادی و دموکراسی نمیبریم. پرداختن به دیکتاتوری گذشته و حال بمنظور یافتن معیارهائی برای آینده ضروری میباشد. اهمیت این نکته هنگامی روشنتر میشود که بخاطر آوریم معیار دموکرات بودن برای برخی جریانات سیاسی هنوز رد هرگونه دیکتاتوری نیست و برخی دیکتاتوری پیشین و برخی دیگر آغاز جمهوری اسلامی را “دوران طلائی” میدانند.
اگر علت ها و عوامل وقوع کودتا را نشناسیم و و راههای بازگشت استبداد را مسدود نسازیم و بطور نمونه در قانون اساسی دموکراتیک آینده امکان هرگونه کودتا از بین برده نشود، این دموکراسی همواره در معرض خطر و چه بسا نابودی خواهد بود.
کودتای ۲۸ مرداد بر تفکر سیاسی مردم ایران تاثیر عمیقی داشت و این تصور که فقط قدرتهای جهانی اعم از شرق یا غرب میتوانند در کشور تغییراتی بوجود آورند و باید بجای مبارزه برای کسب استقلال، آزادی و دموکراسی منتظر اقدامات این قدرت ها ماند، تقویت نمود.
کودتا همچنین نقش موثری در تعمیق بدبینی مردم ایران به قدرت های جهانی بویژه آمریکا و انگلیس داشت. بدبینی که غرب بارها در تخمین عمق و گستردگی آن دچار اشتباه شده است. اما در جهان امروز رقابت در همه سطوح امری طبیعی است و باید آگاه باشیم که هر گاه با همبستگی، دانش و هوشیاری کافی در صحنه بین المللی عمل نکنیم، رقبا برنده خواهند بود. همچنین هرگاه تعادل و توازن را از دست بدهیم و بجای کوشش برای حفظ استقلال و منافع ملی خود، اصل را بر دشمنی با این یا آن قدرت جهانی قرار دهیم، نه تنها خود را به انزوا کشانده ایم بلکه ایران را به قدرت های دیگر جهان بیشتر وابسته ساخته ایم.
سندی که در زیر می آید بار دیگر هرگونه تردید در “کودتا” بودن این واقعه و “قیام ملی” نبودن آن را از میان میبرد و بار دیگر نشان میدهد که نمیتوان به جریاناتی که هنوز روز را شب و این کودتا را “قیام ملی” می نامند، اعتماد نمود.
پس می بینیم که پرداختن به این عوامل و کوشش برای شناخت و رفع موانع دموکراسی، برای پی ریزی و شکل دادن به آینده ای در آزادی و دموکراسی نیز هست.
برای مطالعه اسناد به زبان انگلیسی لطفا روی خطوط زیر کلیک کنید!
سند اول از صفحه سیاست خارجی آمریکا
متن ترجمه شده از صفحه سیاست خارجی آمریکا
امنیت ملی
سیا اذعان می کند که در پشت کودتای ایران بوده است
این آژانس بالاخره مسئولیت نقش خود در عملیات ۱۹۵۳ را به عهده میگیرد
نوشته ملکم بایرن Malcom Byrne، تاریخ: ۱۸ اوت ۲۰۱۳
شصت سال پیش دوشنبه، ۱۹ اوت، ۱۹۵۳، تاریخ مدرن ایران دچار چرخشی حساس شد وقتی که یک کودتای پشتیبانی شده از طرف آمریکا و انگلیس نخست وزیر کشور محمد مصدق را ساقط نمود. پیآمدهای این رویداد سالها سازمان دهندگان آن را دنبال نمود، به احساسات ضد آمریکایی که باعث سقوط شاه در سال ۱۹۷۹ شد کمک نمود و حتی بر ایرانیانی که سفارت آمریکا در تهران را تصرف نمودند نیز تاثیر داشت.
اما تقریبا شش دهه طول کشید تا جامعه اطلاعاتی آمریکا به روشنی مسئولیت کودتای اختلاف انگیز مزبور را بپذیرد. آنچه امروز در اینجا و از وب سایت آرشیو امنیت ملی، مطابق قانون آزادی اطلاعات می آید، خلاصه ای از گزارش داخلی تحت عنوان “جنگ برای ایران” است که در میانه سالهای ۱۹۷۰ توسط یک تاریخدان سیا انتشار یافته بود.
این سند برای اولین بار در سال ۱۹۸۱ آزاد شد، اما نکات بسیاری از جمله تمام بخش سوم تحت عنوان “عملیات مخفی” که خود کودتا را توصیف میکند، از آن حذف شده بود. بیشتر این قسمت هنوز پوشیده می ماند اما در این نسخه جدید که بطور رسمی منتشر شده است، برای اولین بار به اطلاع عموم میرساند که کودتای نظامی که مصدق و کابینه جبهه ملی او را ساقط نمود توسط رهبری سیا به عنوان یک اقدام سیاست خارجی بوده است. خطر رها نمودن ایران “در مقابل تجاوز روسیه” “ایالات متحده را مجبور … به برنامه ریزی و اجرای [پروژه] تی پی آژاکس نمود”.
تی پی آژاکس نام رمز سیا را برای طرح براندازی بود که از همکاری همدستان محلی در هر سطح برخوردار بود. [طرح مزبور] شامل چند مرحله بود: استفاده از تبلیغات برای تضعیف سیاسی مصدق، جلب همکاری شاه، رشوه دادن به اعضای پارلمان، سازماندهی نیروهای امنیتی و براه انداختن تظاهرات عمومی. کوشش اولی در واقع شکست خورد، اما پس از به هم ریختن وضع، نیروهای کودتا جمع شدند و در ۱۹ اوت برای بار دوم کوشش نمودند.
چرا سیا در نهایت تصمیم گرفت تا نقش خود را بپذیرد، همانقدر ناروشن است که برخی دلایل برای اینکه چرا اطلاعات مزبور برای این مدت تحت پوشش مانده است. عاملان سیا و انگلیس در مورد این عملیات کتاب ها نوشته اند، به ویژه کرمیت روزولت رئیس نظارت کودتا از جانب سیا. مضافا اینکه دو رئیس جمهور آمریکا (کلینتون و اوباما) علنا نقش ایالات متحده را در این کودتا پذیرفته اند.
اما ارزش گذاری دولت ایالات متحده، به ویژه جامعه اطلاعاتی آن، اغلب دیدگاه متفاوتی در این زمینه ها دنبال میکند. آنها نگرانند که افشای “منابع و روشها” – حتی برای عملیات دهه های گذشته و استفاده از سنن قدیمی مانند تبلیغات – میتواند به دشمن کمک کند. آنها اصرار دارند که یک دنیا تفاوت بین آنچه علنی و غیر رسمی (به عنوان مثال از طریق رسوخ به بیرون) و آنچه که دولت رسما اعلام میکند وجود دارد. (پذیرش ریاست جمهوری ها در مورد دخالت آمریکا به نوعی به حساب نمی آید).
در آخر، اولویت حفظ روابط خوب با متحدان، به ویژه در عرصه اطلاعاتی است. یادداشت های بریتانیا از چند سال پیش (نگاه کنید به مطلب منتشره امروز از طرف آرشیو امنیت ملی) نشان می دهد که وزارت امور خارجه (و احتمالا MI6، که به برنامه ریزی و انجام کودتا کمک نمود) خواهان آن نبوده است که یادداشت رسمی در مورد دخالت آن در کودتا بیرون آید. از دید ناظران خارجی، این حالت انکار نامحدود و مسخره ای که وجود دارد باعث شده که ایرانیان نقش لندن را در این مدت طولانی پذیرفته اند. معذالک اکثر شاخصها نشان میدهند که جامعه اطلاعاتی ایالات متحده بدون در نظر گرفتن عواقب آن برای درک آمریکایی ها از تاریخ خویش، به این اقدام دست زده است.
این واقعیت که سازمان سیا در حال حاضر تغییر جهت را انتخاب نموده، حداقل تا کنون، اقدامی قابل تقدیر است. فقط میتوان امیدوار بود که به تصمیم گیری های مشابهی برای باز کردن سوابق تاریخی در مورد موضوعاتی که امروز هنوز مهم اند بیانجامد.