ایران وایر
موزه هنرهای معاصر تهران از ۲۲اسفند۱۴۰۳ تا ۳۱اردیبهشت۱۴۰۴ میزبان نمایشگاهی کمسابقه از آثار یکی از مهمترین هنرمندان قرن بیستم است: پابلو پیکاسو. این نمایشگاه با عنوان «پیکاسو در تهران» بیش از ۶۰ اثر از دورههای مختلف کاری این هنرمند اسپانیایی را به نمایش گذاشته و تاکنون با استقبال چشمگیر بیش از ۶۰ هزار نفر که بیشترشان نسلهای جوان بهویژه زنان و دختران با پوشش اختیاری بودند، روبهرو شده است. با چند بازدیدکننده که از نقاط مختلف تهران و ایران به نمایشگاه آمدند، گفتوگو کردیم.
«گرنیکا» و «زن گریان»؛ فریادهایی علیه جنگ
در این نمایشگاه، آثاری از پیکاسو به چشم میخورد که تنوع تکنیکی، محتوایی و تاریخی دارند. از طراحیهای اولیه و چاپهای دستی گرفته تا آثار مفهومی، سیاسی و تجربیتر، هرکدام بازتابی از دورهای خاص در زندگی هنری او هستند. آثار شاخصی همچون «نقاش و مدلش»، «پنجرهای باز به خیابان پنتییور»، «بابون و بچهاش» سه نسخه از «زن گریان» (نسخههای ۱، ۳ و ۴)، نسخه بازسازیشده از «گرنیکا» و آثار دیگر، ازجمله نقاط برجسته این نمایشگاهاند.
نمایشگاه، تنها محدود به آثار پیکاسو نیست. بخشی از آن به هنرمندان ایرانی اختصاص دارد که از پیکاسو تاثیر گرفته یا با او همدوره بودهاند. ازجمله بهرام دبیری، بهمن محصص، جلیل ضیاپور، محسن وزیریمقدم، محمدعلی شیوایی (کاکو)، گارنیک درهاکوپیان، هانیبال الخاص، پروانه اعتمادی. همچنین آثاری از هنرمندان بینالمللی چون ژرژ براک، رابرت دلونه، فرنان لژه، فرانتیشک کوپکا و خوان میرو نیز در سالنها به نمایش درآمدهاند.
در گالری شماره ۴، بازدیدکنندگان با بازآفرینی نقاشی معروف «گرنیکا» روبهرو میشوند، اثری عظیم که پیکاسو در واکنش به بمباران هوایی شهر گرنیکا در جنگ داخلی اسپانیا خلق کرد. اگرچه به دلیل ممنوعیت انتقال نسخه اصلی از موزه رینا سوفیا در مادرید، نسخهای با ابعاد کوچکتر و بهصورت مولاژ ارائهشده، اما نمایش همزمان مستندی درباره این اثر و نصب سه نسخه از «زن گریان» در فضای مقابل، عمق روایت هنری و انسانی پیکاسو را برای مخاطب روشن میسازد. «زن گریان» چهرهٔ مادر سوگوار در گرنیکا است؛ و این پیوند میان دو اثر، بر قدرت داستانپردازی تصویری پیکاسو میافزاید.
در مقابل یکی از این تابلوها، فاطیما، معلم ۲۵ سالهای از تهران، ایستاده، در کنارش، برادرزاده ۱۰ سالهاش ویدا، هردوی آنها با دقت خیره شدهاند به چشمهای دفرمهشده زن گریان. فاطیما که بدون حجاب اجباری است، به ایرانوایر میگوید: «از همان اول که وارد شدیم، دنبال این تابلو بودم. همیشه دربارهاش خوانده بودم که چطور پیکاسو دردِ انسانی را با فرم نشان میدهد، ولی دیدنش از نزدیک یکچیز دیگر است. ویدا گفت: چرا صورتش مثل آینه شکسته شده؟… فکر کنم خود پیکاسو هم همین را میخواست. انگار داستان زن گریان، داستان زنان و دختران ایران ما است.» ویدا در ادامه حرف عمهاش میگوید: «فکر میکنم خیلی غمگین است… انگار دارد داد میزند اما نمیتواند.» فاطیما میگوید: «فریاد زیر آب…»
چند متر آنسوتر، مولاژی از شاهکار «گرنیکا» روی دیوار است؛ نه در ابعاد اصلی (۳.۵ در ۷.۷ متر) اما همچنان کوبنده. در فضای نیمهتاریک، ویدیوپروژکتوری بر دیوار کناری روایت خلق اثر را پخش میکند. نقاشی، اسبِ در حال سقوط، مادرِ ضجه زن، گاوِ خیره و خانه شعلهور را نشان میدهد.
ایمان از گرگان، کولهاش را کنار پاهایش گذاشته و ساکت ایستاده روبهروی نقاشی. او به ایرانوایر میگوید: «همیشه فکر میکردم گرنیکا خیلی سنگین است، اما الان که اینجا هستم، حس میکنم من را کشیده در خودش. صدای ویدیو هم که میآید، انگار واقعا آن جنگ را میبینی. برای مایی که صدای جنگ را هرروز در چهار طرف خاورمیانهمان میشنویم، شاید در چهاردیواریمان هم که هرروز روبهروی تلویزیون، سرخط خبرها را میشنویم: انگار هرروز ما گرنیکا است.»
«تروماکیا»: شاهکار کمتر دیدهشده
قلب نمایشگاه اما شاید مجموعه بسیار نادر و کمتر دیدهشده «تروماکیا» باشد. این مجموعه ۲۶ اثر آکواتینت از مراسم گاوبازی اسپانیایی را ارائه میدهد. این آثار، ترکیبی از خشونت و زیباییاند؛ طراحیهایی خشن اما شاعرانه که مخاطب را به عمق فرهنگ بصری اسپانیایی میبرند. این مجموعه که برای اولین بار در ایران به نمایش درآمده، توسط فرح دیبا در دوره پیش از انقلاب برای موزه هنرهای معاصر خریداریشده بود و تاکنون در انبار باقیمانده بوده است. بازنمایی آن با کمک تکنولوژیهای دیداری ازجمله ویدیو پروژکتورها، فضایی تعاملی و زنده به این بخش بخشیده است.
کنار یکی از قابها، سعید و نسیم، زوجی از قم مشغول بحثاند، آنها از مدافعان حیوانات هستند و تجربه گیاهخواری نیز داشتهاند. نسیم به ایرانوایر میگوید: «منی که هنر نخواندهام، اما از طریق همسرم وارد دنیای هنر شدهام، البته او هم هنر نخوانده، برنامهنویسی خوانده، اما هنر در زندگی ما حضور دارد به اشکال مختلف. پیکاسو همیشه برایم افسانهای دستنیافتنی بود و حالا خوشحالم که میتوانم پیکاسو را بدون سانسور ببینم. شاید چون خودم هم بدون حجاب اجباری هستم. همین کیفِ این نمایشگاه را دوچندان کرده است اینکه خود باشی و خودِ واقعیِ پیکاسو را ببینی.»
سعید اضافه میکند: «چون خودم کار سنگ میکنم، بنابراین تماشای کارهای پیکاسو که از هر ابزاری برای خلق اثرش بهره میگرفت، تجربهای بینظیر است.»
تصویرسازیهایی از دنیای خیال و طبیعت
پیکاسو تنها یک نقاش سیاسی و کوبیست نبود؛ او تصویرگری توانا و خلاق نیز بود. در بخش دیگری از نمایشگاه، آثار او برای کتاب طبیعتشناس فرانسوی «ژرژ دوبوفون» ارائه شده است. طراحیهایی خیالانگیز از حیوانات که با نگاهی شاعرانه، آزادانه و دور از واقعگرایی علمی، جهان تازهای را خلق میکنند. پیکاسو این آثار را در دوران اشغال فرانسه توسط نازیها خلق کرد که خود این نکته به بُعد تاریخی و انسانی اثر میافزاید. همچنین در بخش دیگری، تصویرگری پیکاسو از یکی از رمانهای بالزاک به نمایش درآمده که در کنار خط، رنگ و ترکیببندی، نگاهی تازه به گرافیک کتاب در قرن بیستم ارائه میدهد.
رها، دانشآموز ۱۶ سالهای از کرج که با مادرش آمده و هر دو بدون حجاب اجباری هستند، با دفتر طراحیاش نشسته مقابل یکی از این آثار.
او به ایرانوایر میگوید: «وضعیتی که پیکاسو این نقاشیها را کشیده، یکجورهایی شبیه وضعیت ما است. برای همین همیشه سعی میکنم قدرتِ تخیلم را دستکم نگیرم و ازش استفاده کنم، در نقاشی، در عکاسی و در هر چیزی که بتوانم بخشی از خودم را بروز دهم.» و بعد اضافه میکند: تخیل شکلی از مقاومت است.»
فرید و سیما، زوجی از یزد، که آثار بالزاک را ازجمله «بابا گوریو» را خواندهاند، درباره پیوند نقاشی و ادبیات باهم گفتوگو میکنند. سیما به ایرانوایر میگوید: «برای من این قسمت انگار جادویی بود. نقاشیهایی که انگار خودشان داستان میشوند. بهویژه وقتی داستانهای بالزاک را خوانده باشی. بالزاک بهگونهای کمنظیر، زنان را در دل تمایلات، محدودیتها و آرزوهای زمانهشان بازمینماید. وقتی از زنان حرف میزنیم، ناخودآگاه به زن، زندگی، آزادی میرسیم. چیزی که حالا به عینه میتوان در موزه هنرهای معاصر دید.»
تصویری متفاوت از بازدیدکنندگان
نکته بارز در کنار جادوی آثار پیکاسو که در طول این سالها هیچگاه در موزه هنرهای معاصر تهران شاهدش نبودیم، حضور چشمگیر و کمنظیر زنان و دختران با پوشش اختیاری و بدون حجاب اجباری است. موضوعی که خبرگزاریهای داخلی، ازجمله «ایرنا»، «ایلنا»، «ایسنا» و «مهر» با انتشار عکسهای بسیاری از نمایشگاه در طول هفتههای اخیر و بهویژه فروردین، سعی در پنهان کردن آن داشتند. گزارش میدانی ما، همانطور که در عکسها میتوان مشاهده کرد، نیز نشان میدهد که بخش بزرگی از بازدیدکنندگان نمایشگاه، زنان و دختران با پوشش اختیاری هستند. آنها با آرامش، در راهروهای موزه هنرهای معاصر که یادگاری از پیش از انقلاب ۵۷ است، قدم میزنند و با آثار پیکاسو، به تاریخ قرن بیستم سفر میکنند؛ سفری بدون روتوش و سانسور.