شاهین دادخواه زندانی سیاسی و از همکاران سابق حسن روحانی در تیم مذاکره کننده هسته ای، طی جوابیه ای از زندان، به مطلب منتشر شده در روزنامه کیهان علیه خود پاسخ داد.
به گزارش سحام، روزنامه کیهان طی مطلبی در ستون اخبار ویژه خود در تاریخ ۲۵ شهریور۱۳۹۳، اتهاماتی را به شاهین دادخواه وارد کرده بود. این روزنامه نوشته است:
«شاهین دادخواه، که برای چندمین بار متوالی از مسیر نامعلوم کانال ارتباطی خود را از زندان به تحریریه العربیه گشوده است، در یادداشت خود مینویسد: «ظاهراً آقای روحانی میخواهد کار را با آرامش و میانهروی و با حداقل هزینه پیش ببرد. اما طرف مقابل علایمی میفرستد مبنی براینکه این شیوه را نمیپذیرد(!) این نقطه همان جایی است که آقای روحانی باید یکی مردجنگی را به هزار همراه محتاط ترجیح دهد تا بتواند راهی بگشاید. حریف وزن واهمیت این مردان جنگی را به درستی تشخیص داده است، اما برخی نزدیکان روحانی هنوز دراین مورد تردید دارند وحتی گاهی از سرغفلت در زمین حریف بازی کرده، این مردان جنگی را از آقای روحانی دور میکنند. آن هم به این بهانه که برای آقای روحانی هزینه درست میکنند. آنها این اصل بنیادین اقتصاد را فراموش کردهاند که هزینه بیشتر یعنی سود بیشتر»(!)
افراطیون بدسابقه، درحالی سعی دارند مسیرهای مضحک و درعین حال خطرناک خود را به رئیس جمهور قانونی کشور تحمیل کنند واو را به«جنگ» و تقابل با گروههای مختلف مردم اعم از منتقدین و حتی مخالفین سوق دهند که پیش ازاین با به کار بستن همین روشها، کشور را در معرض بلوا و آشوب قرار داده و البته از سوی مردم نیز پاسخ محکم و رسواکنندهای دریافت کردهاند.
پیش ازاین هم در کشاکش ارائه پیشنهادات جنگی به رئیس دولت یازدهم، سعیدحجاریان که سهم قابل توجهی در به افراط کشیده شدن دولت خاتمی داشت، گفته بود:«اگر نمایندگان برخلاف خواسته مردم حرف بزنند وعمل کنند و بعدآن وقت ببینند آیا مردم حوزههای انتخابیهشان آنها را به شهرشان راه میدهند؟ اگر این کار را بکنند مردم آنها را حتی به شهرهایشان راه نمیدهند. من معتقدم حتی اگر قرارباشد قانون اساسی عوض شود، باید شرایطی فراهم شود تا مانند بسیاری از کشورها، دولت بتواند مجلس را منحل کرده و انتخابات زودهنگام برگزار کند تا مردم مجدداً رأی دهند و سیستمی هماهنگ پدید آورند(!)»
مشخص نیست افرادی همچون شاهین دادخواه و سعید حجاریان که از بزرگ سرمایهگذاران مالباخته درعرصه سیاست سالهای اخیر محسوب میشوند با تمرکز برکدام داشته تئوریک چنین پیشنهادات انحرافی همچون طرح«به توپ بستن مجلس» و«جنگ با ملت» را به دولت یازدهم ارائه میدهند.
نکته مهم دیگر شیوه دسترسی فردی چون شاهین دادخواه به تحریریه رسانه العربیه است! درشرایطی که نامبرده به جرم جاسوسی برای آمریکا و اسرائیل و در ذیل مواردی همچون ملاقات با رئیس سیا و وزیرصنایع رژیم صهیونیستی ایام محکومیت خود را در بندامنیتی زندان اوین سپری میکند به صورت مکرر مرتکب تخلفاتی مشابه در ارتباطگیری با رسانههای دشمن شده است.»
پاسخ شاهین دادخواه به مطلب منتشر شده در روزنامه کیهان که برای سحام ارسال شده است، به شرح زیر است:
اتاق فرمان کیهان با واکنش نشان دادن به مقاله اینجانب(شاهین دادخواه) درمورد علتهای عصبانیت حسن روحانی نشان داد خود را مصداق تندروهایی می داند که دراین مقاله به آنها اشاره شده است. مگر من از روزنامه و یا باند خاصی نام برده بودم که هیات کیهان خود را مخاطب آن بداند؟ پس سوال و پرسش چندینباره افکارعمومی این است که چرا کیهان خود را موظف میداند به هرحمله علیه تندروها پاسخ دهد؟ پس معلوممیشود کیهان نه یک موسسه فرهنگی، بلکه یک مجموعه امنیتی- سیاسی است که درخدمت اهداف گروههای خاصی است که تندروی و رادیکالیسم را افتخاری برای خود میدانند. پیشتر برخی خطاهای تحلیلی وحشتناک کیهان بهخصوص درمساله هسته ای را یادآوری کرده بودم که به اندازه ای واضح و شرم آور بود که حتی حاج حسین را هم به سکوت واداشت. آنچه من گفته ام و هیات و محفل کیهانیان را برآشفته کرده چند نکته ساده است؛
نخست آنکه پرونده من از ابتدا سیاسی بوده، ولی برای اینکه برخیها را بترسانند و وادار به عقب نشینی کنند، انگ امنیتی به آن چسبانده اند و متاسفانه برخی نزدیکان آقای روحانی هم تسلیم این سناریو شده اند. آنچه کیهان خود بهآن اعتراف کرده این است که دلیل اصلی دستگیری من«پیشنهاداتی» بوده است که«حلقه کیهان»آن را به ضرر خود می داند. پیشنهاد من این بوده که آقای روحانی باید افرادی را درکنار خود داشته باشد که جسارت و مهارت را باهم داشته باشند، نه اینکه از روی تنگنظری و بهخاطر اینکه در راه رسیدن به پاستور هزینه ای نداده و صرفا بهواسطه شانس راهی آنجا شده اند، احتیاط پیشه کنند ومانع اقدامات جسورانه آقای روحانی شوند. کیهان جسارت را با جنگ اشتباه گرفته است که البته ذهنیت اتاق فرمان را نشان می دهد که«خبر ویژه» مرا به کیهان داده است. برای افکارعمومی روشن است که کیهان جنگ طلب است، نه ما که به اعتراف خود کیهان درسه ماه قبل همواره طرفدار مصالحه بوده ایم.
نکته دوم این است که من بارها گفته ام این دعوایی که کیهان و برخی افراطی ها بهراه انداخته اند، نه بهخاطرارزشها ومنافع ملی که دل نگران آنها بودند، بلکه بهخاطرارزشها ومنافع مادی کلانی است که این گروه از قبل اتخاذ مواضع افراطی بهدست می آورد. بهقول حافظ :این حضرات درمحراب و منبر یک جلوه دارند، ازخدا و پبغمبرحرف می زنند، اما وقتی به خلوت میروند آن کاردیگر را میکنند، که همانا پرکردن جیب هایشان از سودهای میلیاردی است. برای مثال گفته ام این حضرات ازبابت گران شدن و در واقع گران ترشدن دلار فقط دریک مورد بیشترازهزار میلیارد تومان از راه قاچاق دلار دریک فرودگاه بهدست آورده اند، که پرونده آن مفتوح است. اگرکسی اعتراض کند که چرا آقایان دم از ارزشهای انقلاب میزنند، ولی زمینهای دولتی را تصاحب کرده و میفروشند، آیا جنگ طلبی است؟ چرا کیهان فقط بلداست درمورد دیگران افشاگری کند، اما درمورد دوستان خود همواره سکوت میکند؟
سوم آنکه من گفته ام، عده ای دور و برآقای روحانی را گرفته اند که مدام او را دعوت به کوتاه آمدن میکنند واین فرصت را دراختیار تندروها قرار میدهد تا برنامه های خود را پیش ببرند. این عده کسانی هستند که آگاهانه یا ناآگاهانه در زمین حریف بازی میکنند و کیهانیان ازاین بابت خوشحال و راضی اند. وقتی مشاورفرهنگی، غضنفری میشود که به دروازه خودی گل میزند البته که دوستان کیهان خوشحال میشوند واگر من انتقاد کنم، دایه مهربان تراز مادر که ای وای فلانی«پیشنهاد انحرافی»میدهد! اگر دفاع از حقوق مردم باج ندادن به تندروها وجلوگیری از سوء استفاده آنها از نهادهای امنیتی پیشنهاد انحرافی است، بهقول حاج حسین ما به این گونه انحراف افتخار میکنیم و نمیخواهیم به صراط مستقیمی هدایت شویم، که عاقبت آن آسیب زدن به منفعت ملی و پرکردن جیبهایمان از پول مردم و بیت المال باشد.
بالاخره اینکه حلقه کیهان برآشفته است، چون من گفته ام تندروها از سالهای پیش با برنامه و سناریوهای مختلف، منتقدان خود را زندانی و حتی حذف فیزیکی کرده اند واین برازنده یک نظام اسلامی نیست و به منافع ملی آسیب میزند. اینها کسانی هستند که از دهه ۱۳۷۰ همواره در مقابل هرنوع گشایش در روابط خارجی مخالفت کرده اند، زیرا آن را برای منافع تجاری و اقتصادی خود مضر میدیدند. ازعلیرضا عسگری گرفته تا سیدحسین موسویان، قهرمانپور، باقری، عادلی و کاظم پوراردبیلی و این اواخر مهدی هاشمی کسانی بوده اند که قربانی سناریوسازی تندروها شده اند. به جزاینها دهها نفر دیگر هم قربانی شده اند که خیلیها خبرازآن ندارند. در برخی موارد هم خطای انسانی باعث آبرو ریزی شده مثل مورد سعید حجاریان. اما جالب توجه است که این افراد از منتقدان داخل نظام بوده اند و نه از اپوزسیون. و تندروها حضورآنها و انتقادهایشان را به ضرر منافع خود میدانستند و به گفته خودشان و اعتراف کیهان، آنها را کسانی میدانستند که پیشنهادات انحرافی می دادند.انحراف به معنایی که درسطرهای پیش تعریف کردیم!
کیهان گفته است، چرا من مطالب خودم را در سایت العربیه چاپ میکنم. اولا اینکه: برای من اصل دفاع از منفعت ملی است و مکان آن اولویت دوم را دارد. درشرایطی که برخی دوستان ناآگاه و دشمنان مرا بایکوت خبری کرده اند، یکی از گزینه های پیش روی من همین است. من کارمند روزنامه کیهان نیستم که از زاویه آن به جهان و رسانه ها بنگرم. دوم اینکه وقتی روزنامه های صهیونیستی مینویسند اسراییل و حسین شریعتمداری دومخالف اصلی توافق ژنوهستند، حاج حسین ازشادی در پوست خود نمیگنجد، اما اگر یک سایت متعلق به مسلمانان مقاله مرا منتشر کند میشود وابسته دربارآل سعود ! باید دید آل سعود بدتراست با آل هرتزل؟ وآیا برای حلقه کیهان، عربستان خطرناک ترازاسراییل برای منافع ملی است؟ اگرحاج حسین شریعتمداری با سفرای خارجی ملاقات کند، تبلیغ اسلام وانقلاب است، اما اگر من با مجوز مقامات مربوطه همین کار را انجام دهم جاسوسی است؟ از یک نیروی امنیتی با سابقه مثل حسین شریعتمداری بعید است بپذیرد که رییس سیا با من ملاقات کند و شرح آن درجایی ازاسناد رسمی نیامده باشد و این هم دلیل دیگری براینکه دستور«خبرویژه» را اتاق فرمان به کیهان داده است.
ازطرف دیگر تنظیم کننده خبرهم فراموش کرده که چند سطر قبل اتهام من را ذکر کرده است : دادن«پیشنهادات انحرافی» به رییس دولت برای مقابله با مردم مورد نظر کیهان؛ یعنی«محفل حاج حسین و شرکا» که به اعتراف خودشان فرمان اتوبوس را کنده و به دره انداخته اند و درحال رانندگی بدون فرمان هستند، که آخر وعاقبت آن درچندسال گذشته معلوم شد.
ما حرفمان این است که این آقایان ملاک ومصداق منافع ملی که هیچ، حتی امنیت ملی و منافع نظامی هم نیستند، بلکه اقلیتی هستند که میکوشند با توسل به هر روشی ولو برای کوتاه مدت و با وجود آسیب دیدن منافع ملی، اهداف خود را پیش ببرند. جرم ما این است که وقتی کیهان با تیتر درشت می نوشت : ارسال پرونده ایران به شورای امنیت یک بلوف سیاسی توخالی است، به مسئولین هشدار میدادیم که خطرارجاع پرونده به شورای امنیت واعمال تحریمها علیه ایران جدی است و پیامدهای ناگواری براقتصاد خواهد داشت. وبعدها فهمیدیم دلیل استقبال اقلیتی خاص از تحریم ها این است که برای سودهای کلان حاصل از آن کیسه دوخته اند و قراراست زیرلوای مقاومت و شعارحق مسلم هسته ای نه تحریم، بلکه بهقول آقای روحانی مردم را دور بزنند.
آیا کیهان نمیداند چه کسی و چه کسانی در دوره دولت موردنظرآنها، بانک ها را خالی و هنوزهم پول ها را پس نمیدهند؟ چه کسی با کدام مجوز نزدیک سی هزارمیلیارد تومان از بانک ها تسهیلات گرفته است؟ اگرکیهان خبر ندارد وااسفاها واگر خبر دارد و سکوت کرده است، عذربدترازگناه است. اگر سخن گفتن ازاینها جنگ طلبی و منحرف کردن دولت از مسیر خود است دعوت علنی کیهانیان به جنگ را چه باید نامید؟
حال که حنای اتهاماتی چون تبلیغ علیه نظام رنگ باخته است، می توان فهمید چرا به اتهام طرح این موضوعات، کیهانیان من و دوستانم را به«جاسوسی» و داشتن ارتباطات نامتعارف دیپلماتیک با خارجی ها متهم میکنند.
شاهین دادخواه
مشاور پیشین حسن روحانی در شورایعالی امنیت ملی
عضو تیم مذاکره کننده هسته ای دولت اصلاحات
زندانی سیاسی زندان اوین