خیرالله خیرالله
جنگ حزبالله با اسرائیل برای ساکنان غزه هیچ سودی ندارد؛ بلکه این جنگ ویرانگر را رژیم جمهوری اسلامی ایران در چارچوب اهداف منطقهای خود، به مردم لبنان تحمیل کرده است
ورود به میدان جنگ آسان، ولی خروج از آن بسیار دشوار است و این واقعیتی است که وضعیت کنونی اسرائیل، حماس و حزبالله را بازگو میکند. پس از گذشت بیش از ۹ ماه از آغاز جنگ غزه، اکنون حزبالله و در پسِ آن جمهوری اسلامی، نمیتوانند با تغییر قواعد درگیری اسرائیل را با چالش و محدودیت روبهرو کنند؛ بهویژه اینکه به محض شعلهورشدن آتش جنگ در جبهه جنوب لبنان در هشتم اکتبر ۲۰۲۳، کلیه قوانین و قواعد درگیری که با موافقت دو طرف تا سالها پابرجا بود، تغییر کرد.
تهدید موشکها، پهپادها و سلاحهای مختلف حزبالله بیش از ۶۰هزار اسرائیلی را به ترک مناطق مجاور مرز لبنان واداشت و امنیت قلمرو اسرائیل را بهعنوان «پناهگاه یهودیان جهان» به خطر انداخت. اکنون با توجه به اینکه شهروندان ساکن شمال اسرائیل نمیتوانند به خانههایشان بازگردند، دو پرسش مهم مطرح میشود. اول اینکه آیا اسرائیل هنوز برای یهودیان جهان که میخواهند در قلمرو آن کشور زندگی کنند، مکانی امن باقی مانده است یا خیر؟ دوم اینکه آیا از نظر قوانین بینالمللی، لبنان حق دارد موجودیت اسرائیل را تهدید کند؟
تصمیم حزبالله برای آغاز جنگ علیه اسرائیل به بهانه حمایت از غزه را نمیتوان ساده تلقی کرد. جنگی که در جبهه جنوب لبنان آغاز شد و امنیت اسرائیل را به خطر انداخت، جز تغییر قواعد درگیری در منطقه، هیچ سودی برای نوار غزه نداشت. آنچه در حال حاضر بر مردم غزه میگذرد، میتواند این واقعیت را بهخوبی آشکار کند.
تغییر قواعد درگیری بین اسرائیل و حزبالله، لبنان را با فاجعهای بزرگ مواجه کرد؛ زیرا بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، آینده سیاسی خود را به ادامه جنگ در نوار غزه مرتبط میداند و درپی تشدید رویارویی با حزبالله، قواعد جدیدی را وضع کرده که لبنان را در معرض جنگی فرسایشی قرار داده و تاکنون به تخریب اغلب شهرکها و روستاهای جنوب لبنان و آوارهشدن حدود ۱۰۰هزار شهروند لبنانی از جنوب به نقاط دیگر این کشور منجر شده است.
چه کسی مسئول این فاجعه است و چرا اکثر مردم لبنان با جنگی که حزبالله به بهانه همدردی با حماس علیه اسرائیل به راه انداخته است، همواره مخالفت میکنند؟ پاسخ این است که لبنانیها میدانند جنگ حزبالله در جبهه جنوب این کشور به حال ساکنان غزه هیچ سودی ندارد و این جنگ ویرانگر را رژیم جمهوری اسلامی ایران در چارچوب محاسبات و اهداف منطقهای خود بر مردم لبنان تحمیل کرده است.
حمله هفتم اکتبر حماس و فروپاشی نظریه بازدارندگی اسرائیل
عملیات طوفانالاقصی از واقعیت قدرت بازدارندگی اسرائیل پرده برداشت، بهویژه اینکه هیچ اسرائیلی دیگر حاضر نیست در شهرکهای اطراف غزه یا در شهرکهای نزدیک به مرزهای غیررسمی اسرائیل با لبنان زندگی کند. در نتیجه، اسرائیل عملا با یک بحران وجودی و تهدید واقعی مواجه است. برخورد خشونتآمیز اسرائیل با ساکنان نوار غزه که از همه معیارهای انسانی و هنجارهای بینالمللی پا فراتر گذاشته، دال بر وجود این بحران چالشبرانگیز است.
پس از ناتوانی در حذف کامل حماس، نتانیاهو به نابودی کامل نوار غزه و اخراج اجباری ساکنان آن مصمم شد. از سوی دیگر و در حالی که شرایط برای راهاندازی جنگ همهجانبه علیه لبنان فراهم نیست، تلآویو در برخورد با حزبالله به رویکردی متوسل شده است که لبنان را به فروپاشی تدریجی سوق میدهد.
ناتوانی حزبالله در پیوند دادن جنگ غزه به درگیری در مرز لبنان
حزبالله نهتنها از تغییر قواعد درگیری در جنوب لبنان عاجز است، بلکه نمیتواند جنگ لبنان را آنگونه که میخواهد به جنگ غزه پیوند دهد. توازن قدرت به حماس اجازه نداد تا در مذاکرات غیرمستقیم با اسرائیل، به شروطش پایبند بماند؛ به همین دلیل، در نهایت به دادن امتیازهای بزرگی ناگزیر شد که ازجمله میتوان به شروط مربوط به آتشبس دائمی و خروج کامل اسرائیل از نوار غزه اشاره کرد.
علاوه بر آن، انتظار میرود در فرمول دیگری که در حال حاضر با مشارکت ایالات متحده، بدون تعهد اسرائیل به آتشبس دائمی و خروج کامل از غزه درباره آن مذاکره میشود، حماس در مسئله آزادی گروگانهای اسرائیلی در ازای آزادی اسرای فلسطینی هم امتیازهای بیشتری بدهد.
شکی نیست که حماس ضربه محکمی به اسرائیل وارد و پایههای موجودیت آن را متزلزل کرد و قدرت بازدارندگی را که اسرائیل به آن میبالید، از بین برد و به همه ثابت کرد که ارتش اسرائیل نیرویی شکستناپذیر نیست؛ با این حال، با اجرای عملیات وحشتناک طوفانالاقصی در اسرائیل، باعث شد جهان در قبال ویرانی نوار غزه و کشتار ساکنان آن سکوت اختیار کند و برای جلوگیری از فاجعهای که در نوار غزه و جنوب لبنان جریان دارد، اقدامی نکند. جهان در حالی شاهد این فاجعه است که دولت بایدن نمیتواند برای توقف جنگ و کشتار نتانیاهو را تحت فشار قرار دهد.
افزون بر این، قرار است نتانیاهو برای تایید حمایت آمریکا از جنگ اسرائیل علیه حماس و حزبالله بهزودی عازم واشینگتن شود. با توجه به رویکرد اسرائیل برای نابودی فلسطینیها و مخالفت با هرگونه راهحلی که هدف از آن تشکیل کشوری برای مردم فلسطین باشد، دشوار بتوان آینده جنگ در نوار غزه و جنوب لبنان را پیشبینی کرد.
اکنون درحالیکه لبنان در معرض جنگی بیهوده و بیهدف قرار گرفته است، این پرسش مطرح میشود که اسرائیل چه زمانی از جنگ فرسایشی کنونی بهسمت جنگی همهجانبه گام برخواهد داشت تا لبنان را که وضعیتی مشابه وضعیت اسرائیل دارد، به ویرانی بکشاند؟
درحالیکه در اسرائیل برای مرحله پساجنگ غزه هیچ پروژه سیاسی قابلاجرایی ندارد، مردم لبنان نیز در سایه تهدید سلاح حزبالله نمیتوانند طرحی برای آینده کشور ارائه کنند که لبنان را از خطر قربانیشدن در درگیری جنگ غزه و جنگهای دیگری که در منطقه به وقوع میپیوندد، نجات دهد.
برگرفته از اساسمیدیا
از: ایندیپندنت