ماهنامه خط صلح – در لابهلای صفحات فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در ایران، رمالان و دعانویسان دیجیتال با هزاران دنبالکننده، وعدههای رنگی از تغییر سرنوشت را به افراد درمانده، مستاصل و آسیبپذیر میدهند و در واقع «تجارت فروش رویا» راه انداختهاند. زنان، بهویژه در جوامع حاشیهنشین و کمدرآمد، بیش از دیگران هدف این وعدهها قرار میگیرند. در واقع رمالی و دعانویسی در پوشش «مشاورهی روحی»، «گشایش بخت»، «باطل کردن طلسم» و «پیشگویی آینده» نهتنها اقتصاد خانوادهها را تخریب میکند، بلکه حقوق اولیهی زنان را نقض و چرخهی آسیبپذیری را تقویت مینماید.
رمالی در قاب اینستاگرام
مشکل جامعه را پیدا کنید و برای آن راه حل ارائه دهید؛ حتی اگر واقعی نباشد! این نقشهی راه فالگیران و رمالان و دعانویسان است. مشکلات مالی و عاطفی بهعنوان دو نمونه از اصلیترین مسائل، گریبانگیر زنان در مرکز این تجارت قرار میگیرند. در طی سالهای اخیر، شبکههای اجتماعی، رمالی و دعانویسی و فالبینی را از حاشیهی خیابانها به متن زندگی دیجیتال آوردهاند. این افراد امروزه با استفاده از ابزارهای مدرن بازاریابی، مخاطبان خود را هدف میگیرند. تکنیکها و ابزارهای بازاریابی تجارت فروش رویا به زنان مستاصل متفاوت است. بعضی از رمالهای بهروزتر، با استفاده از هوش مصنوعی و جستجو در صفحات و پیامهای شبکههای اجتماعی، با تحلیل پیامهای کاربران، پیشنهادهای شخصیسازیشده و مطابق با حال و هوا و روحیهی کاربران ارائه میدهند. از طرف دیگر فالگیران و رمالان و دعانویسان با همکاری بلاگرها یا اینفلوئنسرها، با ساخت ویدئوهای تبلیغاتی دروغین، هم اعتبار اجتماعی کسب میکنند و هم کسب و کار بیخاصیت خود را با استفاده از چهرههای محبوب یا مورد توجه جامعه، گسترش میدهند.
اقتصاد تاریک: هزینههایی که زنان میپردازند
رمالی و دعانویسی و فالگیری در ایران و بهخصوص در سالهای اخیر، با افزایش مشکلات اقتصادی و اجتماعی و همینطور گسترش ابزارهای ارتباط جمعی کاربرمحور و شبکههای اجتماعی، به یک تجارت زیرزمینی چند صد میلیارد تومانی تبدیل شده است. اما هزینههای تحمیل شده به جامعه فراتر از صرفاً بحث تبادل مستقیم پول بین فالگیر و رمال و دعانویس و مشتری است.
زنان در خانوادههای کمدرآمد، ممکن است هزینههای رمالی را از سهم غذای کودکان یا هزینههای درمانی کم کنند. در مواردی حتی شنیده شده که به برای پرداختن چنین هزینههایی وام گرفتهاند.
برخی رمالان یا دعانویسان، زنان را از استفاده از روشهای پیشگیری از بارداری منع میکنند و آنرا «نقض ارادهی الهی» میدانند. همچنین آنها اغلب خشونت خانگی را به «سحر و جادو» نسبت میدهند و زنان را از شکایت قانونی منصرف میکنند. این دو نمونه نشان میدهد که چطور این تجارت به ابزاری برای تثبیت نابرابریهای جنسیتی تبدیل شده است. بدتر از آن، گزارشهای سوئاستفادههای جنسی رمالان و دعانویسان و فالگیران از زنان، به بهانههای مختلف است که باعث آسیبپذیری و تشدید مشکلات روحی و روانی زنان میگردد.
برای شکستن چرخ دندههای موتور محرک رمالی و دعانویسی و فالگیری در فضای مجازی، اقدامات چندلایه، هماهنگ و مکمل یکدیگر ضروری است. اقدامات قانونی که به بستن دائمی صفحات متخلف و کلاهبردار مربوط به این تجارت منجر شود، دارای اهمیت است. همچنین اقدامات اجتماعی مانند ایجاد مراکز مشاورهی رایگان و ایجاد مراکز حمایتی با دسترسی آسان در مناطق محروم میتواند راهگشا باشد.
با این همه نباید فراموش کرد که ریشهی خرافهگرایی، در فقدان مکانیسمهای امیدسازی واقعی نهفته است. در جامعهای که شهروندان، نقش خود را در تغییر سرنوشت ناچیز میبینند، توسل به جادو و طالع، تنها راه باقیمانده برای احساس کنترل بر زندگی است و زنان در این مسیر، بیشترین آسیب را متحمل میشوند. رمالی در ایران امروز، دیگر یک «سنت قدیمی» نیست؛ شبکههای اجتماعی آنرا به ابزاری برای استثمار سیستماتیک زنان تبدیل کردهاند. مبارزه با این پدیده، نیازمند همکاری دولت و جامعهی مدنی است. اما مهمتر از همه، تبدیل «امید کاذب» به «امید واقعی» از طریق دسترسی به آموزش، مشاوره و فرصتهای اقتصادی است.