ایران وایر
«وریشه مرادی»، فعال سیاسی ایرانی و زندانی سیاسی کرد که از سوی «ابوالقاسم صلواتی» به اعدام محکوم شده است، بیش از یک دهه به عنوان مربی و داور رسمی رشتههای رزمی از جمله «کونگفو» در ایران فعالیت میکرد.
او که در سالهای گذشته به دلیل مبارزههای داوطلبانهاش در شهرهای کردنشین علیه نیروهای داعش و همراهی با کمپینهای «نه به اعدام» در ایران شناخته میشد، یکی دیگر از ورزشکارانی است که در خطر اعدام قرار میگیرد. جمهوری اسلامی از ماههای ابتدایی به قدرت رسیدن خود، ورزشکاران شناخته شده یا گمنام پرتعدادی را در زندانها اعدام کرد یا در خیابانها و در جریان اعتراضات به قتل رساند.
وریشه مرادی، دختر کرد کونگفو کار ایرانی کیست و چرا جمهوری اسلامی نمیتواند زندگی کردن او را تحمل کند؟
وریشه مرادی کیست؟
وریشه مرادی یا آنگونه که خودش دوست دارد خطاب شود، «جوانا»، اواسط مردادماه ۱۴۰۲ در جاده مریوان به سنندج با خشونت، توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت شد. بیش از ۴ ماه حتی اعضای خانوادهاش از وضعیت، سلامت و مکان او بیاطلاع بودند. او تحت بازجویی شدید و شکنجههای روانی و فیزیکی قرار داشت و در نهایت به او اتهام «بغی» زده شد که در قوانین جمهوری اسلامی، پیامدی به نام «اعدام» دارد.
در قانون مجازات اسلامی، «بغی» از جمله اتهامات امنیتی با مجازات «حدی»، مرگ است. بنا بر ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی، «باغی» کسی است که علیه «اساس نظام جمهوری اسلامی» دست به مبارزه و اقدام مسلحانه بزند. این ماده میگوید مجازات باغی تنها در صورتی اعدام است که او صرفا علیه «اساس نظام جمهوری اسلامی» قیام کند و حتما از اسلحه گرم برای این منظور استفاده کند.
طبق ادعای دستگاه قضایی جمهوری اسلامی، مبنای طرح اتهام بغی برای وریشه مرادی، حضور او در کردستان سوریه و مقاومت در مقابل داعش در زمان محاصره این منطقه توسط این گروه تروریستی اسلامگرا بود.
جمهوری اسلامی خودش اما در تمام سالهایی که نیروهای مسلحش را برای دفاع از «بشار اسد» به سوریه اعزام میکرد، مدعی مبارزه با داعش بود. حالا برای شهروندی که برای مبارزه با داعش به کردستان سوریه رفته، حکم اعدام صادر میکند.
تصاویری که از وریشه مرادی منتشر شده، او را در حال کمکرسانی به کودکان آواره سوریهای نشان میدهد؛ بدون اسلحه، بدون لباس رزم و نظامی.
از دنیای ورزش حرفهای وریشه مرادی چه میدانیم؟
صفحه رسمی «کمپین آزادی وریشه مرادی» با انتشار تصاویری از سالهای نه چندان دور، از مربیگری و داوری وریشه در رشته کونگفو خبر داده است.
یکی از نزدیکان خانم مرادی به «ایرانوایر» گفته است که وریشه مرادی زمانی که ۱۵ ساله بود وارد رشتههای رزمی شد و از سال ۱۳۷۹ بهصورت رسمی رشته کونگفو را در استان کردستان آغاز کرد: «او خیلی زود مربیگری و بعد داوری را آغاز کرد و به سطح ۲ داوری ملی رسید. خیلی زود از طرف هیات کونگفوی استان و بعد از طرف فدراسیون به رقابتهای کشوری اعزام شد.»
منبع نزدیک به خانواده وریشه مرادی میگوید که او همزمان در استان کردستان مربیگری هم میکرد و داوری را بهصورت حرفهای ادامه میداد: «او چون همه زمانش را صرف مربیگری برای جوانان و نوجوانان استان میکرد و علاقه زیادی هم به داوری داشت، ترجیح داد که بهصورت حرفهای در مسابقات شرکت نکند. اما همیشه از بهترینهای استان در رشته کونگفو بود.»
وریشه مرادی حد فاصل سالهای ۱۳۷۹ تا بیش از یک دهه، از بهترین داوران و مربیان کونگفوی استان کردستان محسوب میشد.
از ورزشکارانی که جمهوری اسلامی کشت یا اعدامشان کرد چه میدانیم؟
اعدام ورزشکاران، از جمله خط قرمزهای کمیته بینالمللی المپیک و فدراسیونهای جهانی است. این نهادهای بینالمللی ورزشی حتی نسبت به بازداشت ورزشکاران بهدلایل سیاسی و اجتماعی نیز واکنش نشان میدهند. با این حال جمهوری اسلامی ابایی از زیر تیغ بردن ورزشکاران خود ندارد.
وریشه مرادی نخستین ورزشکاری نیست که از سوی جمهوری اسلامی بازداشت میشود، زیر شکنجه و فشار زندان و بازجویی قرار میگیرد و حتی به اعدام محکوم میشود.
پیشینه جمهوری اسلامی لبریز است از اعدام و زندان برای ورزشکاران. لااقل در بازه زمانی پس از آغاز اعتراضات سراسری در سال ۱۴۰۱ جمهوری اسلامی به کرات دست به اعدام و یا کشتار ورزشکاران زد.
«محمدمهدی کرمی»، دارنده بیش از ۱۰ عنوان قهرمانی و نایب قهرمانی رقابتهای کاراته کشوری، روز ۱۷دی۱۴۰۱ بهاتهام دست داشتن در قتل یا مرگ «روحالله عجمیان»، بسیجی کشته شده در اعتراضات سراسری اعدام شد. او طی سالهای ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۱، به تمامی اردوهای تیمهای پایه و ملی کاراته ایران دعوت شده بود.
محمدمهدی کرمی تا پیش از اعدام، بارها ادعاهای مربوط به دست داشتن خود در قتل روحالله عجمیان را رد کرده و گفته بود زیر شکنجههای شدید مجبور به اعتراف به قتل شده است. بااینحال، پدر و مادر روحالله عجمیان خواستار اجرای حکم اعدام او شده بودند.
برخی از ورزشکاران ایرانی توسط نیروهای امنیتی در خیابانها و شهرهای ایران کشته شدند. «علی مظفری»، بازیکن تیم والیبال «سایپا» که سابقه دعوت به اردوی تیمهای پایه والیبال ایران را نیز داشت، ۳۰شهریور۱۴۰۱، جریان اعتراضات سراسری در قوچان کشته شد. نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی با شلیک مستقیم گلوله جنگی او را کشتند.
«محمد قائمیفر»، دروازهبان تیم «امید» جندیشاپور دزفول، ۳۰مهر۱۴۰۱ در یکی از کوچههای بنبست چهارراه «شریعتی» دزفول هدف نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی قرار گرفت. ماموران از پشت به جمجمه او شلیک کردند. بیش از ۴۰ گلوله ساچمهای وارد جمجمه و گردنش شد و به زمین افتاد. او ۱۵ روز بعد در بیمارستان جان باخت.
پیکر «احسان قاسمیفر»، ورزشکار ۳۲ ساله و معترض کشته شده در کرج نیز ۱۴آذر۱۴۰۱ در کنگاور، شهر زادگاهش به خاک سپرده شد. او از قهرمانان پرورشاندام ایران بود که سابقه قهرمانی استان، کشوری و اعزام به رقابتهای بینالمللی را نیز داشت.
نام «حبیب خبیری» کاپیتان تیم ملی فوتبال جوانان ایران و «فروزان عبدی» دختر ملیپوش بسکتبالیست ایران، میان اعدامشدگان دهه ۱۳۶۰ در زندان اوین به چشم میخورد.