کیوان حسینی
بی بی سی
دونالد ترامپ بعد از امضای بخشنامه جدید به تعدادی از سوالات خبرنگاران پاسخ داد
سرانجام آنچه بسیاری انتظارش را میکشیدند رخ داد و دونالد ترامپ، کارزار فشار حداکثری آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران را از سرگرفت. در عین حال، لحن و صحبتهای شفاهی ترامپ در زمان امضای این بخشنامه، هیچ شباهتی به محتوای دستوری که امضا میکرد نداشت.
او در سخنانی که عملا خطاب به رهبران جمهوری اسلامی بیان میشد، گفت که برای امضای دستورات تازه مردد بوده و هنوز امیدوار است که بسیاری از بندهای آن اجرا نشوند. ضمن اینکه برخلاف جو بایدن یا حتی خود ترامپ در نخستین دوره ریاست جمهوریاش، اینبار از یک «فرمان اجرایی» خبری نبود.
انتخاب «بخشنامه امنیت ملی» به جای «فرمان اجرایی»، علاوه بر پیام نمادینی که برای ایران ارسال میکند، تبعات حقوقی نیز دارد. اگرچه اجرای دستورات این بخشنامه برای نهادهایی که نامشان در متن ذکر شده الزامی است، اما این دستورات همانند یک «فرمان اجرایی»، فراگیر نیست و ارزش قانونی بسیار کمتری دارد.
به همین دلیل، عقبنشینی از آن نیز برای ترامپ بسیار راحتتر خواهد بود و در شرایطی مانند مذاکرات دیپلماتیک، به رئیسجمهور آمریکا فضای قابل ملاحظهای برای انعطافپذیری خواهد داد. او در واقع میتواند هر قسمت از این بخشنامه را که اراده کند، به سرعت و بدون نیاز به طی شدن روال رسمی و قانونی ملغی کند.
در عین حال همین مساله موجب خواهد شد تا به چالش کشیدن این دستورات در دادگاه یا کنگره آمریکا نیز سختتر شود، چرا که برخلاف موارد پیشین، این بار از یک قانون جدید که به امضای رئیسجمهور آمریکا رسیده خبری نیست، بلکه او تنها خطاب به تعدادی مشخص از نهادهای کشورش، یک بخشنامه داخلی صادر کرده است.
آقای ترامپ در زمان امضای بخشنامه تاکید کرد که نه تنها مشکلی برای دیدار با مسعود پزشکیان ندارد، بلکه حتی برقراری نخستین تماس از سوی آمریکاییها نیز از نگاه او مساله مهمی نیست. او اصرار داشت که علاقهای به سختگیری در برابر ایران ندارد و تنها به دنبال جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای است.
رئیسجمهور آمریکا همچنین در روز چهارشنبه و یک روز بعد از امضای این بخشنامه، در پستی که در شبکه اجتماعیاش به نام «تروث» منتشر کرد، نوشت: «من میخواهم ایران کشوری بزرگ و موفق باشد، اما کشوری که نتواند سلاح هستهای داشته باشد. گزارشهایی مبنی بر اینکه ایالات متحده، در همکاری با اسرائیل، قصد دارد ایران را به کلی نابود کند، بهشدت اغراقآمیز هستند.»
او تاکید کرد: «من بهمراتب ترجیح میدهم که یک توافق صلح هستهای تأییدشده وجود داشته باشد، توافقی که به ایران اجازه دهد تا بهطور مسالمتآمیز رشد کرده و شکوفا شود. ما باید فوراً کار بر روی آن را آغاز کنیم و پس از امضای آن، یک جشن بزرگ برای خاورمیانه برگزار کنیم. خداوند خاورمیانه را حفظ کند!»
در مقابل، نخستین واکنشهای رسمی مقامهای ایرانی نیز تا این لحظه بسیار محتاطانه بوده است. عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران مشخصا گفت که اگر مشکل اصلی، عدم دستیابی ایران به سلاح هستهای است، این مساله «قابل حصول است و چیز مشکلی نیست».
حتی واکنش محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور ایران به پیشنهاد ملاقات پزشکیان و ترامپ، خالی از ابهام نبود. او گفت که «امروز» چنین ملاقاتی بین روسای جمهوری دو کشور، «در دستور کار جمهوری اسلامی ایران نیست»؛ بدون اینکه احتمال وقوع چنین دیداری را در آینده از اساس تکذیب کند.
بعد از پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات ایران، بسیاری از طرفداران مذاکره مستقیم با ایالات متحده به قدرت بازگشتند و در هفتههای منتهی به آغاز به کار ترامپ در کاخ سفید، به اشکال مختلف از تمایل تهران برای مذاکره و مصالحه سخن گفتند.
در عین حال همواره این احتمال نیز مطرح بود که در صورت تصویب تحریمهای جدید علیه ایران یا اقدامات سختگیرانه جدید، امکان برپایی چنین مذاکرهای کمتر خواهد شد. آیتالله خامنهای تاکنون همواره اصرار داشته که زیر بار «اعمال زور» از سوی ایالات متحده نمیرود؛ یعنی دقیقا همان کاری که ترامپ با امضای بخشنامه جدیدش انجام داده است.
نگاهی به متن این بخشنامه نیز نشان میدهد که برخلاف لحن مسالمتجویانه ترامپ به هنگام امضای آن، محتوایی بسیار سختگیرانه دارد و اگر مو به مو اجرا شود، چه بسا میتواند تبعات سنگینی فراتر از فشار اقتصادی برای جمهوری اسلامی ایران داشته باشد.
ترامپ برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری از حمایت جریانها و گروههایی بهره برد که از سیاست مشت آهنین در قبال ایران حمایت میکنند. بخشی از این گروهها، به شدت طرفدار دست راستیهای اسرائیلیاند و اصرار دارند که رژیم ایران در موقعیتی بسیار ضعیف و شکننده قرار گرفته و آمریکا میتواند ضربه نهایی را برای پایان دادن به عمر حکومت دینی ایران وارد کند.
هر قدر که اصرار ترامپ برای مذاکره و توافق با ایران، این گروه با نفوذ را ناراضی میکند، متن آنچه امضا شد آنها را خشنود خواهد کرد. این در واقع یکی از تاکتیکهای تکراری دونالد ترامپ است که در دوره نخست ریاستجمهوریاش نیز دیده شد؛ از جمله مثلا در سیاستهایش در قبال کره شمالی و چین که همواره ترکیبی بودند از موضعگیریهای متناقض.
ترامپ چه چیز را امضا کرد؟

منبع تصویر،Getty Images
ترامپ در بخشنامه خطاب به تعدادی از نهادهای دولتی آمریکا – از جمله وزارتخانههای خارجه، خزانهداری، دفاع و دادگستری – از آنها خواست که در اجرای قوانین فعلی برای تحریم ایران، سختگیرانهتر رفتار کنند تا درآمدهای حکومت ایران کاهش یابد.
بر اساس این بخشنامه، وزارت خارجه موظف شده است که به کشورهای حوزه خلیج فارس فشار بیاورد تا از همکاریهای اقتصادی و تجاری با ایران دست بکشند. در این دستور همچنین آمده که استثناهای فعلی در تحریم ایران – از جمله پروژه چابهار که به دلیل اهمیتش برای اقتصاد افغانستان از تحریمهای یک جانبه آمریکا مستنثی شده بود – باید لغو شوند.
به طور کلی در بخش مرتبط با اقتصاد ایران، این بخشنامه در تلاش است تا فروش نفت ایران را به صفر برساند؛ هدفی که البته در دوران پیشین ریاست جمهوری ترامپ نیز تعیین شده بود، اما هرگز به شکل قطعی محقق نشد. با این حال تحریمهای دوره پیشین ترامپ موجب شد تا فروش نفت ایران از میزان حدود دو نیم میلیون بشکه در روز، به سطح ۳۵۰ هزار بشکه در روز کاهش پیدا کند.
علاوه بر فشار اقتصادی، این بخشنامه میتواند ابعاد سیاسی و حتی دیپلماتیک هم داشته باشد. به عنوان مثال در این دستور تاکید شده که وزارت خارجه باید برای فعال شدن مکانیزم ماشه در توافق برجام به هر اقدامی که نیاز است، دست بزند. این بخش دستور بدین معناست که آمریکا تلاش خواهد کرد تا نظر مساعد متحدان اروپایی را در کنار چین و روسیه جلب کند و از مسیر دیپلماسی در شورای امنیت سازمان ملل، زمینه بازگشت تحریمهای گسترده بینالمللی را فراهم کند.
یکی دیگر از جنبههای جدید در این دور از «کارزار فشار حداکثری»، هدف قرار دادن متحدان ایران در منطقه است. در این فرمان همچنین تاکید شده که باید جلوی پروژه موشکهای بالستیک ایران نیز گرفته شود.
این فرمان همچنین میتواند بعدی نظامی نیز داشته باشد، چرا که در آن به وزارت دفاع این اختیار داده شده که نفتکشهای ناقض تحریمهای یکجانبه آمریکا را متوقف کند. اجرای سیستماتیک این بخش از فرمان میتواند به تنشی نظامی در ابعادی بسیار گسترده ختم شود.
بر اساس آخرین گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران در اجرای پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای یا انپیتی، کمکاری میکند و زیر پا گذاشتن بخشهایی از این پیمان به نگرانیهایی در میان کارشناسان این سازمان دامن زده است. در بخشنامه اخیر دونالد ترامپ نیز به این مساله اشاره شده است، اما مقامهای ایرانی اصرار دارند که این پیمان را به درستی اجرا میکنند.
در ارتباط با باقی اهداف این بخشنامه مانند فعالیتهای منطقهای ایران، کمکهای ایران به گروههای شبهنظامی مانند حماس یا حزبالله و همچنین پروژههای توسعه تسلیحات مانند برنامه موشکی یا تولید پهپادهای نظامی در ایران، هنوز روشن نیست که آمریکا دقیقا به دنبال چه سازوکاری است و چگونه میخواهد به این اهداف برسد.
گمانهزنی عمده این است که این مسایل نیز در کنار پرسشها درباره برنامه هستهای ایران، در جریان مذاکرات احتمالی تهران و واشنگتن مطرح خواهد شد. اما هنوز هیچ چشمانداز واقعبینانهای برای چگونگی طرح این مسائل و راهحل احتمالی آن ارائه نشده است.
به همین دلیل، به رغم اینکه هر دو طرف تاکید دارند که هدفشان مذاکره و رسیدن به توافقی جدید است، ابهامات استراتژیک موجود در ارتباط با این مواضع، خود میتوانند به موانعی برای رسیدن به نتیجه نهایی – یعنی توافقی جدید – تبدیل شوند.
بی بی سی