پارادوکس قوم‌گرایان در ارومیه

سه شنبه, 5ام فروردین, 1404
اندازه قلم متن

معصومه قربانی

معصومه قربانی

میهن‌مان ایران و هم‌وطن‌نانمان روزهای سختی را می‌گذرانند، گرانی، عدم امید به آینده، نابودی محیط‌زیست، نقض آزادی‌های ساده و سرکوب بی‌امان حکومت جهل و نادانی امان ایران و ایرانی را بریده است، و مانند ابر سیاهی بر آسمان وطن‌مان سایه افکنده است. حاکمیت فعلی بدتر از حاکمیت دوران مغولها بر ایران است، زیرا که مغول‌ها بعد از کُشتار، تجاوز و غارت این خاک و بوم را میهن خویش پنداشتند و در این مردم و فرهنگ حل شده و برای آبادانی‌اش در حد توان خویش کوشا شدند: اما جمهوری اسلامی بعد از آن‌همه کشتار، تجاوز و غارت روز به روز از این ملت بیگانه‌تر می‌شود و هدفی به‌جز نابودی و زجر این ملت دنبال نمی‌کند. این حکومت اشغالگر یک درصد دغدغه‌ای که برای فلسطین، لبنان و یمن دارد برای مردم مظلوم ایران ندارد، و تمام هم‌وغمش نابودی اسراییل است و برای این هدف حاضر است میهن و هم‌میهنان‌مان را دهها بار قربانی بکند.

در این شرایط جانفرسا که جمهوری اسلامی کل منطقه را به آشوب کشیده است، و کشورهای منطقه با همکاری قدرتهای جهانی در پی خلاص شدن از تهدید این سرطان کشنده هستند و جنگ و حمله نظامی هم یکی از این گزینه‌ها هست، خطری دیگر هم بر خطرهای پیشین افزوده شده است. جمهوری اسلامی که در پی بی‌ثبات‌ کردن منطقه با حمایت از گروه‌های پروکسی و تروریست به دست کشورهای بیگانه بهانه داده است که تا آنها هم در داخل ایران از گروه‌های مختلف به نفع خویش و بر علیه بی‌ثبات کردن ایران بهره ببرند. یکی از این گزینه‌ها که از نظر کشورهای خارجی پنهان نمانده است، تحریک گروه‌های قومی و مذهبی و حمایت از آنها برای بی‌ثباتی و جنگ داخلی در ایران است.

البته در روندی جهانی حدوداً از دهه شصت میلادی سیاست هویت‌گرانه(identity politics) با شعارهای انتزاعی فریبنده در جهان سالهاست که در حال گسترش است، و انصاف نیست که همه پتانسیل این حرکت‌ها را به قدرتهای خارجی نسبت داد. و مطمئنا نباید از خاطر دور ساخت که تُرک، کُرد، عرب و بلوچ و سنی و بهایی هم مانند تمام ایرانیان تحت ظلم و ستم جمهوری اسلامی در پی یافتن مفری برای رهایی خویش هستند، اما برای این راه دم‌دست‌ترین راه را که برایشان مژده مدینه فاضله را می‌دهد انتخاب کرده‌اند. آزادی، برابری، همزیستی خلق‌ها، عکسهای فتوشاپ شده دختران و زنان زیبای کلاشینکف به دست در حال رقص، حق تحصیل و تعریف فیلسوفان و متفکران غربی از این جنگجویان و هدف‌هایشان بدون آنکه یک روز در میان اینها زندگی کرده باشند: به خودی خود دلربا است و هوش از سر هر کسی می‌رباید، چه برسد به جوان و نوجوان در بند ظلم جمهوری اسلامی که در پی یافتن مفری برای رهای از این احساس خفگی است.

قوم‌گرایان کُرد، عرب و تُرک سالهاست که شعارهای زیبایی را می‌دهند، از هم‌زیستی مسالمت‌آمیز و حق و حقوق اولیه صحبت می‌کنند، و نوید مدینه فاضله‌ای را به مخاطبان‌شان را می‌دهند که در آن گویی آنها مانند فرشته‌هایی جامعه‌ای بهشتی بنا می‌کنند که در آن همه اصول لیبرالیسم، سوسیالیسم، دموکراسی و فمینیسم و غیره رعایت خواهد شد. در چشم این فعالان بزرگ‌ترین مشکل جامعه ایران فارس‌ها یا الیت فارس‌ها هستند که از برپایی این اتوپیا جلوگیری می‌کنند. نگارنده سال قبل در مقاله‌ای اشاره کردم که دموکراسی و لیبرالیسم فقط شعار و صندوق رای نیست، و اگر من و شما عاجز از یک بحث ساده باشیم و در پایان بحث به روی هم اسلحه بکشیم: اصولاً یعنی اینکه ما در عالم هپروت سیر می‌کنیم و بهتر است قبل از شعارهای انتزاعی کمی برای تعامل بهتر تامل بکنیم. وقایع شهر ارومیه به ما ثابت کرد که این شعارهای انتزاعی پشیزی ارزش ندارد، و این عزیزان عوض وعده‌های شیرین، جداسری و فدرالیسم بهتر است که به حقوق فردی که پایه لیبرالیسم است بپردازند و از تقسیم ملت ایران به قوم، ایل، قبیله و خلق‌ها بپرهیزند که دودش اول به چشم خودشان خواهد رفت و بعداً به چشم کل ایران.

اما قضیه از این قرار است که تحت تاثیر هژمونی پ‌ک‌ک، با صحنه‌گردانی قوم‌گرایان کُرد جشنی به مناسبت عید نوروز در ارومیه و دیگر شهرها برگزار شد که در آن بیشتر قدرت‌نمایی و قوم‌گرایی به چشم می‌خورد تا جشن نوروز.

مثلاً کردها در هر منطقه تنوع لباس خاص آن منطقه را دارند و لباس‌ها بیشتر تنوع رنگ و منحصر به مدل خاص آن منطقه هستند، اما در این جشن‌ها تحت تاثیر هژمونی پ‌ک‌ک ما با این مساله مواجه شدیم که بیشتر بر لباس چریکی پ‌ک‌ک و جامانه بر دور گردن روبرو هستیم که ربطی به لباس زیبای کردی ندارد و بیشتر یک ابراز هویتی و سیاسی بود و هست، حتی کسانی مانند آقای شاهد علوی از کردهای ناسیونالیست در برنامه ایران‌اینترنشنال بر آن تاکید داشتند، یا آسو صالح، عضو حزب دمکرات کردستان در حساب ایکس خود به آن اشاره کردند. دوماً روح نوروز بیشتر جشن‌ها، رسومات خانوادگی و سنتی هزار ساله است، و نه در بین کرد‌زبان‌ها و نه در بین هیچ کس همچین لشکرکشی وجود نداشته است و سابقه تاریخی ندارد، این‌ها همه تاریخی سی ساله در استفاده پ‌ک‌ک از نوروز بر علیه حکومت ترکیه دارد که چند سال است در ایران هم شیوع پیدا کرده است و اصولاً ربطی به ایران که نوروز جشن ملی آن است ندارد.

اما در ارومیه که ترومای کشتار خونین اسماعیل‌خان سیمیتکو و شیخ عبدالله شمزینی در جنگ جهانی اول و قضایای خونین جنگ نقده را به خاطر دارد، علاوه بر خطر حمله خارجی در حال حاضر که قوم‌گرایان کرد از آن به عنوان فرصتی مانند سوریه و عراق برای کشورسازی یاد می‌کنند، باعث تحریک احساسات اهالی ارومیه شد که متاسفانه از این احساسات بر حق “قوم‌گرایان ترک و حکومت ضدملی جمهوری اسلامی” بر علیه امنیت ملی سواستفاده کردند. توجه داشته باشید که عرض کردم نگرانی مردم ارومیه برحق هست، چونکه جمع شدن هزاران انسان با لباس‌های پ‌ک‌ک و بلند کردن پرچم‌های تجزیه‌طلبانه یادآور جنایت‌های اسماعیل‌ سیمیتکو و شیخ‌ عبید‌الله شمزینی در بلبشوی جنگ جهانی اول در ارومیه است که حکومت مرکزی ضعیف بود و قدرت اعمال حاکمیت در این منطقه را نداشت و این منطقه به جولانگاه‌ها راهزنان و جنایتکاران تبدیل شده بود.

اما بزرگ‌ترین اشتباه اهالی ارومیه امید بستن به سراب حکومت اسلامی و قوم‌گرایان ترک است: ملی‌گرایی ایران و میهن‌دوستی ایرانی که سابقه‌ای طولانی در این منطقه دارد، تنها راه نجات این منطقه از جنگ داخلی و ناامنی است. شعارهای انتزاعی دهان پرکن قوم‌گرایان در این منطقه قابلیت اجرایی ندارد، و به جز بدبختی بیشتر، ارمغان دیگری نخواهد داشت. اینان مانند خمینی که در اوایل انقلاب حرف‌های خوب بی‌معنی و وعده‌های دروغین بدون قابلیت اجرایی می‌زد، سفیران مرگ و وحشت در لباس مصلحان و منجیان دروغین هستند. کسانی که فکر می‌کنند فرشته هستند و ایرانیان را به فاشیسم و نژادپرستی و هزار چیز دیگری متهم می‌کنند، با پارادوکس ارومیه چه خواهند کرد؟ اینها فردا ارومیه و نقده را چگونه تجزیه و تقسیم خواهند کرد؟ اهواز و زاهدان سهم کدام قوم و قبیله خواهد شد؟

ما یکبار در سال پنجاه و هفت فریب شعارهای دروغین را خورده و احساساتی شده و سالهاست که تقاص پس می‌دهیم، بر ما پسندیده نیست که دوباره فریب شعارهای فریبنده قوم‌گرایان چه کُرد، تُرک و چه عرب را بخوریم که در عالم واقعیت بجز جنگ داخلی و کشتار همسایه ارمغانی برای ما نخواهد داشت. شوربختانه تنها امید اینان(قوم‌گرایان) حمله آمریکا و متحدانش و بالتبع آن در اثر ضعف حکومت مرکزی، قدرت یافتن اینان و کشور سازی است؛ چیزی که در عراق و سوریه شاهدش بودیم، و با وجود حکومت ضد-ایرانی موجود در ایران، امکان وجودش در ایران اگر هم کم باشد هنوز هم هست. امیدوارم هم‌میهن‌نان کُرد، تُرک و غیره هوشیار باشند و با طناب پوسیده اینان به چاه نروند که بزرگ‌ترین بازنده‌اش هم شوربختانه در مرحله اولش خودشان خواهند بود.

از: ایران امروز 


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.