

روز چهاردهم اردیبهشت،«شیوهنامه جذب روحانی و سربازطلبه در مدارس» از سوی معاون برنامهریزی و توسعه منابع وزارت آموزشوپرورش به مدیران کل استانها ابلاغ شد. این شیوهنامه در حالی ابلاغشده که بسیاری از دانشجویان دانشگاه فرهنگیان و معلمان نهضتی، حقالتدریسها و کارنامه سبزها و… که باید جذب آموزشوپرورش میشدند؛ همچنان با عدم استخدام و بلاتکلیفی و هزاران مقررات سختگیرانه و مانع تراشیهای حراستی مواجه هستند. از سوی دیگر بهکارگیری مجدد معلمان بازنشسته، از کمبود جدی معلم در همه سطوح آموزش و در همه نقاط کشور حکایت دارد.
در این ابلاغیه ۶ صفحهای شرایطی که این طلاب و روحانیون در طول مدت خدمت در سیستم آموزشی از آن بهرهمند خواهند شد، محرمانه و زیر نظر فرمانده کل قوا اعلامشده است. حضور طلاب و روحانیون در مدارس جمهوری اسلامی اتفاق تازهای نیست و در سالهای قبلتر هم وجود داشته است.
سرگرمی جدید برای مقامات گزینش در ادارات
ایرج رهنما، فعال صنفی معلمان این بخشنامه را بیشتر شبیه یک سرگرمی جدید برای مسوولان گزینش ادارات دانسته و میگوید: «با توجه به تعهداتی که به سردار رادان داده و خود را سرباز او خواند؛ در نظر دارد که از سربازان او در مدارس استفاده کند تا هر حرکت ضد دینی را در مدارس خفه کنند.»
این فعال صنفی؛ طلاب مورداشاره در بخشنامه را نظامیانی بدون لباس میداند که آموزشدیدهاند تا با برخوردهای -به قول خودشان- نابهنجار دانشآموزان بلافاصله برخورد کنند.
به گفته او؛ «با ورود گستردهتر این طلاب به مدارس، درگیری بین دانشآموزان و سرباز طلبهها ایجاد خواهد شد. آنها قطعا مدارس را شخم خواهند زد. کاری میکنند که خانوادهها از فرستادن فرزندان خود به مدارس پشیمان شوند. ولی در ادامه، مدارس غیردولتی تقویتشده و نظام آموزش رایگان، رسما ورشکسته خواهد شد. این رفتار یعنی، تجاوز به حقوق دانشآموزان شدت خواهد یافت و متاسفانه آموزشوپرورش محل تاختوتاز عدهای سرباز طلبه میشود که در زمان تحصیل خود، حتی توانایی نوشتن یک انشای ساده را هم نداشتهاند.»
اعزام مالک اشتر به مدارس در دوره هوش مصنوعی
به باور ایرج رهنما، جمهوری اسلامی مطابق با نیازهای خود برای تداوم بقا، از جوانهای طرفدار خود، به هر نحوی استفاده میکند: «این پروژه هم قطعا شکست میخورد. چراکه دانشآموزان از ما جلوترند و به عقب برنمیگردند و طلبه-معلمها بازیچه آنها خواهند شد. البته، از تاثیر معلمان بر طلاب را هم نمیشود گذشت. برعکس آن اتفاق نخواهد افتاد. قرن بیست وی کم، قرن فراصنعت و هوش مصنوعی است. نه اعزام مالک اشتر به مدارس.»
ایدئولوژیسازی آموزشوپرورش
اسکندر لطفی سخنگوی سابق شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان درباره این بخشنامه به ایرانوایر میگوید: «از اصلیترین و قدیمیترین مطالبات فعالان صنفی معلمان در دو دهه اخیر، حذف ساختار ایدئولوژیک از نظام آموزشی بوده است. مطالبهای که نهتنها هرگز موردتوجه قرار نگرفت، بلکه نظام حاکم با تمام ابزارهای خود، مدارس را به محل تزریق بیوقفه ایدئولوژی رسمی و انحصاری تبدیل کرده است. پروژه ایدئولوژیسازی آموزشوپرورش از همان نخستین روزهای استقرار جمهوری اسلامی آغازشده است. از تأسیس پایگاههای بسیج دانشآموزی و شبیهسازی نظامی فضای مدارس تا تربیت «کودک سرباز» و سرباز-طلبه، همه نشانههای روشنی از تلاش برنامهریزیشده برای مهندسی ذهن نسلهاست. تلاشی که اکنون با صدور بخشنامه رسمی وزارت آموزشوپرورش در خصوص جذب «روحانی» و «سرباز-طلبه» بهعنوان معلم، وارد مرحلهای بیپرده و بیپرواتر شده است.»
به باور او «این نخستین بار نیست که نهاد دین با مجوز رسمی وارد ساختار آموزش میشود. باوجود حضور رسمی و غیررسمی منتسبان به حوزه در همه دوران جمهوری اسلامی، در همین چند سال اخیر سید محمد بطحایی، وزیر آموزشوپرورش دولت روحانی، قراردادی جامع با حوزه علمیه امضا کرد. توافقی که همان زمان با اعتراض شدید فعالان حوزه آموزش مواجه شد؛ اما حاکمیت، بهویژه پس از قیام «ژینا» و مشارکت گسترده دانشآموزان در خیابانها بهعنوان یکی از اصلیترین گروههای معترض، به این جمعبندی رسید که علیرغم دههها صرف هزینه سنگین، هنوز نتوانسته پایگاه امنی در مدارس برای تثبیت حاکمیت خود ایجاد کند.»
او در ادامه با اشاره به اینکه مقامات جمهوری اسلامی بارها در سخنرانیها و مواضع رسمی خود، این «نگرانی امنیتی» را مطرح کردهاند و اکنون یکی از راهکارهای آنها تزریق نیروهای وفادار به درون مدارس است میگوید: «در همین چارچوب، ورود رسمی و ساختاری روحانیون معنا پیدا میکند. آنهم در شرایطی که آموزشوپرورش ایران با بحران شدید کمبود نیروی انسانی، سقوط کیفیت آموزش، فرسودگی شدید معلمان و فروپاشی ساختاری مواجه است.»
شلیک مستقیم به پیکر نیمهجان تعلیم و تربیت
سخنگوی سابق شورای هماهنگی این تصمیم را «چیزی جز شلیک مستقیم به پیکر نیمهجان تعلیم و تربیت» ندانسته و معتقد است: «آموزشوپرورش -در این حاکمیت- دیگر قرار نیست نهادی مدنی برای پرورش نسل اندیشمند باشد. بلکه باید تبدیل به نهادی شبهنظامی برای بازتولید ایدئولوژی حاکم بشود. بخشنامه در حالی ابلاغشده که هزاران معلم نهضتی، حقالتدریسی، فارغالتحصیل دانشگاه فرهنگیان و کارنامه سبز، باوجود سالها تلاش و سابقه، همچنان در صفهای طولانی، تحقیرآمیز و فرساینده آزمونهای گزینشی، مصاحبههای عقیدتی-امنیتی و وعدههای توخالی معطلماندهاند. ولی روحانیونی که هیچگونه آموزش تخصصی در حوزه تعلیموتربیت ندیدهاند، با تکیهبر رانت سیاسی و حمایت ساختار قدرت، بیهیچ ملاحظهای، لباس معلمی میپوشند. اگر این تبعیض نیست، پس چیست؟ این چیزی فراتر از تبعیض است؛ این تسخیر ساختاری آموزشوپرورش است.»
بازوی امنیتی-فرماندهی
او با تاکید بر اینکه «محرمانه اعلام شدن شرایط و مزایای این روحانیون است؛ آنهم تحت نظارت مستقیم فرمانده کل قوا، نگرانکنندهتر است» میافزاید: «چنین ترتیبی نهتنها استقلال آموزشوپرورش را به سخره میگیرد، بلکه نشان میدهد این نهاد مدنی به بازوی امنیتی-فرماندهی تبدیلشده است. مدارس امروز، دیگر محل گفتوگو و آموزش نیستند؛ بلکه به قرارگاههای تبلیغاتی تبدیلشدهاند که تنها خروجی آن، سرکوب اندیشه و تضعیف خِرَد جمعی است.»
تولید عنصر مطیع
به باور اسکندر لطفی، «این بخشنامه در حالی صادرشده که معلمی که سی سال با کمترین امکانات در سختترین شرایط به کودکان این سرزمین خدمت کرده، امروز با حقوقی زیرخط فقر، بدون بیمه، بدون کرامت و حمایت، در حاشیه و فراموشی به سر میبرد. آموزشوپرورش، بهجای تکیهبر نیروهای حرفهای و کارآزموده، به نهادی بدل شده که مأموریت اصلیاش، نه پرورش انسان خلاق که تولید سرباز، بسیجی و عنصر مطیع است.»
او در پایان با تاکید بر اینکه «مشکل، فقط ورود یک قشر خاص به آموزشوپرورش نیست»؛ مشکل را نظامی دانست که «آموزش را از مسیر اصلیاش خارج کرده و به آزمایشگاه شستوشوی مغزی نسلها تبدیل کرده است. این، جنایتی است که باید برای آن پاسخگو باشند؛ جنایتی علیه آینده، علیه دانش و خرد و علیه جامعهای که حق دارد بیاموزد نه اینکه اطاعت کند».
عدم آشنایی با روشهای آموزش
یک استاد دانشگاه فرهنگیان هم در گفتگو با ایرانوایر میگوید: «در آموزشوپرورش علاوه بر طلبه-معلمان از دانشگاهها هم سرباز معلم داریم. طلبهها چون برای دروس فلسفه و منطق و دینی و عربی انتخاب میشوند، اگرچه غالبا در این مواد درسی باسوادند اما هیچگونه آشنایی با روش آموزش برای کودکان و نوجوانان ندارند. آنها قادر به کنترل کلاس و آموزش کیفی نیستند. از این لحاظ میتوانند آسیبهای جبرانناپذیری به دانشآموزان وارد کنند. این نقطهضعف درباره سرباز معلمهای دانشگاهی هم صدق میکند. آموزشوپرورش بهشدت با کمبود معلم روبرو است؛ اما برای جبران این نقیصه نباید از سرباز معلم و یا بهطورکلی نیروهای فاقد تخصص استفاده شود.»
به باور او «معلمی که سر کلاس میرود باید از مسیر دانشگاه فرهنگیان بگذرد. صرف داشتن سواد حوزوی و دانشگاهی و تسلط به محتوای آموزشی بههیچوجه کافی نیست. وقتی قرار است برای تعلیم و تربیت کودکان را به معلمان بسپاریم؛ این معلم باید از همه نظر؛ واجد صلاحیت لازم باشد. درحالیکه در گزینش بیشتر تاکید بر جنبه ایدئولوژیک و سیاسی است تا اصول اخلاقی، رفتاری، شخصیتی، علمی و مهارتی.»
از: ایران وایر