ایران وایر – فرامرز داور
در نخستین ساعات بامداد یکشنبه، اول تیرماه، بمبها وموشکهای آمریکایی آسمان ایران را شکافتند و چندین تاسیسات حساس از جمله فردو، نطنز و اصفهان را هدف گرفتند.
هنوز دود حملات فرو ننشسته بود که مقام ارشد ایرانی در گفتوگو با خبرگزاری «رویترز» خبر داد: «بخش اعظم اورانیوم با غنای بالا پیش از حمله، به مکانی امن و اعلامنشده منتقل شده بود.»
این روایت بهسرعت تغییر کرد و روایت رسمی کنونی، کاملا با آن متفاوت است.
نقشه حمله و فقدان مدرک
مقام ایرانی در گفتوگویی کمسابقه با رویترز گفته بود پیش از بامداد یکشنبه، یعنی زمان حمله، «مواد حساس ما به مکان امن منتقل شد و تنها بخش کوچکی از تجهیزات در محل باقی ماند.» بهگفته او، این تصمیم چند روز پیش از حمله اتخاذ شده بود، زمانیکه نشانههای روشنی از آمادهسازی نظامی آمریکا به تهران رسیده بود.
تصاویر ماهوارهای شرکت مکسار و تحلیل موسسه علوم فنون امنیت بینالملل نشان میدهد که در روزهای منتهی به حمله، تحرکاتی غیرعادی در اطراف سایت فردو مشاهده شده است. چند کامیون سنگین در مسیر ورودیهای زیرزمینی و جابهجایی کانتینرهایی که بهنظر میرسد حامل تجهیزات صنعتی یا استوانههای هگزا فلوراید اورانیوم بودهاند.
انتقال چند تُن ماده اتمی شامل اورانیوم خام و اورانیوم غنیشده دشوار و پرخطر است و نیاز به زیرساخت و هماهنگی دقیق دارد هرچند سخنگوی وزارت دفاع آمریکا گفته بود: «هیچ مدرکی نداریم که نشان دهد ایران مواد غنیشده را پیش از حمله جابهجا کرده است.»
آژانس در تاریکی
آژانس بینالمللی انرژی اتمی در نخستین واکنش رسمی اعلام کرد که نمیتواند تایید کند مواد هستهای ایران از سایتهای هدف منتقل شدهاند یا خیر. «رافائل گروسی»، مدیرکل آژانس ابتدا گفته بود که ایران مواد غنیشده را به زیر اماکن تاریخی خود انتقال داده است. اما پس از تکذیب ایران، دیگر بر این موضوع اصرار نکرد و گفت «ما در حال بررسی وضعیت مواد هستیم، اما هیچ دسترسی مستقیمی برای راستیآزمایی نداریم.» او بهتازگی گفته مواد در سایتهای بمباران شده ایران است.
این جمله برای کارشناسان بهمعنای از بین رفتن «تداوم دانش» درباره مواد غنی شده ایران است؛ یعنی آژانس نمیداند مواد دقیقا کجا هستند. در آخرین گزارش پیش از حمله اسراییل، آژانس برآورد کرده بود ایران بیش از ۹۲۴۷کیلوگرم اورانیوم غنیشده در اختیار دارد، از جمله چهارصد کیلوگرم با غنای ۶۰درصد.
از منظر مقررات، انتقال مواد بدون اطلاع آژانس نقض پادمانهاست اما از دید تهران، این تصمیم یک ضرورت دفاعی بوده. تا اینجا را شاید بتوان وضعیتی منطقی توصیف کرد، اما ادامه این ابهام را آژانس قبول نخواهد کرد.
گروسی بهتازگی در اینباره صریح شده و گفته نمیشود انتظار داشته باشید آژانس بگوید خب، چون جنگی رخ داده، شما در دستهای متفاوت قرار میگیرید. در غیر این صورت، من باید گزارش کنم که اشرافمان را از وضعیت مواد هستهای ایران کاملا از دست دادهایم.»
برنامه هستهای ایران اکنون بیش از هر زمان دیگری در سایه است. پس از سالها مذاکره و بازرسی، حتی آژانس نیز نمیداند مواد غنیشده دقیقا کجا هستند. گروسی در نشست شورای امنیت گفته بود: «بدون همکاری فوری، اطلاعات ما درباره برنامه ایران صرفا حدسی است. نتیجه حمله شاید معکوس باشد: ایران مخفیتر و جهان نگرانتر.» در هفتههای اخیر هم گروسی گفته که نظارت بر برنامه اتمی ایران صرفا به تصاویر ماهوارهای متکی شده است.
بازی مبهم ایران
پرسش اصلی پابرجاست. آیا ایران توانست اورانیوم خود را از حمله نجات دهد؟ پاسخ بازرسی شده و راستیآزمایی شده که آژانس مسوول آن است، هنوز نامشخص است.
مدیرکل آژانس اخیرا علایمی بروز داده که نشانههای اولیه یک بحران جدید است: «نمیشود بگویید من همچنان عضو پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای هستم، اما به تعهدات خود عمل نکنید.» یعنی باید جای اورانیوم غنیشده مشخص باشد و آژانس بتواند اندازه و وضعیت آن را ارزیابی کند.
جمهوری اسلامی بلافاصله پس از حمله اسراییل و آمریکا اعلام کرده بود که ذخایر اورانیوم غنیشده را پیش از حمله به محل امنی انتقال داده است، اما مدتی پس از آتشبس و فرونشستن تلاطم اولیه جنگ، اعلام کرد که این ذخایر در داخل تاسیسات اتمی نگهداری می شد و سپس «عباس عراقچی»، اعلام کرد که زیر آوار ناشی از حملات نظامی مدفون شده است. این فعلا آخرین روایت است.
بازرسان آژانس یکروز پیش از شروع حمله اسراییل یعنی بیستودوم خرداد ذخایر اورانیوم غنیشده را بررسی کرده بودند و تا الان که نزدیک به پنجماه از آتشبس سپری شده، هیچ اطلاعی از وضعیت آن ندارند.
مهمترین وظیفه آژانس برای جلوگیری از اشاعه اتمی، همین است که کاملا آگاه باشد مواد شکافپذیر در جهان چقدر است و کجاست و در چه شرایطی نگهداری می شود تا بهدست افراد غیرمسوول نیفتد و دولتها هم از آن به برای تولید سلاح استفاده نکند.
اینک ایران سیاست ابهام در پیش گرفته است. پروتکلی هم برای بازرسی از مراکز اتمی بمبارانشده وجود ندارد و تا تنظیم آن فرصت، ایران برای افزودن به ابهام بیشتر میشود.
روشن است که تهران در بازی پنهانکاری و بازدارندگی اگر خارج از دید ماهواره ها باشد، مهارت یافته است. برای آمریکا، هر حمله ممکن است بحران را عمیقتر کند. برای آژانس، نظارت دشوارتر شده است و برای منطقه، سایه ایران هستهای همچنان بر فراز خاورمیانه سنگینی میکند.