با اعلام سه روز آتشبس به منظور کمکرسانى به مردم رنج کشیدهى غزه، دنیا دارد نفسى مىکشد. جنگ در هر شکلش کثیف است بهویژه در شکلى که هر یکى دو سال یکبار بر اهالى غزه تحمیل مىشود؛ مردمى که میان سازمانهاى تروریستى حماس و حزبالله از یکسو، و دولتهاى راستگراى اسرائیلى از سوى دیگر، در تلهى دائمى قرار دارند.
در طول این سه روز آتشبس، مردم غزه به تشییع و دفن عزیزان خویش و مرهم نهادن بر زخم مجروحان و تدارک نان و آبى مختصر – اگر یافت شود- مشغول خواهند بود تا دور تازهاى از خشونت را از سر بگذرانند.
تروریستهاى حماس و حزبالله هم بى آنکه کَکشان از اینهمه مصیبت که بر هموطنانشان هموار کردهاند بگزد با نیروى تازهاى که از حمایت جانیانى از سنخ خودشان – خامنهاى و حسن نصرالله – گرفتهاند، منتظرند موشکهایشان را هوا کنند و اگر قادر نیستند فاجعههاى انسانىِ مشابه در مناطق مسکونى اسرائیل بیافرینند، دستکم نشان دهند که از آن ابائى ندارند.
دولت اسرائیل هم در این سه روز وقت کافى دارد تا دندانش را تیزتر کند و بىپرواتر از پیش بر هر کجا که بخواهد بمب بیاندازد و هر ساختمانى را که بخواهد تخریب کند، چه مدرسهى سازمان ملل باشد، چه بیمارستان، که یکى پناهگاه هزاران زن و کودک بىپناه فلسطینى است و دیگرى آسایشگاه مجروحان همین خونریزىهاى اخیر.
و در نهایت این وجدان مردم جهان است که از پذیرش دنیائى بدین زشتى احساس شرم مىکند ولی پاسخى براى دهها پرسشش نمىیابد. و این تنها یکى از آنهاست که دارد ذهن مرا مىجود:
حتى اگر ادعاى دولت اسرائیل علیه حماس را باور داشته باشیم که حماس از داخل مدارس متعلق به سازمان ملل به سربازان اسرائیلى شلیک مىکند – که از حماس و حزب الله ابدا بعید نیست – آیا بمباران پناهگاه هزاران زن و کودک بىدفاع براى کشتن یکى دو تروریست توجیه انسانى دارد؟
این آرزو بهدلم مانده است که در شبکههاى خبرى جهانى، از امریکائى و اروپائى گرفته تا عربى و فارسىزبان، یکبار هم که شده بشنوم که این پرسش را با سخنگویان دولت اسرائیل طرح کنند که اگر یکى از همین تروریستهاى حماس بتواند در مدرسهاى در اسرائیل وارد شده و از آنجا به ماموران اسرائیلى شلیک کند، آیا ارتش اسرائیل براى کشتن آن تروریست تمام مدرسه را بمباران خواهد کرد، و کشتار معلمان و شاگردان مدرسه را بهبهانهى مبارزه با تروریسم موجه خواهد دانست؟
بىتردید جواب منفى است، چون دولت اسرائیل براى جان مردمانش ارزش قائل است. ولى چگونه است که اگر حماس در بیمارستانى سلاح مخفى کند ارتش اسرائیل خراب کردن بیمارستان بر سر پزشکان و بیمارانش را مجاز مىشمارد؟ شاید عنوان شود چون همین مردم غزه هستند که از حماس دفاع مىکنند. حتى اگر این نکته درست باشد و این مردم امکان زندگى دیگرى بهجز زندگى در غزهى زیر تسلط حماس را داشته باشند ولی حماس را ترجیح بدهند، تازه وضع آنان مثل مردم عادى اسرائیل مىشود که در انتخاباتى آزاد و دموکراتیک دولت فعلى را بر سر کار آوردهاند. با این منطق آنگاه باید موشک اندازى غیرانسانى حماس و حزبالله به مردم عادى و غیرنظامى اسرائیل و کشتن زنان و کودکان آنان نیز برای دولت اسرائیل قابل توجیه باشد!
جنگ، این کثیفترین جلوهى درندهخوئى انسان، قرار است تا وقتى هست در ضابطههائى هرچند ناکافی محدود بماند. این ضابطهها را بشریت پس از قرنهاى قرن خونریزى بالاخره تدوین کرده و همهى دولتها به رعایتش التزام دادهاند. از وقتى این مقررات در سازمان ملل مدون شده، البته هیچ جنگى نبوده است که در چهارچوب آن محدود مانده باشد ولى جنگ امروز غزه ابعاد سرپیچى از این تمناى انسانى بشریت از طرفین جنگ را، بهشکل دردناکى بهرخ انسان میکشد.
بیش از یکونیم میلیون مردم بىپناه ساکن غزه در گروگانِ مشتى تروریستِ مرگاندیش قرار گرفتهاند که مردمش را بىدفاع در مقابل مجهزترین ارتش خاورمیانه رها کرده است؛ آنهم ارتشى که فرمانبر دولتى گردنکش است که نه به افکار عمومی جهانیان اهمیتی میدهد، نه نظرات والاترین شخصیتهاى جهانى را به بازى مىگیرد، و نه حتی از گروگان گرفتن وجدان بشریت هراسى بهخود راه مىدهد.
از: گویا