میلیونها نفر از سراسر جهان توسط توئیتر این پیام را تکرار کردهاند «دختران ما را باز گردانید».
مردانی مسلح که شبانه به خوابگاه دختران رفته و به آنها دستور دادند از اطاقهای خود خارج شوند و سپس مدرسه را به آتش کشیدند، برای مردم آن شهر غریبه نبودند. این گروه که خود را «بوکو حرام» (Boko Haram) به معنی «تحصیلات غربی حرام است» مینامند از چوپانها آدرس مدرسه را گرفته بودند. چوپانها به مردم خبر دادند و حتا پلیس میدانست ولی هیچ اقدامی انجام نشد.
مادرانی که بدنبال دختران خود رفته بودند با مأموران امنیتی و پلیس تماس گرفته و از آنها کمک خواسته بودند. پلیس نه میخواست و نه میتوانست با این گروه خشن تروریستی برخوردی داشته باشد. حتا رئیس جمهور نیجریه هفتهها پس از ربوده شدن دختران و اعتراضات جهانی ماجرای ربوده شدن دختران را اعلام کرد.
۲۷۶ نفر دختران جوانی که در شمال نیجریه توسط یک گروه تروریستی ربوده شدند، امروز سمبل آزارها و خشونتی هستند که دختران و زنان در طول تاریخ با آن روبرو بودهاند و در قرن بیست و یکم هنوز در سطح وسیعی ادامه دارد.
زنان در بیشتر جوامع مورد تبعیض بوده و حقوق انسانی آنها پایمال میشود. این ویژه کشورهای جهان سوم و در حال توسعه نیست، حتا در اروپا بویژه آمریکا خشونت علیه زنان بسیار رایج است.
اگر چه زنان در کشورهای غربی توانستهاند به مقامات بالایی دست یابند ولی خشونت بویژه تجاوز جنسی و خشونت در خانواده بسیار زیاد است.
در آمریکا آزادی اسلحه موجب قتل تعداد کثیری از زنان میباشد. ولی وضعیت زنان و دختران در کشورهای آسیایی و افریقایی و جوامع فقیر جهان بسیار نگرانکننده است.
در اعلامیه سازمان ملل متحد در زمینه «از بین بردن خشونت علیه زنان» آمده است که «خشونت علیه زنان نشان دهنده ی عدم تساوی تاریخی بین زن و مرد است. و این خشونت مکانیزم مهمی است که زنان را مجبور میکند در موقعیت پائینتر و زیر دست مردان قرار میگیرند».
خشونت علیه زنان دلایل تاریخی، مذهبی، نژادی و حتا سیاسی دارد که به انواع گوناگون در جوامع مختلف دیده میشود.
این خشونت میتواند توسط یک فرد، یک گروه و حتا دولتها باشد. مانند تجاوز جنسی، خشونت در خانواده، خشونت و تبعیض در محل کار، سنتهای وحشیانهای مانند کشتن زنان و دختران بدلیل اینکه به آنها تجاوز جنسی شده، ربودن و اجبار دختران به ازدواج و فحشا، سنگسار و شلاق زدن.
همچنین در زمان جنگ زنان و دختران از جهات گوناگون بویژه از نظر تجاوز جنسی در خطر هستند.
نمونههای گوناگون این خشونتها را در زمان روی کار آمدن طالبان در افغانستان دیدیم. رفتار وحشیانه ی طالبان با زنان از صفحات تاریک و شرم آور تاریخ است. اجبار به پوشیدن «بُرکا» که حتا امروز هم برخی از زنان برای حفاظت خود از آن استفاده میکنند، سوزاندن و خراب کردن مدارس، پاشیدن اسید بصورت دخترانی که به مدرسه میرفتند. در افغانستان و پاکستان و سایر کشورها نمونههای دیگر این خشونتها است. اجبار زنان ایرانی به پوشیدن حجاب نمونه ی دیگری است.
۲۷۶ دختر جوانی که توسط یک گروه خشن، عقب افتاده و متعصب ربوده شدند نمایانگر خشونتی است که علیه زنان و دختران در قرن بیست و یکم در جلوی چشم جهانیان رخ میدهد.
زمان آن رسیده است که به این جنایات علیه دختران و زنان توجه بیشتری شده، دلایل آن ریشه یابی گردیده و صدای این انسانهای بیگناه در همه جا پخش شده و جهان به تبعیض و خشونت علیه زنان بدلیل زن بودن خاتمه دهد.
افراد، گروهها و عناصری که عامل اصلی خشونت علیه زنان هستند یک خصوصیت مشترک دارند و آن طرز فکر عقب مانده و ارتجاعی است که میگوید زنان خلق شدهاند که به مردان خدمت کنند، خواستههای جنسی آنها را ارضاء کرده، بچه دار شده و از فرزندان و خانواده نگهداری کنند. زنان بی ارزش بوده و نباید به دنبال درس و تحصیل بروند.
دو نویسنده و فعال سیاسی در سر مقالهای در لوس انجلس تایمز به بعضی از دلایل که منجر به ربوده شدن دختران در شمال نیجره شده، اشاره کردهاند.
«مردی که خود را رئیس گروه تروریستی «بوکو حرام» میداند بنام «ابوبکر شکو» «Abubakar Shekau» در ویدیویی گفته است که: «دختران باید ازدواج کنند زیرا آنها بردههای ما هستند. ما از سن ۹ سالگی، ۱۲ سالگی آنها را شوهر میدهیم. ما آنها را در بازار میفروشیم.»
واقعیت اینست که فردی مانند «ابوبکر» میداند مدرسه رفتن دختران تبدیل به نیرویی میشود که میتواند یک جامعه و سنتهای عقب مانده آنرا تغییر دهد، چیزی که برای اینوع افراد و جوامع سرکوبگر و اصول گرا تهدید بزرگی است.
به اینگونه به اقداماتی مانند منفجر کردن نیروگاههای برق، مراکز تلفن و ربودن دختران جوان در حالیکه امتحانات نهایی دبیرستان را میگذرانند، دست میزنند. هدف این فرد و افراد و گروههایی مانند او اینست که مانع پیشرفت جامعه شوند.
چنانچه «بوکو حرام» به ربودن دختران ادامه دهد، پدر مادرها چارهای ندارند بجز اینکه به سنتهای قدیمی باز گردند و دختران خود را به محض بلوغ مجبوز به ازدواج کنند. زیرا رفتن به مدرسه مساوی با دزدیدن آنها و یک خطر حیاتی است.
شمال نیجریه بخشی از «ساحل عاج» است مرز جنوبی صحرای خشکی که از اقیانوس اطلس تا دریای قرمز ادامه دارد.
این منطقهای است که بیشترین رشد جمعیت را دارد و از نواحی است که خطرات تغییرات محیط زیست آنرا بشدت تهدید میکند.
در ۱۹۵۰ «ساحل عاج» ۳۰ میلیون جمعیت داشت، امروز ۱۲۵ میلیون است. بر اساس پیش بینیهای سازمان ملل جمعیت این منطقه تا سال ۲۰۵۰ به ۳۲۱ میلیون نفر خواهد رسید.
ازدیاد جعیت همراه با ازدیاد حرارت به میزان ۲ تا ۵ درجه ی فارنهایت نتایج شومی بهمراه دارد.
از جمله پیش بینی میشود که تا اواسط این قرن میلیونها نفر شاهد خشک شدن محصولات و از بین رفتن حیوانات خود خواهند بود.
در حال حاضر ۲۰ میلیون نفر در این منطقه با کمبود مواد غذایی روبرو هستند و بر اساس گزارش سازمان ملل تا سال ۲۰۲۰ بیش از ۶۰ میلیون از ساحل عاج به آفریقای شمالی و اروپا مهاجرت خواهند کرد. این بی خانمانی به جهت غیر قابل زندگی بودن این مناطق است.
بر اساس آمارهای دیگری در حدود ۱۰۰ میلیون نفر در نیجریه در فقر زندگی میکنند. دست کم ۲۰ میلیون بیکار هستند که حدود ۵ میلیون از جوانان هستند و ۴۵ در صد از جمعیت زیر ۱۵ سال است.
نیجریه کشور فقیری نیست ولی عدم تساوی ثروت موجب شده است که بخش مهمی از جمعیت بویژه در شمال که غالباً مسلمان هستند در فقر زندگی کنند. بخش جنوبی بیشتر مسیحی و ثروتمندتر هستند.
به اینگونه گروهی مانند «بوکو حرام» قدرت یافته و حتا ادعا میکنند که میخواهند این منطقه را جدا کرده و قوانین شریعت را در آن برقرار کنند.
تحقیقات متعددی نشان میدهد که یکی از عوامل مهم کمک به این مناطق تشویق دختران به کسب دانش است. تا زمانیکه اکثریت دختران پیش از ۱۸ سالگی ازدواج کرده و صاحب فرزند میشوند، این مشکل قابل حل نیست.
مردان جوان را هم نباید نادیده گرفت. در گزارش کمیسیون واقعه ۱۱ سپتامبر آمده است که ازدیاد جمعیت مردان جوان که هیچ نوع شغل و آیندهای ندارند، خشونت و بی ثباتی را بیشتر میکنند. گروه بسیار خشن «بوکو حرام» یکی از نمونههای این واقعیت است.
تاریخ نشان داده است که افراد و گروههای ارتجاعی و متعصب میتوانند منشاء رنج و درد بیشماری باشند. متأسفانه گروههایی مانند، «بوکو حرام» در آفریقا و خاور میانه رو به افزایش هستند.
ربودن دختران جوان، تجاوز جنسی به آنها و اجبار به ازدواج، خشم و نگرانی جهان را بر انگیخته است. شاید استفاده از نیروی نظامی راه حل مناسبی نباشد ولی پشتیبانی و حمایت از این دختران و تعهد به کسب دانش میتواند مهمترین اسلحه در مقابل افراد و گروهایی نظیر «بوکو حرام» باشد.
قاچاق انسانها بویژه دختران جوان و برده داری بنظر میرسد یک مشکل جهانی در قرن بیست و یکم است.
نشریه «تایم» در این زمینه مقاله مفصلی به چاپ رسانده است که حاوی آمارهای تکان دهندهای است.
در این شکی نیست که خرید و فروش انسانها بویژه کودکان و دختران جوان از نفرت انگیز ترین بیزنسهای جهان است. آنچه که در نیجریه اتفاق افتاده روزانه در این کشور و سایر نقاط جهان تکرار میشود. هیچ کشوری بطور رسمی برده داری را نمیپذیرد ولی تجارت انسان بازاری از همیشه داغتر دارد و یافتن قربانیان کار چندان مشکلی نیست.
سه عامل مهم این تجارت پر منفعت را ساده میکند. فقر، جمعیتی از مردم بی دفاع و فقدان نظم و قانون.
بر اساس آمارهای جدید نزدیک به ۳۰ میلیون نفر به نوعی در وضعیت بردگی زندگی میکنند که بیشترین تعداد در تاریخ بشر است.
گزارشهای سازمان ملل حاکی از این است که قربانیان نوعی بردگی از ۱۳۶ کشور مختلف در ۱۱۸ کشورهای دیگر اسیر هستند.
دختران و زنان یا ربوده شده و یا به دلیل فقر و درماندگی برخی توسط پدر و مادرها فروخته میشوند. بعضی برای مثال توسط دوست پسر و یا آشنایی برای رسیدن بیک زندگی بهتر فریب خورده و در نهایت ربوده میشوند.
بیشترین بردهها در چین، هند، پاکستان، نیجریه،هایتی و کشور کوچکی بنام «موریتانی» هستند.
دختران نوجوان که هنوز کودک محسوب میشوند بعنوان «عروسهای کوچک» فروخته میشوند. در حدود ۵۸ در صد از قاچاق انسانها مربوط به دختران و زنان جوانی است که برای روسپیگری خرید و فروش میشوند.
همچنین کسانی که بعنوان خدمتکار و یا کارگران ساختمانی مهاجر به کشورهای مختلف فرستاده میشوند.
قاچاق انسانها بویژه دختران و زنانی که «بردگان سکس » خوانده میشوند منافع مالی بسیار زیادی دارد. از هر زنی که خرید و فروش میشود ۷۰ درصد منافع به تجار آنها میرسد.
آمار نشان میدهد که قاچاقچیان در جنوب آسیا برای هر دختر بین ۳۰۰ تا ۸۰۰ دلار دریافت میکنند. در «بمبی» هند برای هر بار که دختری با مشتری سکس دارد ارباب او ۱۰ دلار درآمد دارد. و از زنان انتظار میرود که هر شب با ۱۰ تا ۲۰ مشتری باشند. قاچاق سکس از بیزنسهای بسیار پر منعقت و کم خطر است زیرا ریسک بسیار کمی برای قاچاقچی دارد.
دخترانی که باین محلها آورده میشوند بویژه پس از بچه دار شدن دیگر نمیخواهند به خانه و خانواده خود باز گردند. آنها برای همه عمر طرد شده محسوب میشوند.
در نهایت این زنان و دختران، قربانیان قاچاق انسانها، سرنوشت اسفناک بردگی خود را میپذیرند و «روسپی خانهها» محل زندگیشان میشود و صاحبان آنها نقش بزرگتر و ارباب دارند.
این دختران و زنان از جوامعی میآیند که زن هیچ نوع ارزشی ندارد و آنها در فقر و بدون هیچ نوع تحصیل و یا شغلی چنین حقارتی را برای همیشه میپذیرند.
یکی از واقعیتهای تلخ در جهان امروز اینست که کشورهای صنعتی و پیشرفته از حکومتهای دیکتاتوری و ارتجاعی بویژه آنها که دارای نفت و یا منابع طبیعی دیگر هستند پشتیبانی میکنند. این حمایت بشکل خرید نفت، گاز، سنگهای قیمتی و سایر منابع طبیعی است که در مقابل انواع سلاحها به این کشورها فرستاده میشود.
آفریقا یکی از مواردی است که آمریکا و اروپا در برابر منابع طبیعی شان به آنها اسلحه و مهمات میفروشند. این سلاحها تنها برای دولتها نیستند، بلکه از طریق کارخانجات و دلالهای اسلحه بسادگی بدست افراد و گروههای تروریست نیز میرسد.
آفریقا عقب مانده ترین قاره دنیاست. جمعیت آن رو به افزایش و با از بین رفتن جنگلها و خشک شدن رودخانهها، بدست آوردن مواد غذایی روز بروز مشکلتر و کمتر شده در نتیجه گرسنگی بیشتر میشود.
صدمات محیط زیست و فقر تنها مشکل آفریقا نیست، بلکه عدم کمکهای پزشکی، دارو و شیوع بیماریهایی مانند ایدز، و سایر بیماریها نیاز شدید به آب تمیز، دارو و پزشک است.
جنگ بلای بزرگ دیگری است که در سراسر آفریقا میلیونها نفر را از بین برده و به بهانههای قومی، نژادی و مذهبی مردم این قاره بارها و بارها شاهد کشتارهای دسته جمعی خانواده، همسایه، دوست و آشنا و یا تمامی دهکده و قبیله بودهاند.
خرافات، بیسوادی و مشکلات دیگر به اختلافات خونین رسیده، حاکمان ظالم ثروت مردم را غارت کرده، دزدی و فساد در همه جا رایج است.
آفریقا نیاز فوری به تکنولوژی دارد که به مردم کمک کند تا بتوانند مواد غذایی بیشتری تهیه کنند. آب مهمترین سرمایه و امروز کمبود آب تمیز و قابل استفاده یک خطر جدی و حیاتی است.
کودکان، دختران و پسران نیاز به مدرسه دارند تا بتوانند آیندهای مطمئنتر برای خود و خانوادههایشان بوجود آوردند.
شاید یک راه حل فوری این باشد که کشورها و کمپانیهای غربی اسلحه کمتری به این منطقه بفرستند. امروز دسترسی به اسلحه سادهتر از دست یافتن به غذا، بهداشت و آموزش است.
قاچاق اسلحه، مواد مخدر، قاچاق انسانها و تروریسم با یکدیگر ارتباط مستقیم دارند. اینها شبکههایی هستند که پول، قدرت و زور را از آن خود کردهاند.
بر اساس یکی از آمارهای سازمان ملل ۶۰ درصد از دختران و زنانی که در روسپی خانههای ایتالیا کار میکنند از راه نیجریه میآیند. آفریقای یکی از بازارهای مهم خرید و فروش بردگان سکس است.
به این گونه میبینیم ۲۷۶ دختر جوانی که توسط یک گروه مسلح تروریستی خشن ربوده شدند تنها نمونهای از فجایعی است که روزانه صدها هزار زن و دختر چه در آفریقا و چه در سایر نقاط جهان تجربه میکنند.
خشونت علیه زنان و دختران، امروز یکی از مسائل مهم حقوق بشر است که تنها با کمک همه کشورها و همه مردم جهان شاید روزی بتوان به این فجایع و بی عدالتی پایان داد.
از: ایران امروز