ایران وایر
آیا ممکن است شما در خانه بگویید غذا را در «موجپز» بگذار تا گرم شود؟ در مورد «تصدانه» چهطور؟ چهقدر احتمال دارد بگویید این عکس چند تصدانه است؟ این دو واژه طی همین هفتههای اخیر از سوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی پیشنهاد شدهاند؛ تصدانه معادل «پیکسل» و موجپز معادلی برای «مایکروفر».
پیشنهادهای فرهنگستان زبان و ادب فارسی از ابتدای فعالیتش در سال ۱۳۱۴ تا به حال سوژه طنز و ریشخند بودهاند اما همیشه هم ناموفق نبوده است.
«سیدمهدی موسوی»، نویسنده و شاعر با تاکید بر این که علاوه بر مناسب، ساده و خوشخوان بودن واژه پیشنهادی، موفقیتش بستگی به زمان معرفی آن هم دارد، به «ایرانوایر» توضیح میدهد: «روزانه وسایل تکنولوژیک بسیاری ساخته میشوند و لازم نیست همه را ترجمه یا معادلسازی کنیم. بهتر است همت خود را روی بخشهای دیگر زبان و ادبیات بگذاریم.»
در همین حال، دکتر «سعید پیوندی»، جامعهشناس و استاد «دانشگاه لورن» فرانسه به «ایرانوایر» میگوید: «باید به سراغ آسیبشناسی رابطه فرهنگستان با جامعه رفت. آسیبشناسی ترکیب اعضای فرهنگستان در تاثیرگذاری آن بر مردم مهم است. چه بسا وقتی افرادی که در فرهنگستان هستند، از مشروعیت علمی، فرهنگی و اجتماعی نزد جامعه برخوردار نباشند، مردم به تصمیمات آنها اعتنا نمیکنند.»
چند سال قبل منتقدان فرهنگستان زبان و ادب فارسی میگفتند طبق بودجه مصوب شده برای فرهنگستان در یکسال، تصویب هر واژه حدود ۱۲میلیون تومان آب میخورد. همین سبب شد «غلامعلی حدادعادل» که سالها است ریاست این فرهنگستان را برعهده دارد، توضیحاتی بدهد. اما آنچه در طول ۹۰ سال فعالیت فرهنگستان موجب کاربردی شدن یا شکست در پذیرش واژهای شده، چه بوده است؟
زمان طلایی؛ چیزی که فرهنگستان از دست میدهد
موجپز یکی از تازهترین واژگانی است که فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی پیشنهاد داده است تا به جای مایکروفر یا «مایکروویو» از آن استفاده کنیم. جالب اینجا است که بحث بر سر معادلسازی نام این وسیله که در آشپزخانههای ما پرکاربرد شده، از سال ۱۳۷۶ جریان داشته است و آن سال واژه «تندپز» را به تصویب رسانده بودند.
حساب کاربری «چشم و چراغ» در شبکه «ایکس» با طرح این سوال که «موجپز را چه کسی پخت»، نوشته است: «در همان زمان معادل دیگر موجپز بود که رای لازم را نیاورد.»
او اضافه کرده است: «نجف دریابندری» که پس از سالها ترجمه، کتاب «مستطاب آشپزی؛ از سیر تا پیاز» را در توصیف فرهنگ و طبخ غذاهای ایرانی نوشت، از موجپز بسیار استفاده کرد.
دریابندری در صفحۀ ۱۶۷ این کتاب که چاپ نخست آن در سال ۱۳۷۹ منتشر شد، نوشته است: «در این کتاب مستطاب، ما این دستگاه را که با امواج الکترومغناطیسی غذا را میپزد، فر موجپز مینامیم.»
فرهنگستان زبان و ادب فارسی ۲۷ سال پس از آن که موجپز را مناسب تشخیص نداده بود، حالا آن را به تازگی به عنوان معادل مایکروویو معرفی کرده است.
حالا چرا فرهنگستان این همه سال در به کارگیری این واژه تعلل به خرج داده، یکی از نکاتی است که سیدمهدی موسوی، شاعر و نویسنده آن را از عوامل عدم موفقیت فعالیت این نهاد میشمارد. او دراینباره به «ایرانوایر» میگوید: «نکته بسیار مهم علاوه بر انتخاب کلمه و نوع ساخت آن، زمان انتخاب واژه و معرفی آن است.»
نویسنده کتاب «پرنده کوچولو؛ نه پرنده بود، نه کوچولو»، در توصیف از دست دادن زمان طلایی معادلسازی و معرفی معادل توضیح میدهد: «این که پیشنهاد واژه معادل چه زمانی انجام میشود، اهمیت حیاتی در موفقیت یا عدم موفقیت کاربرد آن دارد. مثال آن، واژه رایانه است. با وجود تلاش بسیار، دولت و حکومت موفق نشدند رایانه را جایگزین کامپیوتر کنند، چون وقتی این پیشنهاد مطرح شد که کامپیوتر بخشی از زندگی مردم شده بود. در مقابل، دو واژه نرمافزار و سختافزار گرچه معادلهای خوبی نبودند و به اصطلاح حاصل ترجمه ورد تو ورد هستند اما چون پیشنهاد آنها در زمان مناسبی بود، به کار گرفته شدند.»
موسوی مصداق تلاش بیحاصل ناشی از در نظر گرفتن زمان را با مثالی برای «هلیکوپتر» و معادلهای «چرخبال» یا «بالگرد» توصیف میکند و میافزاید: «مطمئنم در شرایطی که استفاده از مایکروفر در میان مردم جا افتاده و به بخشی از ادبیات و گفتار مردم تبدیل شده یا متنهای بسیاری با آن نوشته شده است، دیگر نمیتوانند آن را عوض کنند.»
این داستاننویس و ترانهسرا استفاده از ابزارهای تبلیغی نظیر بهکارگیری توسط مجریان صداوسیما یا دوبلورها یا اجبار در بهکارگیری واژه در ادبیات رسمی و دولتی را موثر میداند ولی توضیح میدهد: «در بسیاری مواقع این اجبارها موجب ایجاد حس لجاجت در میان مردم میشوند، گو این که آموزش غیرمستقیم نظیر استفاده از واژهها در مکالمه بین دو شخصیت طنز برنامه تلویزیونی موثرتر عمل میکند. یا مثلا وقتی شخصیت ژولیپولی در سریال کلاهقرمزی ساخته شد، این واژه به عنوان شخصی که آراسته نیست، به ادبیات ما راه پیدا کرد.»
واژگانی که همیشه دستمایه ریشخند بودهاند
فقط ما نبودیم که از شنیدن واژههای عجیب فرهنگستان خندهمان میگرفت، در همان سالهای آغازین تاسیس فرهنگستان، بزرگانی چون «صادق هدایت» نیز از معادلهای پیشنهادی خندهشان میگرفت و حتی نسبت به آنها واکنش نشان میدادند؛ تا آنجا که گفته میشود او در آن زمان واژگانی چون «باشگاه»، «دانشگاه» و «پرونده» را خندهدار توصیف کرده بود ولی ما این روزها بدون حس تمسخر از آن واژگان استفاده میکنیم.
همین چند هفته قبل فرهنگستان زبان و ادب فارسی واژه تصدانه را بر پایه «تصویردانه»، معادل «پیکچر المنت» به تصویب رساند و معرفی کرد. این معادل پس از سالها استفاده از واژه «پیکسل» در ادبیات روزمره تکنولوژیک پیشنهاد شد و خیلی سریع سر از برنامه «چند شنبه با سینا» درآورد و دستمایه طنز «سینا ولیالله» شد.
برخی واژهسازیهای فرهنگستان زبان و ادب فارسی آنقدر برای مردم عجیب و غریب است که وقتی مهران مدیری در اواخر دهه ۷۰ در برنامه «ببخشید شما»، یکی از برنامههای تلویزیونی طنز با واژهسازی فرهنگستان شوخی کرد و عبارت کشلقمه را به عنوان واژه جایگزین پیتزا به کار برد، بسیاری آن را جزو واژههای ساخته شده توسط فرهنگستان ادب و زبان فارسی ذکر کردند. حداد عادل سال ۱۳۹۴ در برنامه «خندوانه» در پاسخ به این سوال که آیا واژههای «کشلقمه، درازلقمه و گردلقمه» را فرهنگستان زبان و ادب فارسی پیشنهاد داده، گفت: ««ما به پیتزا نگفتیم درازلقمه یا کشلقمه، نمی دانم کدام حراملقمهای این را گفته است!» این پاسخ با واکنش گستردهای رو به رو شد. حدادعادل یک ماه بعد در واکنش به منتقدان گفت که عدهای شوخی او را در برنامه خندوانه نفهمیدهاند.منتقدان واژهسازی فرهنگستان زبان و ادب فارسی میگویند واژه طنز «کشلقمه» بیش از بسیاری دیگر از واژههای پیشنهادی دیگر ولو به طنز مورد استفاده مردم قرار میگیرد و این نقطه ضعف واژهسازی است.
به گفته «نسرین پرویزی»، معاون واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، سالانه چهارهزار واژه توسط این فرهنگستان بررسی میشوند و دستکم دوهزار و ۵۰۰ واژه به تصویب میرسند.
موسوی، شاعر و ترانهسرا در طنزآلود بودن بسیاری از واژگان معادلسازی شده در عمر فرهنگستان میگوید: «دستمایه طنز یا مورد تمسخر قرار گرفتن واژههای پیشنهادی در زمان صادق هدایت هم رخ داده است ولی با وجود خندهدار بودن این معادلها در آن زمان، الان ما در حال استفاده از کلمههایی چون هواپیما که فارسیسازی شده کلمه انگلیسی و فرانسوی آن بوده، هستیم. نکته این است که واژه معادلسازی شده چه موقع پیشنهاد شود و تا چه اندازه مورد کاربرد مردم باشد.»
او استفاده از «پایانه» به جای واژه «ترمینال» را مثال میزند: «مرور زمان و پافشاری صحیح میتواند به جا افتادن یک واژه کمک کند و از حالت طنزگونه آن بکاهد؛ مثلا وقتی به جای سوبسید واژه یارانه پیشنهاد شد، آنقدر کاربردی در زندگی مردم نداشت ولی الان پرداخت یارانه بخشی از فعالیت پرکاربرد زندگی مردم شده و در نتیجه این واژه سریعتر حالت معمولی به خود گرفته است.»
با این حال، ساخت واژگان توسط فرهنگستان دستمایه ساخت جوک یا لطفههایی در میان مردم شده و گاه حتی برای تمسخر فعالیت این نهاد، واژههایی چون «درازآویز زینتی» را به جای «کراوات» به فرهنگستان نسبت دادهاند.
دکتر سعید پیوندی، جامعهشناس با اشاره به نقش و جایگاه اعضای فرهنگستان در دیدگاه عموم مردم به «ایرانوایر» میگوید: «باید به سراغ آسیبشناسی رابطه فرهنگستان با جامعه رفت. آسیبشناسی ترکیب اعضای فرهنگستان و مشروعیت افرادی که در آن عضو هستند یا مسوولیت دارند، در پذیرش آنچه پیشنهاد میکند، تاثیر دارد. در واقع باید پرسید آیا افرادی که در فرهنگستان هستند، از اعتبار علمی، فرهنگی و اجتماعی برخوردارند که جامعه به تصمیمات آنها اعتنا کند؟»
استاد دانشگاه لورن فرانسه با اشاره به غلامعلی حدادعادل میافزاید: «حضور چهرههای غیرقابل قبول نظیر حدادعادل با سابقه سیاسی در این فرهنگستان، نوعی بیاعتبار کردن فعالیتهای آن است و میتواند نقش موثری در عدم پذیرش پیشنهادهای آن در میان مردم داشته باشد.»
بگذاریم کلمات بگردند
ساخت واژگان جدید و جایگزین کردن آنها در زبان فارسی گرچه به طور مشخص به ۲۹ اردیبهشت ۱۳۱۴ و دستور رضاشاه پس از سفر به ترکیه و آشنا شدنش با تصفیه زبانی در آن کشور برمیگردد اما وبسایت فرهنگستان زبان و ادب فارسی در بیان تولد جریانی که به تاسیس فرهنگستان منجر شد، آن را به سال ۱۳۰۳ نسبت میدهد.
بنابر این روایت، از نمایندگان وزارتخانههای جنگ، معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه انجمنی تشکیل شد تا با وضع لغات و اصطلاحات نو، جوابگوی نیازی باشد که در رستهها و شوون نظامی آن روز از این حیث احساس میشد.
با این حال، به نظر میرسد هم در آن زمان حساسیتهایی نسبت به سازندگان واژگان وجود داشته است، هم پس از انقلاب ۱۳۵۷، به ویژه با حاکم شدن سانسور بر فضای ادبیات ایران.
از سوی دیگر، پس از انقلاب ۱۳۵۷، کمتر به نویسندگان، مترجمان و اهل ادبیات که از سوی حاکمیت مقبول نبودند، در احیای زبان و ادبیات میدان داده شد.
دکتر سعید پیوندی، جامعهشناس با تاکید بر این که نوعی انقطاع بین خلق واژگان جدید برای این یا آن پدیده جدید با جامعه و مصرفکنندگان اصلی این واژگان وجود دارد، به «ایرانوایر» میگوید: «بسیاری از واژگان در خارج از فرهنگستان ساخته و رایج شدهاند؛ مثل واژه گفتمان. بنابراین باید اجازه داده شود تا زبانشناسان، فرهیختگان و مترجمان زبردست به هنگام ترجمه واژگان نوپدید را به وجود آورده و به کار ببرند تا به عمومی شدن آنها کمک کنند.»
سیدمهدی موسوی، شاعر و نویسنده نیز با تاکید بر این که باید گذاشت کلمات در زبان گردش کنند، به «ایرانوایر» میگوید: «چه اشکالی دارد از کلماتی مثل هتل، تاکسی یا تلویزیون یا خیلی دیگر از کلمات مشابهی که با اندکی تلفظ متفاوت در همه دنیا به کار برده میشوند و در زبان ما وارد شدهاند، استفاده کرد؟ این یکی از زیباییهای زبان و حرکت بین زبانها است. ببینید اروپاییها چگونه الکل را از ما وام گرفتند و با تلفظ الکُهُل (Alcohol)به کار میبرند.»
او به ورود روزانه چیزهای تکنولوژیک اشاره میکند و میافزاید: «بهتر است ما همت خود را در بخشهای دیگر مربوط به زبان و ادبیات به کار بگیریم؛ مثلا الان در شبکههای اجتماعی با ادبیاتی مواجه هستیم که حتی برای من هم قابل فهم نیست. وضع به گونهای شده است که مثلا کاربران شبکه ایکس فکر میکنند هرچه بیشتر اصطلاحات خارجی به کار ببرند، مناسبتر است. در حالی که ما بسیاری کلمههای زیبای فارسی پرکاربرد در این عرصه داریم»