ایران وایر
به دنبال اعتصاب پرستاران شیراز؛ معاون نظام پرستاری این شهر با حضور در جمع آنها؛ مشکل پرستاران شیراز را مشکل پرستاران کل کشور دانست. به گفته او این موضوع با پرداخت یک کارانه و اضافهکار حل نخواهد شد. کلید حل مشکلات در دست وزارت بهداشت است.
پرستاران معترض میگویند: “مبلغ ناچیز اضافه کار ساعتی ۲۰ تا۳۰ هزارتومان”، “عدم پرداخت رفاهیات و مبلغ ناچیز آن”، “تصحیح فرمول تعرفه خدمات پرستاری و پرداخت شفاف و به موقع آن”، “اجرای هرچه سریعتر ابلاغیه فوقالعاده خاص” و “اصلاح ضریب پرستاران در ابلاغیه تامین نیروی انسانی” و “عدم اجبار اضافه کاری” از جمله مطالبات آنهاست. در روزهای گذشته پرستاران استان البرز هم در کرج تجمع اعتراضی خود را در دو بیمارستان این شهر برگزار کرده بودند.
دستمزد ناچیز، تاخیر در پرداخت تعرفه گذاری خدمات پرستاری
پس از اعتصاب پرستاران در کرج، گروه دیگری از پرستاران شهر بندرعباس هم دست به اعتصاب زدهاند. یکی از پرستاران معترض بندرعباس به ایران وایر میگوید: “دستمزد ناچیز، تاخیر در پرداخت تعرفه گذاری خدمات پرستاری و میزان ناچیز آن، عدم استخدام پرستاران طرحی و شرکتی که در ایام کرونا با جان و دل مشغول خدمت بودند، مبلغ ناچیز اضافه کاری پرستاران و فشار کاری شدید بر دوش آنان از مهمترین مشکلات پرستاران ایران است.”
حسین علی نسائی، عضو شورای عالی نظام پرستاری پیشتر گفته بود: “به ازای هر هزار نفر جمعیت ۱.۵ پرستار داریم. رقمی که کمتر از میانگین جهانی است. این آمار یعنی نه تنها کادر پرستاری دچار فرسودگی میشوند؛ بلکه مردم هم خدمات کامل پرستاری را دریافت نمیکنند. برای رسیدن به حداقل استاندارد جهانی از نظر تعداد، باید ۱۵۰ هزار پرستار جذب نظام سلامت شوند.”
عباس سنخاستی، کارشناس نظام سلامت هم دراینباره میگوید: «در دنیا یک نرم و استانداردی برای پرستاری وجود دارد. مثلا در اروپا به ازای هر هزار نفر، ۱۰ پرستار وجود دارد. در برخی کشورها این تعداد به ۱۲ نفر هم میرسد. در برخی کشورهای دیگر نیز هشت تا ۹ پرستار در ازای هزار نفر موجود هستند. متوسط این رقم ۶ تا ۷ پرستار است. سازمان بهداشت جهانی حداقل این رقم را سه نفر اعلام کردهاست. یعنی اگر به ازای هر هزار نفر کمتر از سه پرستار وجود داشتهباشد، مردم دچار خسارت میشوند. مرگ و میر بالا میرود.»
به گفته او؛ «تعداد پرستار با میزان مرگ و میر ارتباط مستقیم دارد. در کشور ما این رقم ۱.۶ تا ۱.۷ پرستار به ازای هر هزار نفر جمعیت است. یعنی تعداد پرستاران در ایران نصف حداقل استاندارد جهانی است. این مساله موجب میشود تا در درجه اول مردم خدماتی را که شایسته آن هستند، دریافت نکنند و مراقبت از بیماران به نصف تقلیل یابد. از سوی دیگر برای جبران این کمبود بیمارستانها و مراکز درمانی ناگزیرند پرستاران را در شیفتهای طولانیتر بهکارگیرند و برایشان اضافهکارهای اجباری بگذارند. اضافهکارهایی که چیزی حدود ساعتی ۲۰ هزار تومان است و طبعا نمیتواند رضایت لازم را در پرستاران ایجاد کند. این مساله هم موجبشده تا پرستارانی که مجربترند به فکر مهاجرت بیفتند. آنهایی هم که در کارشان آنچنان حرفهای نیستند، تغییر شغل بهترین گزینهای است که در برابرشان قرار دارد.»
آبان ماه ۱۴۰۲ «محمد شریفی مقدم»، دبیرکل خانه پرستار از مهاجرت سالانه بالغ بر۳ هزار پرستار در سال خبر داده و گفته بود: «کمبود پرستار در حال حاضر آنقدر جدی است که به دلیل این کمبود بیماران جان خود را از دست میدهند. اگر شما از بیماران و مراجعان چنین چیزی را نمیشنوید دو دلیل دارد یا آگاه نیستند و یا اینکه مظلوم هستند و کمبودها را میپذیرند. بهجرات میگویم بیماران به دلیل کمبود پرستار جانشان را از دست میدهند.»
شریفی مقدم در ادامه گفته بود: «وزارت بهداشت حتا برابر با همین آمار هم، پرستار به کادر درمان اضافه نمیکند. قرار شده در سالهای ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۲، دوازده هزار پرستار استخدام شوند. ولی هنوز این روند تکمیلنشده است.
او یادآور شده بود: «در این مدت، بیشتر از سه بار فراخوان جذب پرستار دادهاند. اما نمیتوانند کادر پرستاریشان را کامل کنند. چون پرستاران حاضر نیستند با حقوق کم و آن حجم کار مشغول به فعالیت شوند. برخی از پرستاران معتقدند خانهنشینی بهتر از تحمل این میزان بیعدالتی در کار است. همواره سازمان برنامه و بودجه با استخدام پرستاران بهدلیل آنچه «کمبود منابع مالی» خواندهشده، مخالفت میکند. پرستاران شاغل نیز بهواسطه شرکتهای تأمین انسانی و پیمانکاری با قراردادهای متفاوت استثمار میشوند. به این صورت که مراکز درمانی و بیمارستانها برای جبران کمبود پرستار، پرستاران را به اضافه کاری مجبور میکنند. نایبرئیس شورای عالی نظام پرستاری در تأیید این وضعیت گفته است: «اضافه کاری اجباری باعث فرسودگی شغلی میشود. تبعات آشکار آن ترک شغل و کوچ از کشور است.»
او مبلغ پرداختی برای اضافه کاری اجباری پرستاران را «ناچیز» خوانده است. پیش از این، دبیرکل خانه پرستار گفته بود: «برای هر یک ساعت اضافه کار ۱۶ تا ۲۰ هزار تومان به پرستاران پرداخت میشود.»
یک پرستار ساکن بندرعباس با اعلام اینکه “برخلاف برخی نظرات حل مسائل پرستاران با آمدن یا رفتن فلان مسئول در راس قدرت حل نخواهد شد.” میگوید: «مشکل بر سر میزان سودی است که بهخصوص در بخشهای خصوصی، نصیب صاحبان و سرمایهگذاران در این بخشها میشود. استثمار و بهرهکشی هر چه بیشتر از نیروهای کادر درمان پرستاران و کمک پرستاران، امریاست که سودهای کلانی را نصیب صاحبان سرمایه در این بخشها خواهد کرد. صاحبان سرمایهای که در تمام ردههای بالای تصمیم گیری نفوذ بسیاری دارند و قوانین را با نفوذ خود به نفع خود تنظیم میکنند.»
او در ادامه میگوید: «قدم مسلم این اعتصابات، باعث تغییر در درمان بیماران میشود. برای جلوگیری از این وقفه، فشار هر چه بیشتر بر دوش پرستاران و کمک پرستاران باید متوقف شده تا پرستاران با رضایت بیشتری به کار خود ادامه دهند.»
درآمد پرستاران پاسخگوی هزینههای آنها نیست
این پرستار ساکن بندرعباس با اشاره به قراردادهای بسته شده با همکاران خود میگوید: «پرستارها با انواع قراردادهای رسمی، رسمی آزمایشی، شرکتی، قراردادی، ۸۹ روزه و پیمانی، دریافتی حقوق و مزایای متفاوتی دارند. با این حال وضعیت همه آنها نامناسب است. پایهحقوق یک پرستار رسمی با پنج سال سابقه ۱۳ میلیون تومان است. رقمی که با احتساب کارانه به حداکثر حدود ۱۵تا ۱۶میلیون تومان میرسد. این یعنی درآمد پرستارها در بیمارستانها، نسبت بهزمانی که صرف بیماران میکنند و زحمتی که میکشند؛ در مقایسه با درآمدهای هنگفتی که به سهامداران بیمارستانها میرسد؛ بسیار ناچیز است. حق و حقوق ما پرستاران هم که بهدرستی پرداخت نمیشود.»
به گفته او؛ «پرستاران شرکتی هم با قراردادهای کوتاهتر از یک سال استخدام میشوند. از جمله با قراردادهای ۸۹ روزهای که بعد از دوران کرونا بیشتر رایج شده است. کارفرمایان که اینجا در بندرعباس شرکتهای خصوصی هستند، میتوانند به کسانی که با این قراردادها استخدام میشوند یک ماه جلوتر خبر بدهند که قراردادشان تمدید نمیشود.»
او در ادامه میگوید: «بهاینترتیب پرستاران شرکتی حتا به اندازه پرستاران استخدامی وزارت بهداشت امنیت شغلی ندارند. آنها کمتر از پرستاران استخدام رسمی دریافتی دارند. بسیاریاز آنها حتا بیمه ندارند. کارانهها را دریافت نمیکنند. برای اضافهکاری هم کمتر از سایرین پول میگیرند. بعد هم بیشترین تعویق در پرداخت حقوقشان اتفاق میافتد.»