آزاده افتخاری نویسنده ارشد – ایندیپندنت فارسی
کمال خرازی و عباس عراقچی، رئیس و دبیر شورای راهبردی روابط خارجی هر دو از احتمال «بازنگری دکترین هستهای» سخن گفتهاند
کمال خرازی و عباس عراقچی
در دو ماه اخیر، پس از حملههای موشکی و پهپادی جمهوری اسلامی به سوی اسرائیل و حملهای در اطراف اصفهان و نزدیک به تاسیسات هستهای که به اسرائیل نسبت داده شد، بار دیگر ادعاها پیرامون توانمندیهای هستهای ایران بهطور گستردهتری مطرح میشود.
پس از اظهارات کمال خرازی، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی در گفتوگو با الجزیره که در سطح وسیعی در رسانههای بینالمللی بازتاب داشت، اکنون عباس عراقچی، دبیر این شورا که پیشتر ریاست مذاکرات هستهای را بر عهده داشت نیز فرصت حساسیت جامعه جهانی به هستهای شدن ایران را غنیمت شمرده و مواضع مشابهی را مطرح کرده است.
خرازی ۲۰ اردیبهشت به الجزیره گفته بود، «اگر موجودیت ایران تهدید شود، احتمال تجدیدنظر در دکترین هستهای وجود دارد». او در این گفتوگو به تهدیدهای اسرائیل هم اشاره کرد. عراقچی نیز روز یکشنبه در پنل الجزیره در دوحه پایتخت قطر به نوعی این موضع را تکرار کرد: «تهدیدات هستهای اسرائیل میتواند کشورها را ناچار به بازنگری در دکترین هستهای خود کند.»
اما ادعای بازنگری در آنچه دکترین هستهای جمهوری اسلامی خوانده میشود درحالی مطرح میشود که اساس این ادعا که بر «صلحآمیز یا غیرنظامی بودن اهداف هستهای ایران» گذاشته میشود، مورد تردید است.
به بیان دیگر پرونده هستهای ایران که ۲۲ سال پیش با افشاگری و نه اعلام رسمی، مورد توجه جهان قرار گرفت، همواره مبهم و پر از پرسشهای بیپاسخ بوده است.
در این مدت هیچ مقام یا سازمان معتبر جهانی، شامل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نتوانسته ماهیت صلحآمیز فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی را تایید کند.
گزارشهای پیشین و آنچه که از اسناد به سرقت رفته از آرشیو هستهای ایران در رسانهها منعکس شده، نشان میدهد که رویکرد این برنامهها دستکم تا سال ۲۰۰۲ نظامی بوده است.
از آن پس همچنان کشمش آژانس و غرب با ایران بر سر همکاری در جهت راستیآزمایی ادعای تهران مبنی بر «صلحآمیز بودن» اهداف هستهای ادامه داشته و تا امروز به نتیجه روشنی نرسیده است.
البته آژانس همانگونه که بر غیرنظامی بودن اهداف هستهای ایران مهر تایید نزده، نظامی بودن آن را نیز اثبات نکرده است. اما بسیاری از کارشناسان، مقامات اتحادیه اروپا و آمریکا بر این باورند که سطح کنونی غنیسازی اورانیوم با استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته و انباشت آن در ایران در خوشبینانهترین حالت «توجیه صلحآمیز ندارد».
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بارها گفته است که هنوز نکات مبهم زیادی وجود دارد و تا همکاری کاملی وجود نداشته باشد و نتایج ملموسی ایجاد نشود، نمیتواند ماهیت صلحآمیز برنامههای هستهای ایران را تایید کند.»
یکی از مهمترین پرسشهای آژانس درباره رد ذرات اورانیوم در دستکم سه مکان از پیش اعلام نشده، شامل ورامین، مریوان و تورقوزآباد است.
جمهوری اسلامی نیز در مقابل، بیانیههای آژانس، اروپا و آمریکا که وجه مشترک آنها نگرانی درباره فعالیتهای هستهای ایران است را سیاسی میخواند و تا کنون در اثبات ادعای «صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای» به فتوای علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی استناد کردهاند.
او در ۲۱ آذر ۱۳۸۹ و در زمان اوج صدور قطعنامههای تحریمی شورای امنیت علیه ایران، کاربرد سلاح هستهای و دیگر سلاحهای کشتار جمعی را حرام اعلام کرد.
در این فتوا آمده است: «به اعتقاد ما افزودن بر سلاح هسته ای ،دیگر انواع سلاح های کشتار جمعی ، نظیر سلاح شیمیایی و سلاح میکروبی نیز تهدیدی جدید علیه بشریت تلقی میشوند. ما کاربرد این سلاح ها را حرام و تلاش برای مصونیت بخشیدن ابناء بشر از این بلای بزرگ را وظیفه همگان میدانیم.»
تا کنون بسیاری از رسانههای جریان اصلی آمریکا و برخی کارشناسان و تحلیلگران در جمعبندیهای خود درباره فعالیتهای هستهای ایران به فتوای رهبر جمهوری اسلامی اشاره کردهاند.
اما کمال خرازی و عباس عراقچی که منصوبان خامنهای در شورای راهبردی رواط خارجیاند با تهدیدهای اخیر، از این واقعیت که امکان تغییر یا نقض فتوا وجود دارد، پرده برمیدارند.
از سوی دیگر، ادعای «بازنگری دکترین هستهای» در شرایطی که ماهیت فعالیتهای هستهای ایران همچنان مورد تردید است، میتواند در جهت تحریک غرب به ازسرگیری مذاکرات یا به عنوان تهدیدی مستقیم و عیان مطرح شده باشد. اما این به معنی پذیرفتن این ادعا که دکترین هستهای جمهوری اسلامی تا کنون «صلحآمیز» بوده، نیست.
از: ایندیپندنت