پیام فاجعه عراق و موضوعات فراموش شده آن

شنبه, 31ام خرداد, 1393
اندازه قلم متن

ahmad taghvai

فراموشی نخست:

در گفتگوهائی که در یکی دو هفته گذشته پیرامون عراق در میان ما انجام می گیرد غالبا این موضوع فراموش می شود که آنچه داعش آرزویش را در سر می پروراند، برای سالیان درازی است که در ایران تحقق یافته است و تا یکسال پیش رئیس جمهور ایران حتی در محافل بین المللی بر طبل ان می کوبید. به نظر می رسد که پیروزی آقای روحانی موجب فراموشی این امر مهم گشته است.

فاجعه عراق نتیجه منطقی دینی و قومی شدن سیاست و نهاد های مدنی عراق و پیام آن به مردم ما این است که آنچه در عراق می بینید در تحت بقای نظام ولایت، آئینه تا تمام نمای سرنوشت ایران است.

واقعیت این است که جریاناتی مانند داعش زشت ترین جلوه جنبش های اسلامی قدرتمندی است که نزدیک به سی و اند سال است در خاورمیانه و شمال آفریقا به نام های گوناگون عمل کرده است . ایران در خاورمیانه و الجزیره در افریقا در میان نخستین کشورهائی بودند که صحنه پیدایش چنین جنبش هائی گشتند . از آن به مهم ترین پایگاه رشد و گسترش چنین اندیشه هائی در خاورمیانه مبدل شد و الجزیره زمینه های رشد و گسترش صد ها گروه افراطی اسلامی را در شمال آفریقا را فراهم آورد.

همراهی گروههای چپ و روشنفکران ” سکولار ” این جوامع با آن جنبش ها و توجیه موجویت آنان به ” بهانه مبارزه با امپریالیسم ” نقش مهمی را در رشد و آنان در خاورمیانه و شمال آفریقا فراهم کرد. بسیاری روشنفکران “چپ” و” سکولار” کشورههای خاورمیانه هم اکنون نیز گاه در دالان های این جنبش های اسلامی به جستجوی ” دمکراسی ” روان می گردند و زمانی در قامت آنان بت های ” نیروهای ملی و ضد امپریالیست ” خود را جستجو می کنند.

راهبردهای نظامی دولت های غربی در سرکوب این جنبش ها تاکنون نتیجه بخش نبوده و بر عکس در بسیاری از موارد، به رشد و گسترش رادیکال ترین نیروها در این جنبش ها یاری رسانده است .

جنبش های اسلامی دوران کنونی بر عکس قرن نوزدهم و نیمه اول قرن بیستم که جلوه ای از مقاومت در برابر کلونیالیسم و امپریالیسم بودند، در دوران کنونی در عکس العملی به شکل گیری فرایند گلوبالیسم ، پیدایش جنبش قدرتمند حقوق بشری و از همه مهمتر شکل گیری جنبش قدرتمند زنان در عرصه جهانی بویژه پس از دهه شست میلادی پدیدار گشتند.

جنبش های اسلامی علیرغم اینکه که خود را متعلق به کدام “فرقه اسلامی” پندارند ، در چارچوب یک گفتمان مشترک عمل کرده و جملگی با زبان واحدی سخن می گویند. در مرکز این گفتمان مشترک ” حکومت اسلامی ” ، “دفاع از فرهنگ اسلامی در برابر فرهنگ حقوق بشری و ضدیت با ” آزادی زنان ” قرار دارد.

انچه امروز داعش در میان پیروان خود ترویج می کند تفاوت ماهوی با باورهای شاخص ترین چهره های حکومتگران ایران ندارد.

فراموشی دوم:

امروز کمتر کسی است که سیاست های تمامیت خواهانه دولت آقای مالکی را یکی از عوامل مهم پیدایش اوضاع کنونی عراق به حساب نیاورد . با این همه این موضوع نادیده گرفته می شود که دولت آقای مالکی و مهم ترین پشتیبان ایشان آقای سیستانی، در زمره گروههای افراطی اسلامی به حساب نیامده بلکه دولت آقای مالکی از شاخص ترین چهره های یک دولت معتدل در میان دولت های ” اعتدال گر اسلامی” به حساب آمده و در قیاس با ” اصلاح طلبان اسلامی ” ایران یک دولت نیمه سکولار و مدرن قلمداد می شود. از این منظر شکست دولت آقای مالکی شکست اندیشه دولت اصلاح طلبانه اسلامی است و چنین امری یکی از پیام ای مهم فاجعه عراق است که غالبا به فراموشی سپرده می شود.

اندیشه حکومت اصلاح طلبانه دینی که امروز بسیاری از نخبگان سیاسی سکولار و دینی ما به عنوان دولتی مطلوب برای رسیدن آزادی و دمکراسی ترویج می گردد، نتیجه ای جز آنچه در عراق شاهدش هستیم به بار نخواهد آورد.

فراموشی سوم:

در فهم پیام فاجعه عراق به هیچ رو نمیتوان نقش مخرب دولت قوم گرای کردستان را در پیدایش این فاجعه نادیده گرفت. پیامد تلاش قوم گرایان کرد در طی چند سال گذشته، نابود کردن وحدت ملی ناتوان ضعیف عراق است . نه تنها برنامه پاکسازی مناطق کرد نشین از اعراب به توسعه نظام تبیعضی در جامعه عراق یاری رساند بلکه تشکیل ارتش قومی یکی سد های مهم در شکل گیری دولت و ارتش ملی عراق بوده است . تلاش چند ساله دولت قومی کردستان عراق برای تقسیم منابع ملی یک مملکت بر اساس قومیت یکی از دیگر از عوامل ناتوانی مردم عراق در تشکیل دولت وحدت ملی شان بوده است.

سرنوشت غم انگیز عراق پیامد طبیعی تکه پاره شدن تدریجی نهادهای سیاسی و مدنی جامعه عراق بر پایه قومیت و مذهب در یک دهه گذشته است . در چنین شرائطی نیروهای افراطی در مرزهای این تجزیه، مرتبا تولید و باز تولید می شوند. ما شاهد شکل گیری همین فرایند در پیامد ناکامی هشت سال دولت اصلاحات در قامت “عدالت گری اسلامی” آقای احمدی نژاد بودیم.

****

متاسفانه جنگ های دینی در خاورمیانه سالها ادامه خواهد یافت و تا هنگامیکه حکومت ایران به حکومت تشیع در جهان شناخته شود، نمیتواند سپر دفاعی لازم را در جلوگیری از ورود به جهنم جنگ های دینی در خاورمیانه ایجاد کند. اگر نخبگان ایران و دلسوزان به حال مملکت چنین امری را نادیده گیرند و تصور کنند با ادامه تبعیضات دینی در مملکت خود میتوانند در دنیای مدرن متحدین بیابند سخت در اشتباهند.

اصلاح طلبان و اعتدال گرایان اگر بخواهند در فضای کنونی خدمتی به ایران کنند باید هر چه سریعتر در خواست پایان دادن به تمام تبعیضات بر علیه اقلیت های دینی و مذهبی را مطرح کنند و برابری کامل شهروند ایرانی در انتخاب شدن و انتخاب کردن در تمام مقامات دولتی مطرح سازند . تنها در انصورت میتوانند مدعی شوند که حساب خود را از آتش افروزان جنگ های دینی در خاورمیانه جدا ساخته اند.

گفته اند که هرکه باد می کارد توفان درو می کند و این پیام مهم فاجعه عراق است.

احمد تقوائی

از: وبلاگ ایرانسکوپ


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.