حامد آئینه وند
🔻در اوایل دهه هفتاد که بحث فراگیری تجهیزات دریافت برنامه های ماهواره ای در ایران بحث روز بود مقامات سطح بالای نظام سیاسی مستقر ضمن تهدید جدی تلقی کردن «ماهواره » و امکان شنیده شدن صدایی جز آنچه حکومت صلاح می داند مردم بشنوند یا ببینند جملگی بر این باور بودند که به هر شکل ممکن باید با این پدیده مقابله کرد. دراین مقابله که برای تامین هدف «حفظ نظام » صورت می گرفت تفاوت معناداری میان اصلاح طلبان و اصول گرایان وجود نداشت . دولتهای مستقر مردم را دعوت به اجرای قانون میکردند که متضمن این معنا بود که پشتیبان قوه قضائیه و نیروی انتظامی در برخورد با استفاده کنندگان از تجهیزات ماهواره ای هستند و دال مرکزی استدلال آنها نیز این بود که برنامه های پخش شده از طریق ماهواره آثاری ضد دینی و فرهنگی دارد که نسل جوان کشور را در معرض انواعی از آسیب ها قرار می دهد و ازآن به «شبیخون فرهنگی» یاد می کردند . بر آگاهان از همان ابتدا معلوم بود و برای اکثریت مردم چندی بعد روشن شد که نگرانی اصلی که نظام از ناحیه ماهواره احساس میکند نه فرهنگی که «سیاسی» است .
🔻درواقع مقامات نظام نگرانی جدی احساس می کردند که آزادی موجود در شبکه های فارسی زبان ماهواره ای که خطوط قرمز نظام توسط آنها نادیده گرفته می شود این قابلیت را دارند تا گزارش های متعددی از نقض حقوق قانونی مردم ، اخبار اختلاس و چپاول مقامات و ترویج دیدگاه هایی که مردم را صاحب حق ونه مکلف به تمیکن به حکومت استبدادی ولایت فقیه می دانند، منتشر کنند و از این طریق فشار مردمی به نظام را برای پاسخگو کردن آن بالا ببرند.نگرانی اصلی ازفراگیری ماهواره نه شبکه هایی بودند که محتوای پورنوگرافی تولید می کردند نه آنها که محتوای های سرگرم کننده و رقص و آواز داشتند، مساله مهم و بنیادی شبکه های خبری فارسی زبانی بودند که دستور کار اصلی آنها انتشار اخبار و تجزیه و تحلیل آنچه واقعا در ایران در جریان بود نه آنچه بلندگوهای رسمی حکومت اعلام می کردند. در نتیجه ریشه منازعه نه دغدغه دینی و فرهنگی که «پنهان کاری سیاسی » بود.
🔻تصویب ممنوعیت استفاده از تجهیزات ماهواره ای در اواخر سال ۱۳۷۳ رخ داد یعنی در زمانی که هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت ایران بود. اگرچه در آن زمان تعداد شهروندانی که به تجهیزات دریافت ماهواره دسترسی داشتند تعدادشان کم بود و شبکه های فارسی زبان خبری نیز به گستردگی امروز نبود اما همان ها و حتی شبکه های فارسی زبان معدود سر گرم کننده در اتفاقی که سه سال بعد تحت عنوان جنبش اصلاحات منجر به ریاست جمهوری خاتمی شد بی تاثیر نبودند. بعد از توقیف فله ای مطبوعات در سال ۱۳۷۹ برخورد با استفاده کنندگان تجهیرات ماهواره ای سرعت قابل ملاحظه ای پیدا کردو تا اواخر ریاست جمهوری خاتمی ادامه ادامه یافت . در حالی که خوشحالی زاید الوصفی در حاکمیت برای سرکوب هم زمان رسانه های داخلی با «توقیف مطبوعات »و مبارزه با «دیش های ماهواره با عملیات راپل در مجتمع های بزرگ» ادامه داشت ناگهان فراگیری موبایل های هوشمند که در کسری از ثانیه و از طریق شبکه های اجتماعی اخبار و اطلاعات را منتقل می کرد عیش حاکمان ایران به ویژه آیت ا.. خامنه ای را منغص و عملا مبارزه با ماهواره را بی معنا کرد. عدم پیگیری و برخورد با دارندگان ماهواره پس از فراگیری تلفن های هوشمند کاملا هویدا کرد که مبارزه با ماهواره از آغاز« سیاسی و امنیتی» بود و دغدغه دینی و فرهنگی پوششی برآن.
🔻وقتی ماموران بعد از دستگیری نخست من در سال ۸۲ برای تفتیش به منزل رفتند علاوه بر ضبط ریسیور ، دیش را هم آسیب زده و بلا استفاده کردند و تعدای کتاب و جزوه هم با خودشان بردند اما در بازداشت بعدی در سال ۹۷ وقتی برای تفتیش مجدد به منزل رفتند دیگر کاری به ماهواره ودیش و کتاب و جزوه نداشتند گشتی زدند و رفتند چون زمانه عوض شده بود. آزاد سازی ماهواره وفراگیری استفاده از آن در ایران کنونی نه به خاطر وعده های اصلاح طبان بود نه تکریم مردم ، فراگیری تلفن های هوشمند و شبکه های اجتماعی و در اصل « تکنولوژی ارتباطی» ماهواره را آزاد کرد. حالا هم جمع شدن بساط فیلترینگ، بعد از کلی تخصیص بودجه از جیب ملت تحت ستم ما به شورای عالی فضای مجازی ، کار پزشکیان و اصلاح طلبان ، نیست. آزاد سازی اینترنت در ایران کار ایلان ماسک است تا با توسعه استار لینک و مقرون به صرفه کردن استفاده از آن مثل ماهواره سهم شایسته ای در مسیر جمع شدن« سفره انقلاب» و فرو پاشی نظام «ستم پایه ولایت فقیه »ایفا کند.