رادیو زمانه
نادر افراسیابی ـ در دولت پزشکیان غلبه توسعه شهری بر حفظ میراث فرهنگی در دستور کار قرار گرفته. حاصل این رویکرد تخریب بافتهای تاریخی و از دست رفتن هویت فرهنگی شهرهای تاریخی ایران از جمله اصفهان است. در این میان معلوم نیست چه کسی و بر اساس چه معیارهایی تعیین میکند که یک محله ارزش تاریخی دارد یا خیر؟ فقدان معیارهای شفاف و علمی برای این امر، زمینه را برای تصمیمگیریهای سلیقهای فراهم میکند.
شهرداری اصفهان در حال بازنگری محدوده بافت تاریخی این شهر کهن و با سه میراث جهانی یونسکو و از مهمترین شهرهای تاریخی خاورمیانه است. قرار است مناطقی که دیگر «ارزش تاریخی» ندارد، از محدوده بافت تاریخی این کلانشهر خارج شود. اما چه کسی ملاکهای «ارزش تاریخی» یک محله در یک شهر تاریخی در حد و اندازه اصفهان را تعیین میکند؟
بافت تاریخی دستکم ۱۵۰۰ و حداکثر ۲۰۰۰ هکتار از شهر اصفهان را در برمیگیرد. هدف شهرداری از بازنگری در بافت تاریخی اصفهان تسهیل در نوسازی بافتهای فرسوده و رونق ساختوسازهاست. دور تازه تعرض به شهرهای تاریخی ایران با سفر رضا صالحی امیری، وزیر میراث فرهنگی و گردشگری به گرگان از وعده به عمل درآمد. علاوه بر اصفهان، بازنگری محدودههای گرگان، سبزوار و کرمان در دستور کار مسئولان شهری قرار گرفته است.
بافت تاریخی بیارزش؟
سید مرتضی حسامنژاد، معاون شهرسازی و معماری شهردار اصفهان در گفتوگو با رسانههای داخلی از تشکیل کمیتهای با نام کمیته «رفع موانع فرسوده» خبر داده و گفته است:
در حال حاضر بازنگریهای جدیدی درباره محدوده بافت تاریخی در حال انجام است و طبق برنامهریزیها، مناطقی که دیگر ارزش تاریخی ندارد، از محدوده بافت تاریخی خارج خواهد شد.
باید توجه داشت که دلیل عمده توسعه تهاجمی و تخریب بافت تاریخی مسائل و ملاحظات اقتصادی است. مالکان معمولا با تخریب بنای تاریخی و آپارتمانسازی پول بیشتری به جیب میزنند.
مدیریت یکپارچه توسعه شهری و حفاظت از میراث فرهنگی اگر به شکل متوازن به موازات هم پیش بروند به پایداری جوامع محلی کمک میکنند. اگر توسعه شهری بر میراث فرهنگی غلبه کند، احتمال از دست دادن ارزشها و هویت فرهنگی وجود دارد. اگر این روند معکوس شود، احتمال میرود رکود و خمودگی اقتصادی بر زندگی مردم غلبه کند و سبب مهاجرت از جوامع محلی به مراکز بزرگ شهری شود. بازنگری در محدوده بافت تاریخی اصفهان اما اقدام وسوسهکنندهایست که ممکن است تا حتی ۲۰۰۰ هکتار از زمینهای مرغوب را برای ساخت و ساز آزاد کند.
به گفته سید مرتضی حسامنژاد برای مالکان بافتهای فرسوده مشوقهایی هم مانند اعطای یک طبقه مازاد برای تکپلاکها و دو طبقه برای پلاکهای تجمیعی با مساحت بالای ۴۰۰ متر در نظر گرفته شده است. با توجه به آنکه سازمان اموال و املاک ستاد اجرایی فرمان امام به عنوان امپراطوری مالی رهبر جمهوری اسلامی در این «نوسازیها» سهیم است، این پرسش پیش میآید که ملاک تشخیص بافت تاریخی ارزشمند از «بیارزش» چیست؟
تشخیص ارزش تاریخی یک بافت سنتی، فرایندی پیچیده است که به مجموعهای از معیارها و عوامل مختلف بستگی دارد. برخی از این معیارها عبارتاند از: قدمت بناها و عناصر شهری، وجود لایههای تاریخی در بافت، تداوم سکونت در یک بافت که نشاندهنده اهمیت و کارکرد آن در طول تاریخ است، یکپارچگی کالبدی، اصالت مصالح و تکنیکهای ساخت، حفظ الگوهای سکونت و فعالیت، ارزشهای فرهنگی و اجتماعی، ارزشهای معماری و شهرسازی مانند کیفیت و تنوع معماری و سازگاری با محیط طبیعی و سرانجام ارزشهای اقتصادی، از جمله پتانسیل گردشگری و ایجاد اشتغال از طریق احیای بافتهای تاریخی.
بهزاد فلاحی، مرمتگر بناهای قدیمی، در گفتوگو با خبرگزاری دانشجوبان ایران (ایسنا) معتقد است این استدلال که در یک بافت تاریخی دو بنای مجاور شرایط ناهمسانی از نظر ارزش تاریخی داشته باشند، بیمعنا است. به گفته فلاحی، «بافت تاریخی، زنجیره بههمپیوسته است و نمیتوانیم در بافت تاریخی بگوییم که یک بنا باارزش و دیگری بیارزش است».
باز هم یک ترفند دیگر: تدقیق به جای بازنگری
امیر کرمزاده، مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان اصفهان در گفتوگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) خاطرنشان کرده که شورا و کمیتههای فنی بازنگری در بافت تاریخی را انجام میدهند و «در نهایت برای هر تغییری، نظر کارشناسی» ملاک خواهد بود. ظاهراً میراث فرهنگی بین «تدقیق» و «بازنگری» هم تمایز ظریفی قائل شده است. کرمزاده در اینباره به ایرنا گفته است:
بهدلیل اینکه پیشتر درباره بعضی از بافتهای تاریخی بهصورت دقیق تصمیمگیری نشده است، آنها را تدقیق میکنیم. تدقیق با بازنگری بافت تفاوت دارد و معنی این کلمه، درستسازی است.
او در توضیح گفته است حریمهای تاریخی را معمولاً وسیعتر از آنچه که هست در نظر میگیرند که بعد مجدداً بعد از سالها کاوش و بررسی حریمها را اصلاح کنند. به این ترتیب عملاً میراث فرهنگی و شهرداری در دو نقش به ظاهر متفاوت دست در دست هم دارند. کرمزاده در همان گفتوگو گفته است:
منظور مسئولان میراث فرهنگی کشور این بوده که اگر جایی مسائل غیر کارشناسی به عنوان بافت تاریخی و حریم در نظر گرفته شده است، دوباره آن را بررسی و کارشناسی کنیم نه اینکه الزاما محدوده بافت تاریخی کم شود. نمونه هایی از آثار تاریخی در کشور وجود دارد که حریم آنها به صورت گسترده در نظر گرفته شده تا پژوهشگاه میراث فرهنگی وجود آثار در محدوده آنها را بررسی و سپس این حریمها را اصلاح کند.
چند نمونه از تخریبها
مدیرکل میراثفرهنگی استان اصفهان با اشاره به اهمیت بیبدیل بافت تاریخی اصفهان در سطح کشور در ادامه این مصاحبه یادآوری کرده است:
بافت تاریخی اصفهان که حدود ۲۰۰۰ هکتار است، برای ما ارزش ویژهای دارد. بناهایی با تزئینات خاص و منحصربهفرد در این شهر وجود دارند که در هیچجای کشور مشابه آنها یافت نمیشود. این بافت از منظر تاریخی و فرهنگی بهطور ویژهای حائز اهمیت است.
و با اینحال آنچه که پیش از این در بافت تاریخی شیراز و تهران و بسیاری دیگر از شهرهای تاریخی ایران اتفاق افتاد در اصفهان هم در حال تکرار است: تبدیل بافت تاریخی به بافت فرسوده بهدلیل عدم توجه کافی به این بخش از شهر و نبود تسهیلات برای ساکنان آنها که منطقه را خالی از سکنه میکند و معمولاً نخستین گام در تخریب بافت تاریخیست. ستاد اجرایی فرمان امام از این لحظه دست در دست شهرداری و وزارت مسکن وارد عمل میشود.
پیش از این در ماجرای احداث خیابان «آقا نورالله نجفی» شماری از بناهای قدیمی جبهه شرقی میدان نقشجهان برای «روانسازی ترافیک شهری» تخریب شد. رسانههای محلی اصفهان تابستان گذشته از تخریب «خانه حاجی شکری» در محله بیدآبادی اصفهان خبر دادند. پیش از آن هم سه خانه در جنوب میدان نقشجهان تخریب و به پارکینگ تبدیل شدند. اداره کل میراث فرهنگی اصفهان هم ادعا کرده بود که این بناها ارزش تاریخی نداشتند.
توسعه پایدار به جای توسعه تهاجمی
در بسیاری از کشورهای جهان، قوانین سختگیرانهای برای حفاظت از حریم آثار تاریخی وجود دارد و هرگونه تخلف از این قوانین به معنای تعرض به تاریخ و فرهنگ آن کشور به شمار میآید. بسیاری از فعالان میراث فرهنگی و سازمانهای مردمنهاد به صالحی امیری هشدار داده بودند که کوچکسازی حریم آثار تاریخی به معنای باز کردن درهای تخریب و نابودی برای بخشهایی از تاریخ و هویت ملی ایران است. با این حال تا وقتی توسعه تهاجمی شهرها درآمیخته با یک رویکرد ایدئولوژیک در دستور کار قرار دارد، مدیریت یکپارچه توسعه شهری و حفاظت از میراث فرهنگی به موازات هم و در هماهنگی با هم و با نیازهای مردم تحقق نخواهد یافت.
بهزاد فلاحی، مرمتگر در گفتوگو با ایسنا به یک نمونه موفق از توسعه پایدار در همسایگی ایران اشاره میکند: محلههای بستکیه و الشندغه دبی در منطقه الفهیدی. در دوره قاجار عدهای از صیادان مروارید و تاجران ساکن بستکیه هرمزگان ظاهرا به دلایل سیاسی به دوبی مهاجرت میکنند و آنجا در مجاورت خور دبی، محلهای میسازند مبتنی بر معماری بومی جنوب ایران. بناهایی با سازمان فضایی اندرونی و بیرونی، بادگیر و عناصر درونگرایی. فلاحی میگوید:
سالها بعد هیئت حاکمه دبی یک مشاور انگلیسی را مسئول برنامهریزی و اجرای طرح جامع آن منطقه میکند و آن مشاور پس از بازدید این محله ارزش هویتی، تاریخی، گردشگری و سودآوری آن را مشخص میکند. در نهایت، بودجه جداگانهای برای حفظ و احیای این محله در نظر گرفته شده و امروز میبینیم کشوری که تصمیم داشت در مسیر مدرنیته و توسعه حرکت کند با چه مدیریت و نظامنامه مشخصی در راستای هویتسازی برای خود حرکت کرده است و حتی معماری آن محله را با تبلیغات جهانی به نام معماری اصیل دبی معرفی می کند. این درحالی است که ایران با این حجم از سرمایه تاریخی، کشوری با درهای بسته است و صدای ما به جایی نمیرسد.
در مجموع برای جلوگیری از تصمیمگیریهای سلیقهای، باید معیارهای شفاف و علمی برای ارزیابی ارزش تاریخی بافتها تدوین شود. حفاظت از میراث فرهنگی نباید تنها به جنبههای فیزیکی محدود شود، بلکه باید ابعاد اجتماعی و فرهنگی آن نیز مورد توجه قرار گیرد. برای مثال، باید به نقش بافتهای تاریخی در حفظ هویت فرهنگی و اجتماعی جوامع محلی توجه شود. علاوه بر این به جای توسعه تهاجمی، باید به دنبال توسعه پایدار باشیم. توسعه پایدار به توسعهای گفته میشود که نیازهای حال را برآورده سازد بدون اینکه توانایی نسلهای آینده برای برآورده ساختن نیازهای خود را به خطر اندازد. جوامع محلی نقش بسیار مهمی در حفظ میراث فرهنگی دارند. بنابراین، باید به مشارکت جوامع محلی در تصمیمگیریهای مربوط به حفاظت از میراث فرهنگی توجه شود.