نامه هاشم خواستار معلم زندانی به مناسبت آغاز سال تحصیلی

یکشنبه, 13ام مهر, 1393
اندازه قلم متن

hashem khastar

هاشم خواستار، معلم بازنشسته و نماینده کانون صنفی معلمان در خراسان که از سال ۸۳ تاکنون بار‌ها زندانی شده و در نامه‌هایی از داخل زندان به افشاگری درباره آنچه که در زندان وکیل آباد مشهد می‌گذرد پرداخته، در طی نامه‌ای به مناسبت آغاز سال تحصیلی از مشکلات تحصیل و آموزش در ایران می‌گوید.

متن کامل این نامه که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته را در زیر می‌خوانید:

به نام خداوند جان و خرد
همکاران فرهنگی

در حالی ماه مهر، ماه رفتن فرزندان معصوم این مرز و بوم به مراکز آموزشی آغاز می‌شود که کشور در آتش اعتیاد، طلاق، بیکاری، فقر و فحشاء و تورم و گرانی و… می‌سوزد. هنگامیکه ملت برای تامین حقوق خود تمام راه‌ها را بسته می‌بیند برای عبور از بحران‌ها و تحصیل حقوق، انقلاب کرده تا از موقعیت نامطلوب گذر و به وضعیت مطلوب نائل آید. شاید انقلاب ایران یکی از انقلاب‌های نادر جهان باشد که نه تنها به هیچ یک از آرمانهای پیش بینی شده دست نیافته، بلکه بسیاری از حقوق قانونی و داشته‌هایش را نیز از دست داده است. خداوند مهندس بازرگان را رحمت کند، گفته بود: «دعا کردیم باران بیاید ناگهان سیل آمد و همه چیز را با خود برد.» ملت ایران در یکصد و پنجاه سال اخیر جنبش‌های بسیار و دو انقلاب داشته که هر دو انقلاب منتهی به شکست شد. اگر چه انقلاب مشروطیت دستاوردهای بزرگی به همراه داشت، اما توسط سارقان انقلاب ۵۷، بسیاری از این دستاورد‌ها از بین رفت و سرانجام به هدفش که استقلال و آزادی بود، نرسید.

ثمره آزادی و دموکراسی، عدالت است و چون آزادی نداریم عدالت نیز نداریم، در نتیجهٔ بیعدالتی، تبعیض‌های گوناگون و رنگ و وارنگ کشور را فراگرفته است. همکاران گرامی، در هر دو انقلاب گذشته یعنی انقلاب مشروطیت و انقلاب اسلامی، مردم آگاهی لازم را نداشتند، که انقلاب منجر به شکست شد. زیرا آگاهی لازمهٔ آزادی است. در انقلاب مشروطیت تعداد زیادی از مردم برای فرار از ظلم عمال شاه قاجار، به سفارت انگلیس پناه برده بودند، یکی از تحصن کنندگان هنگام خروج از سفارت به کاردار انگلیس می‌گوید:

«ما رفتیم ولی شما به ما مشروطه ندادید.» در طول انقلاب اسلامی ۵۷ از هرکس سئوال می‌شد که جمهوری اسلامی چگونه حکومتی است؟

کسی در پاسخ جواب روشنی نمی‌داد. هنگامیکه خبرنگاری در پاریس از آقای خمینی سئوال می‌کند حکومت مورد نظر شما چگونه حکومتی خواهد بود؟

در پاسخ می‌گوید: «مانند همین حکومت فرانسه دموکراتیک خواهد بود.» ولی پس از تاسیس نظام، هیچگونه شباهتی بین حکومت فرانسه و جمهوری اسلامی وجود ندارد. نظام فرانسه نهادهایی همچون مجلس خبرگان و رهبر و شورای نگهبان منتخب رهبری ندارد، در نتیجه تمام انتخابات فرانسه یک مرحله‌ای می‌باشد. یعنی در ایران که شوری نگهبان نامزد‌ها را از میان کاندیدا‌ها انتخاب و سپس آنان را به ملت عرضه کرده تا ملت انتخاب کند در فرانسه مستقیما مردم کاندید مورد نظر خود را انتخاب می‌نمایند.

با قطع یقین می‌گویم در تمام انتخابات فرانسه حتی یک رای جابجاو تقلب نمی‌شود. اما در کشور ما تمامی کاندیدا‌ها از کانال شورای نگهبان منتخب رهبری عبور کرده و تنها کاندیداهایی که مطیع رهبری باشند به مردم عرضه می‌گردند. در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ به دلیل اینکه مهندس موسوی که ۸ سال نخست وزیر و مورد تایید آقای خمینی نیز بوده را نتوانستندرد صلاحیت کنند، انتخابات را مهندسی کردند. (تعداد آراء هر کاندیدا را از قبل تعیین کردند.) که نتیجه آنرا همه مشاهده کردند و شنیدند و شنیدیدکه چه فجایعی اعم از تجاوز و قتل و حبس و حصر صورت گرفت‌‌‌ و همچنان ادامه دارد. و فرزندان دلسوز ملت و کشور را اصحاب فتنه نامیدند و آن‌ها را طلحه و زبیر معرفی کردند. در اینجا لازم است به آقای خامنه‌ای یادآوری کنم، بحران عدم مشروعیتی که نظام با آن مواجه است در تاریخ ایران بی‌سابقه است. همانطور که در پایان رژیم شاهنشاهی، مردم تمام مشکلات کشور را به گردن شاه می‌انداختند، اکنون فزون‌تر از رژیم گذشته مردم باعث و بانی تمام مشکلات خود و کشور را رهبری می‌دانند.

همکاران گرامی، کشور آبستن جنبشهای بزرگ است. و مسلما انقلاب آخرین راه حل است و انقلاب در اختیار ما نیست که آنرا بخواهیم یا نخواهیم بلکه بدلیل اینکه حاکمیت تمام راههای مسالمت آمیز برای پیشرفت و توسعه و آزادی و دموکراسی و عدالت و… را بسته، انقلاب را به ملت تحمیل می‌کند. برای اینکه ملت کمترین هزینه را برای رسیدن به آزادی و دموکراسی و اجرای عدالت بدهد و شاید امکان به سر عقل آمدن حاکمان باشد که بدون انقلاب تن به رای مردم و اصلاحات دهد. باید آگاهی‌ها را بالا برده و برای تقویت جامعه مدنی تلاش کرد. بدین منظور در طول سال تحصیلی هنگامیکه تدریس به نحو احسن انجام شد و در صورتیکه وقت اضافه وجود داشت برای بالا بردن آگاهی دانش آموزان در تمام زمینه‌ها می‌توانیم سئوالاتی مطرح کرده تا دانش آموزان را به تفکر و اندیشه دعوت نمائیم. همینطور زنگ تفریح برخلاف امیال عوامل استبداد که متمایل به تعریف لطیفه‌های سخیف (شکمی و زیرشکمی) می‌باشند. سئوالاتی را مطرح تا مکلف به تحقیق و ارائه پاسخ گردند. اکنون بعنوان نمونه سئوالاتی مطرح کرده، امید به راهنمایی همکاران گرامی همچون گذشته دارم.

۱- کشور ایران را بصورت یک شرکت سهامی در نظر بگیرید که ۷۵ میلیون جمعیت و هر نفر یک سهم و یک رای در مجمع عمومی دارد. آیا هیئت مدیره (مجلس – پارلمان) از جانب تمام سهامداران انتخاب می‌شوند؟

آیا سهامداران مدیر عامل (رئیس جمهور) را انتخاب می‌کنند؟ یا شوری نگهبان رهبری حق وتو داشته و فقط کسانیکه مطیع رهبری باشند اجازه کاندید شدن دارند؟

۲- در رژیم گذشته تمام نمایندگان مجلس و نخست وزیر و وزرا مطیع و در خط شاه بودند و اکنون در جمهوری اسلامی همه باید مطیع و در خط رهبر باشند. چه تفاوتی بین دو حکومت برای ملت وجود دارد؟

۳- عملیات ضرب و تقسیم و جمع و تفریق یا‌‌‌ همان چهار عمل اصلی را دانش آموزان در دبستان یاد می‌گیرند. کوچک کردن دولت یک قانون ساده دبستانی است. چرا در ایران روز بروز دولت بزرگ‌تر و حجیم‌تر می‌شود؟ اگر خصوصی سازی به معنی واقعی بخواهد تحقق پیدا کند نهادهای دولتی همچون سپاه پاسداران که مخابرات را تصاحب و تملک کرده موافق خواهند بود؟

۴- اگر یک روز معلمان ایران اعتصاب کنند، تمام مردم ایران متوجه شده و کمبودشان احساس می‌شود، چنانچه نهادهای زیرنظر رهبری اعتصاب کرده و سرکار حاضر نشوند چه اتفاقی می‌افتد؟

۵- دولت ایران با کسب درآمدهای نفتی بسیار، متورم شده، در دولت بزرگ و حجیم با درآمدهای نفتی بالا، فساد اداری و رانت و رشوه گسترش پیدا می‌کند. چرا حاکمان حاضر نیستند دولت را کوچک کنند؟ (مطابق‌‌‌ همان اصل ۴۴ قانون اساسی مورد قبولشان)

۶- در مدارس امتحان نهایی برگزار می‌کنند تا معلمان و مدرسه و اداره محل در ارزیابی شاگردان نقشی نداشته باشند. نهادهای بین المللی به کشور‌ها دربارهٔ فساد اداری، شفافیت اقتصادی و درآمد سرانه مردم و رشد اقتصادی و درصد بیسوادی و اجرای قانون و… نمره می‌دهند. با قطع و یقین اعلام می‌دارم که همیشه بین ۱۸۰کشور جهان جزء ده کشور آخر می‌باشیم. چرا؟

۹- دین برای انسان آمده یا انسان برای دین؟؟ دین برای سعادت انسان آمده یا انسان برای سعادت دین؟؟
چرا دین اسلام باعث سعادت عرب جاهلی شد، ولی حکومت دینی امروز ایران باعث فقر و بدبختی ملت ایران شده است؟؟

۱۰- آقای دکتر مهدی خزعلی (فرزند آیت الله خزعلی) اسنادی منتشر کرده که ایت الله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان رهبری مبالغ بسیار هنگفتی (میلیارد‌ها تومان) رشوه گرفته است. نیروهای امنیتی آقای خزعلی را بازداشت کردند که با اعتصاب غذای ایشان به ناچار او را آزاد نمودند.

در صورتیکه در کشور ما قانون حاکم باشد، متهم را علنی و با حضور خبرنگاران و رادیو‌ها و تلویزیون‌ها محاکمه می‌کنند تا چنانچه اظهاراتش خلاف واقع باشد وی را زندانی و از زیاندیده رفع اتهام شده و مطابق قانون اعاده حیثیت از ایشان بعمل آید.

و در صورتیکه اظهاراتش منطبق بر راستی باشد از اتهام منتسبه تبرئه شده و متهم واقعی باید تحت تعقیب قرار گرفته تا نسبت به استرداد اموال نامشروع از آیت الله مهدوی کنی اقدام شود. و از نظر عمومی تعزیر گردد. چرا دادگاه علنی و عادلانه مطابق قانون برای آقای خز علی برگزار نکردند؟ آیا اخذ میلیارد‌ها تومان رشوه توسط آیت الله مهدوی کنی حقیقت داشته است؟؟

۱۱- در دوران شهرداری احمدی‌نژاد در تهران بیش از سیصد میلیارد تومان مفقود شده بود و در دوران ۸ سال ریاست جمهوری ایشان میلیارد‌ها تومان توسط نامبرده یا اطرافیانش مانند رحیمی، مرتضوی، مشایی و بابک زنجانی و… حیف و میل و تملک شده که متهمین هنوز محاکمه نشده و اگر محاکمه شده‌اند احکام سبکی به آنان داده‌اند. درحالیکه یکنفر بخاطر سه کیلوگرم گوجه سبز بیش از یک ماه با من زندان بود.

چرا آفتابه دزد‌ها به زندان می‌روند و دزدان میلیاردی از مصونیت ویژه برخوردار می‌باشند؟

۱۲- حکومت‌ها ی استبدادی و دیکتاتوری، حکومت‌های تبعیض ساز و بحران ساز می‌باشند. فردی افغانی بنام جعفری به اتهام جاسوسی در بند ۱/۶ زندان وکیل آباد مشهد زندان بود که فرزندش در ۱۴ سالگی توسط خانوادهٔ بلژیکی به فرزندی گرفته شده بود. خانوادهٔ بلژیکی ابتدا یخچال نو مخصوص خوراکیهای حلال برایش خریداری کرده و استاد مسلمانی گرفته که دین اسلام را برای این نوجوان تعلیم دهد. او بعد از گرفتن دیپلم و درحالیکه کمتر از نوزده سال دارد، در یک سوپر استخدام که در هفته‌ای ۵ روز و جمعا ۴۰ ساعت کار و ماهیانه دوهزار و چهارصد و پنجاه یورو یعنی بیش از ده میلیون تومان حقوق دریافت می‌کند. آپارتمانی از قرار ماهی سیصد یورو با تقسیط ۳۰ ساله توسط بانک خریداری می‌کند. پدرش می‌گفت: «درماه هزار و سیصد یورو پس انداز می‌نماید. در تابستان اخیر از ایران برایش زنی عقد کرده که او نیز در ماه حداقل همین مبلغ را در کشور بلژیک خواهد گرفت. آن‌ها به کجا رسیده‌اند و ما به کجا؟ چرا؟

۱۳- چرا در سطح وسیعی زندانی سیاسی از جمله معلمانی همچون آقایان رسول بوداقی و سید محمود باقری و محمدرضا قنبری و… در زندان داریم. البته اخیرا آقایان عبدالله مومنی و محمد داوری بعد از تحمل ۵ سال حبس آزاد شدند.

۱۴- امیرکبیر کمتر از ۴ سال صدر اعظم و مصدق کمتر از دو سال و نیم و مهندس بازرگان کمتر از نه ماه مسئولیت اداره کشور را بعهده داشتند. و از خود نام نیکی بجا گذاشتند. چرا حاکمان فعلی ایران با این طرز تفکر که در قلب مردم جای داشته باشند بیگانه‌اند؟

۱۵- از ۵ فرزند آخرین شاه ایران ۲ نفر خودکشی کردند. گمان می‌کنم از نداری نبوده بلکه از بی‌کسی و تنهایی و بی‌هویتی بوده است چرا حاکمان امروز ایران از تاریخ عبرت نمی‌گیرند؟؟!

۱۶- امروزه تعداد زیادی از درآویش گنابادی زندان و کشته و تبعید بوده و هستند و اخیرا تعداد زیادی از آنان در زندان‌های کشور اعتصاب غذا کرده‌اند و همینطور تعداد زیادی از بهائیان اعدام و زندان و تبعید و نمی‌توانند به دانشگاه بروند و… آیا در صورتیکه خداوند می‌خواست نمی‌توانست تمام انسان‌ها را گوسفند بیافریند؟ چرا خداوند رحمان انسان را دارای عقل و تفکر و اندیشه آفرید و او را انسان نامید و نام گوسفند برایش انتخاب نکرد؟ حاکمان ایران با طرح بعضی مسائل یقیناً انسان را فاقد عقل و تفکر فرض دانسته و فی الواقع گوسفند می‌دانند.

علت اینکه حاکمیت دینی اجازه نمی‌دهد انجمن‌های صنفی و احزاب و جامعه مدنی پا بگیرد و مطبوعات و رادیو و تلویزیون آزاد داشته باشیم چیست؟ چرا از دموکراسی غرب فقط شعار و ظاهر را انتخاب کرده‌ایم؟؟ قوای سه گانه ظاهرا مستقل می‌باشند. شما باور می‌کنید؟؟ چرا؟؟

۱۷- همانطوریکه استحضار دارید بعضی‌ها مثل آقایان محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و فرمانده سابق سپاه و سردار قالیباف شهردار تهران بار‌ها برای ریاست جمهوری کاندید شده که هر نوبت صد‌ها میلیارد تومان هزینه می‌کنند. منشاء این وجوه مشخص نیست حال آنکه در کشورهای دموکراتیک منشاء تمام این پول‌ها مشخص است این آقایان و دیگران این پول‌ها را از کجا می‌آورند؟ تنم از ذکر نام بعضی از افراد می‌لرزد و تاسف می‌خورم که چه اشخاصی بر کشورم حکومت می‌کنند. شما چطور؟

۱۸- بنده از هزاران مخالفی که بعد از انقلاب اعدام شدند نمی‌گویم. از نظر حاکمان می‌گویم که هزاران انسان در قبرستان‌ها بنام شهید آرمیده‌اند. حاکمان از این شهداء شرم نمی‌کنند؟ ضخامت پوستشان چقدر است که در تلویزیون و رادیو و مجامع عمومی حاضر شده و توهم برداشته که خدمت می‌کنند و خجالت نمی‌کشند؟؟!

۱۹- بشر از غار نشینی تا رسیدن به تمدن امروز جان فشانی‌های بسیار کرده است. من و شما فقط میوه چین هستیم یا اراده‌ای برای تغییر نیز داریم؟

۲۰- اگر بخواهیم بنویسیم مثنوی هفتاد من کاغذ شود و هزاران سئوال دیگر مطرح خواهد شد. و حتما شما طرح خواهید کرد. چرا امثال بنده که جز خیرخواهی هدف دیگری نداریم. بار‌ها ما‌ها را با اتهاماتی نظیر اقدام علیه امنیت ملی و داخلی و تبلیغ علیه نظام و تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب و توهین به رهبری و جاسوسی به تحمل حبس محکوم می‌کنند؟

سید هاشم خواستار معلم بازنشسته و نمایندهٔ معلمان در کانون صنفی فرهنگیان خراسان- من تغییر می‌دهم پس هستم.

زنده باد زندان تا برقراری دموکراسی

مهرماه۹۳

از: خبرگزاری هرانا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.