پروفسور داود غلام آزاد(*)
داوود غلام آزاد
ترجمه از آلمانی با کمک هوش مصنوعی
اریش فروم با مفاهیم «زندگیدوستی»[۱] و «مرگدوستی»[۲] دو گرایش بنیادین و متضاد نسبت به زندگی، جامعه و تغییر را از یکدیگر متمایز میکند. این دستهبندیها را میتوان بهمثابه ابزاری تحلیلی به کار گرفت تا نیروهای گوناگون اپوزیسیون در ایران را بهتر فهمیده و از یکدیگر تمییز داد.
زندگیدوستی بهمثابه تأیید زندگی و گشودگی دموکراتیک
زندگیدوستی نمایانگر گرایشی است که زندگی، رشد، خلاقیت، پیوند و تغییر مسالمتآمیز را ارج مینهد. گروههای اپوزیسیونی که جهتگیری زندگیدوستانه دارند، بر اصول زیر تأکید میورزند:
- آمادگی برای گفتوگو: آنها به دنبال دیالوگ و تفاهم حتی با مخالفان سیاسی و اقلیتهای اجتماعی هستند.
- نافرمانی مدنی و پرهیز از خشونت: راهبردشان بر پایه تغییر سازنده از راه اشکال مسالمتآمیز اعتراض است.
- ساختن هویت فراگیر: آنها بر ارزشهای انسانی مشترک تأکید دارند و میکوشند پلی میان مرزهای قومی، مذهبی یا اجتماعی بنا کنند.
- کثرتگرایی و دموکراتیزهسازی: آنها از ایجاد نهادهای دموکراتیک، آزادی بیان و حقوق شهروندی حمایت میکنند.
نمونههای این گرایش در ایران را میتوان در جنبشهای اصلاحطلب یافت که (بر خلاف اسنمرار طلبان) برای جامعهای باز تلاش میکنند، و نیز در نهادهایی که گفتوگوی بینقومیتی را ترویج میدهند. این گروهها نماینده رویکردی زندگیدوستانهاند که میتواند بدیلی مثبت در برابر حاکمیت اقتدارگرای جمهوری اسلامی باشد.
مرگدوستی بهمثابه گرایش ویرانگر و بازتولید اقتدارگرایی
مرگدوستی گرایشی است که در نفی زندگی، خشونت، کنترل، تخریب و تصلب تجلی مییابد. گروهها یا جریانهای اپوزیسیونی با مؤلفههای مرگدوستانه دارای ویژگیهایی چون:
- عدممدارا و طرد: دگراندیشان یا اقلیتها را دشمن تلقی کرده ومیکنند.
- ایدئولوژی رادیکال و آمادگی برای خشونت: روشهای آنان اغلب بر سرکوب و مبارزه با «دشمنان» استوار است.
- تشدید شکافها و دوقطبیسازی: بهجای گفتوگو، جدایی و تعارض را دامن میزنند.
- بازتولید ساختارهای اقتدارگرایانه: گرایش به ذهنیتهای استبدادی داشته و مانع توسعه دموکراتیک میشوند.
چنین گرایشهایی را میتوان در گروههای سیاسی رادیکالی یافت که خشونت را ابزاری مشروع میدانند، یا در جنبشهای فرقهگرایانهای که همزیستی اجتماعی را به نابودی میکشانند.
معیارهای تمایز بهمثابه تعیّن ایدئولوژیک و سیاسی
تمایز میان زندگیدوستی و مرگدوستی صرفاً ابزاری تحلیلی نیست، بلکه برای خود گروهها نیز معنایی هویتی و تعیینکننده دارد. نحوهٔ مواجهه یک گروه با زندگی، خشونت، گفتوگو و تنوع اجتماعی، نهتنها جهتگیری ایدئولوژیک و سیاسیاش را تعیین میکند، بلکه جایگاه آیندهاش در جامعه را نیز شکل میدهد.
این معیارهای تمایز، از این رو، بخش مرکزی روایتهای آلترناتیو نیز هستند:
- روایتهای زندگیدوستانه از امید، تحول و ایرانی فراگیر سخن میگویند که در آن تنوع، نقطهٔ قوت است.
- روایتهای مرگدوستانه مبتنی بر ترس، طرد و بازتولید خشونت و سرکوب گذشته یا حالاند.
برای مبارزهٔ دموکراتیک در ایران، این روایتها نقش حیاتی دارند. آنها بر آگاهی عمومی، بسیج نیروها و امکان تغییر اجتماعی تأثیرگذارند. فهم این تمایز، به تقویت نیروهای زندگیدوست و افشای گرایشهای مرگدوستانه و غلبه بر آنها کمک میکند.
– هانوفر، ۱۸ مه ۲۰۲۵
https://gholamasad.jimdofree.com/kontakt/
واژهنامه
|
واژهٔ فارسی |
تعریف خلاصه |
|
زندگیدوستی |
گرایش به زندگی، رشد، گفتوگو، تغییر مسالمتآمیز و کثرتگرایی. |
|
مرگدوستی |
گرایش به خشونت، تصلب، طرد دگراندیش، کنترل و بازتولید اقتدارگرایی. |
|
کثرتگرایی |
پذیرش و ارجنهادن به تنوع دیدگاهها و شیوههای زندگی در جامعه. |
|
نافرمانی مدنی |
اعتراض آگاهانه، قانونی و بدون خشونت علیه بیعدالتیها. |
|
اقتدارگرایی |
نظامی که مبتنی بر اطاعت مطلق و سرکوب مشارکت و تنوع است. |
|
روایت |
شیوهٔ معنا دادن به واقعیتها از طریق داستان یا چارچوب ذهنی جمعی. |
|
طرد |
کنار گذاشتن آگاهانه افراد یا گروهها از مشارکت اجتماعی یا سیاسی. |
[۱] Biophilie
[۲] Nekrophilie
(*) داود غلام آزاد پروفسور باز نشسته رشته جامعه شناسی در دانشگاه هانوفر آلمان است. از ایشان نوشته ها و کتب متعددی در زمینه مشکلات دموکراسی در ایران موجود میباشد.
متن آلمانی نوشته:
Zu Biophilie und Nekrophilie im Iran: Bedeutung für Opposition und demokratische Narrative
Erich Fromm unterschied mit den Begriffen Biophilie und Nekrophilie zwei gegensätzliche Grundhaltungen gegenüber Leben, Gesellschaft und Veränderung. Diese Kategorien lassen sich als Analysewerkzeug nutzen, um die vielfältigen oppositionellen Kräfte im Iran zu verstehen und zu unterscheiden.
Biophilie als Lebensbejahung und demokratische Offenheit
Biophilie steht für eine Haltung, die das Leben, Wachstum, Kreativität, Verbundenheit und friedlichen Wandel fördert. Oppositionelle Gruppierungen mit biophilen Orientierungen setzen auf:
- Dialogbereitschaft: Sie suchen Gespräch und Verständigung auch mit politischen Gegnern und gesellschaftlichen Minderheiten.
- Zivilen Ungehorsam und Gewaltlosigkeit: Ihre Strategie ist auf konstruktive Veränderung durch friedliche Protestformen ausgerichtet.
- Inklusive Identitätsbildung: Sie betonen gemeinsame menschliche Werte und versuchen, über ethnische, religiöse oder soziale Grenzen hinweg Brücken zu bauen.
- Pluralismus und Demokratisierung: Sie unterstützen den Aufbau demokratischer Institutionen, Meinungsfreiheit und Bürgerrechte.
Beispiele im Iran sind Reformbewegungen, die sich für eine offene Gesellschaft einsetzen, sowie Organisationen, die interethnischen Dialog fördern. Diese Gruppen repräsentieren eine biophile Orientierung, die als positives Gegenmodell zur autoritären Herrschaft der Islamischen Republik verstanden werden kann.
Nekrophilie als destruktive Haltung und autoritäre Reproduktion
Nekrophilie steht für eine Lebensverneinung, die sich in Gewalt, Kontrolle, Zerstörung und Starrheit äußert. Oppositionelle Gruppen oder Strömungen mit nekrophilen Zügen zeichnen sich aus durch:
- Intoleranz und Ausschluss: Andersdenkende oder Minderheiten werden bekämpft oder ausgeschlossen.
- Radikale Ideologie und Gewaltbereitschaft: Ihre Methoden basieren oft auf Repression und Kampf gegen vermeintliche Feinde.
- Spaltung und Polarisierung: Statt Dialog fördern sie Trennung und Konfliktverschärfung.
- Rückfall in autoritäre Denkweisen: Sie reproduzieren autoritäre Strukturen und blockieren demokratische Entwicklung.
Solche Haltungen finden sich in radikalen politischen Gruppierungen, die Gewalt als legitimes Mittel betrachten, oder in sektiererischen Bewegungen, die das gesellschaftliche Miteinander zerstören.
Entscheidungskriterien als ideologische und politische Selbstdefinition
Die Unterscheidung zwischen biophilen und nekrophilen Orientierungen ist kein bloßes analytisches Instrument, sondern für die Gruppen selbst ein entscheidendes Identitäts- und Selbstverständnis. Wie sich eine Gruppierung zu Leben, Gewalt, Dialog und gesellschaftlicher Vielfalt positioniert, definiert sie ideologisch und politisch und legt ihre zukünftige Rolle in der Gesellschaft fest.
Diese Entscheidungskriterien sind deshalb auch zentrale Bestandteile alternativer Narrative:
- Narrative der Biophilieerzählen von Hoffnung, Wandel und einem inklusiven Iran, der Vielfalt als Stärke begreift.
- Narrative der Nekrophiliereproduzieren Angst, Abgrenzung und oft eine Vergangenheit oder Gegenwart von Gewalt und Unterdrückung.
Für den demokratischen Kampf im Iran sind diese Narrative von größter Bedeutung. Sie formen das Bewusstsein der Bevölkerung, beeinflussen die Mobilisierung und die Chancen auf gesellschaftlichen Wandel. Ein Verständnis dieser Unterscheidung hilft, die Potentiale biophiler Gruppen zu stärken und nekrophile Tendenzen zu entlarven und zu überinden.
Hannover, 18.05.2025
https://gholamasad.jimdofree.com/kontakt/
Quelle:
Fromm, Erich (1973): Anatomy of Human Destructiveness. New York: Holt, Rinehart and Winston.
(Deutsch: Anatomie der menschlichen Destruktivität, ۱۹۷۴, München: dtv)
