سرنوشت تلخ و مشترک وجیهه، سارینا، فرشته و مریم؛ قربانیان قتل‌های ناموسی

جمعه, 2ام آبان, 1404
اندازه قلم متن

سرنوشت تلخ و مشترک وجیهه، سارینا، فرشته و مریم؛ قربانیان قتل‌های ناموسی

هشدار: خواندن این گزارش ممکن است برای همه مناسب نباشد. 

جزییات تازه‌ای از چهار قتل با انگیزه ناموسی  تنها در ماه مهر به ایران‌وایر رسیده است. «سارینا رستمی»، «مریم جعفری»، «فرشته دربان» و «وجیهه روضه‌خوان» زنانی هستند که در مهر۱۴۰۴ به دست نزدیک‌ترین افراد خانواده خود که باید پناه آن‌ها باشند، کشته شدند.  گزارش زیر جزییاتی درباره این زنان و نحوه قتل آنان است. 

***

خبر قتل «سارینا رستمی»، دختر نوجوان و دانش‌آموز پایه اول دبیرستان در آخرین روز مهرماه۱۴۰۴ در برخی رسانه‌ها منتشر شد. در گزارش‌های اولیه او ۲۵ ساله و متاهل معرفی شده بود اما بررسی‌های ایران‌وایر نشان می‌دهد که او ۱۶ ساله و ساکن و اهل سرپل ذهاب در استان کرمانشاه بود. دختری در آستانه نوجوانی که به‌گفته منابع محلی، به‌دلیل اختلافات خانوادگی و با انگیزه‌ای ناموسی، با اسلحه‌ی شکاری و به‌دست یکی از بستگان نزدیک خود به قتل رسید.

سرنوشت تلخ و مشترک وجیهه، سارینا، فرشته و مریم؛ قربانیان قتل‌های ناموسی

اعلامیه رسمی منتشرشده درباره سارینا نشان می‌دهد که او روز چهارشنبه سی‌ام مهر ۱۴۰۴ در «مزارستان گل داوود» سرپل ذهاب به خاک سپرده‌شده است.

به گفته‌ی یک منبع آگاه که به دلایل امنیتی نامش نزد ایران‌وایر محفوظ است خانواده سارینا رستمی  پس از وقوع این جنایت تلاش کرده‌اند مرگ او را  به سیاق مرسوم در قتل‌های ناموسی، خودکشی جلوه دهند. یکی از نزدیکان او می‌گوید که تحت‌فشار مردان خانواده راهی ندارند جز اینکه بگویند او خودکشی کرده اما شواهد و روایت‌های شماری از نزدیکان او با این روایت هم‌خوانی ندارد.

منابع نزدیک به این نوجوان گفته‌اند سارینا برای پذیرش ازدواجی اجباری از سوی اعضای خانواده خود تحت‌فشار شدید قرار گرفت. آن‌ها به دلیل ترس از جان حتی جرات نام بردن از فردی که سارینا را به قتل رسانده ندارند برخی می‌گویند او با ضربه‌های شدید و مرگبار یکی از مردان نزدیک به خود به‌شدت مجروح شده و بعد از بستری در بیمارستان به دلیل خونریزی‌های داخلی ناشی از آن جان خود را ازدست‌داده است.

اما در برخی گزارش‌ها علت مرگ سارینا رستمی «شلیک گلوله اسلحه شکاری» عنوان‌شده است.

سارینا رستمی به گفته نزدیکانش نامزد داشته اما مخالفت‌های صریح او با ادامه نامزدی و تصمیم او برای به هم زدن این نامزدی موجب شده که درنهایت حق حیات از او سلب شود.

نزدیکان این دختر نوجوان تاکنون از ارایه جزییات دقیق و هویت فرد مهاجم خودداری کرده‌اند. 

بررسی‌های ایران‌وایر نشان می‌دهد هیچ شکایت قضایی نیز علیه مرتکبان این جنایت در جریان نیست. به گفته‌ یکی از فعالان حقوق زنان ساکن سرپل ذهاب این شیوه، روایتی تکراری است: «سالی چند زن و دختر با همین شیوه در اینجا کشته می‌شوند و هیچ‌کس هم شکایت نمی‌کند چون یا گلوله اشتباهی شلیک‌شده یا زن خودش خودکشی کرده است!»

به گفته او اغلب این زنان جوان و زیر ۳۰ سال دارند و علت قتل‌ها هم مسایل ناموسی است.

نبود قوانین بازدارنده و حمایت‌های واقعی از زنان در برابر خشونت خانگی، در کنار دسترسی آسان به سلاح و تداوم فرهنگ مردسالارانه‌ای که «آبرو» را بر جان انسان ترجیح می‌دهد، زمینه‌ساز تکرار چنین فجایعی است.

فرشته دربان؛ مثله شده به دست پدر در مشهد

ماجرای این پرونده هولناک از ۱۵مهر۱۴۰۴ آغاز شد، زمانی که پرونده گم‌شدن یک زن ۲۹ ساله بنام «فرشته دربان» در کلانتری «کاظم‌آباد» مشهد ثبت و برای انجام بررسی‌های تخصصی به اداره جنایی پلیس آگاهی مشهد ارجاع شد. 

با توجه به حساسیت موضوع و به دستور ویژه رییس پلیس آگاهی، گروهی از افسرانِ دایره فقدانی‌ها‌ مامور شدند تا ناپدید شدن او را در عملیاتی نامحسوس و پیچیده پیگیری کنند.

بازبینی اولیه و واکاوی‌های میدانی نشان داد که وضعیت خانوادگی و اجتماعی فرشته پیچیدگی‌هایی دارد و اختلافات خانوادگی احتمالا در مفقود شدن او نقش دارند. بر همین اساس و با راهنمایی‌های قاضی ویژه قتل عمد استان خراسان رضوی، تمرکز تحقیقات به سمت‌وسوی بررسی تنش‌ها و درگیری‌های خانوادگی سوق یافت و فرضیه جنایت به‌تدریج قوت گرفت.

بر اساس اطلاعات رسیده به ایران‌وایر، با صدور دستور مقام قضایی، پدر فرشته دربان به پلیس آگاهی احضار و تحت بازجویی قرار گرفت. در جریان بازجویی‌ها ماموران پلیس دریافتند که بین اظهارات پدر فرشته تناقض‌های قابل‌توجهی وجود دارد. 

«جلال دربان»، مردی ۵۵ ساله است که حالا پرونده جنایتی که انجام داده در مرحله مقدماتی تکمیل‌شده و برای ادامه رسیدگی به شعبه ۲۵۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد ارسال‌شده است. 

یک منبع آگاه می‌گوید پدر فرشته دربان در اعترافات خود گفته است: «دخترم دو بار ازدواج کرد. اولی در ۱۵ سالگی که من مجبورش کردم ولی طلاق گرفت. بار دوم خودش انتخاب کرد و بازهم طلاق گرفت. مشکلات روحی و روانی داشت و  گاهی با اعضای خانواده، ازجمله برادرانش، مشاجره می‌کرد. به من و برادرانش توهین می‌کرد.»

به گفته این منبع آگاه روز وقوع قتل مجددا فرشته و پدرش با هم دعوای لفظی داشتند: «پدرش بعدازاین دعوا همه اعضای دیگر خانواده را به بهانه‌هایی از خانه بیرون فرستاده و بعد در پی درگیری لفظی مجدد با فرشته ضربه محکمی به‌صورت او زده است. خودش اعتراف کرده که این ضربه موجب خونریزی شدید فرشته شده و جان خود را ازدست‌داده است.»

پدر فرشته دربان ابتدا مدعی شد پیکر او را در کیسه‌ای نارنجی انداخته و به کارگاه تراشکاری خارج از شهر برده اما ماموران موفق نشدند او را در مختصات گفته‌شده، بیابند.

پدر فرشته دربان درنهایت اعتراف کرد که پیکر را برای حمل راحت‌تر ابتدا مثله کرده و بعد تلاش کرده آن را در بیابان‌های انتهای توس آتش بزند. او همچنین گفته است که برخی از زیورآلات مقتول را در لوله بخاریِ کارگاه تراشکاری که در ابتدا نشانی آن را داده بود پنهان کرده تا به‌راحتی در دسترس دیگران قرار نگیرد.

فرشته ۲۹ ساله بود. دوستانش می‌گویند او زنی «هنرمند، شاغل و مستقل» بوده و ساز می‌نواخته است. به گفته منابع نزدیک به او فرشته ورزشکار بود و همیشه خانواده‌اش را به لحاظ مالی حمایت می‌کرد اما هرگز در برابر کنترل‌گری پدر و برادرانش کوتاه نمی‌آمد: برای همین به او تهمت می‌زدند که روانی است. ۱۵ سالش که بود مجبورش کردند به عقد مردی معتاد دربیاید اما او خیلی زود متوجه اعتیاد شوهرش شد و خواهان فسخ نکاح شد.  بار دوم هم آن‌قدر تحت‌فشار قرارش دادند تا ازدواج کرد اما  جایی که دید آزادی و حقوقش نقض می‌شود ایستاد. ایستادگی که به قیمت جانش تمام شد.

مریم جعفری؛ قربانی کودک همسرش و خشونت خانگی در مشهد

«مریم جعفری»، زن دیگری است که جان ‌عزیزش به دلیل خشونت‌های خانوادگی و اجتماعی در ایران از دست رفت.

به گفته منابع آگاه مریم در دوران کودکی پدر خود را از دست داد و خاطرات روشنی از او نداشت: «پس از فوت پدرش، مادر مریم مجدداً ازدواج کرد و مریم خانواده تازه‌ای پیدا کرد اما در ۱۴ سالگی مجبور به ازدواجی زودهنگام شد.»

به گفته این منبع آگاه همسر و خانواده همسر مریم  در «رباط‌کریم» و «نصیرشهر» که محل زندگی‌شان بود به دلیل سابقه رفتارهای خشن  شهره بودند: «پدر همسر مریم او را حتی در شرایط حاملگی و پس از زایمان مجبور به کار می‌کرد و فشارهای اقتصادی و روانی شدیدی به او وارد می‌شد. همسرش هم فردی شکاک و بددهن بود و دخالت‌های خواهر همسرش تنش‌های بین مریم و همسرش را تشدید می‌کرد. پس از گذشت چند سال، مریم متوجه شد که همسرش از مواد مخدر و داروهای شبه‌افسردگی مانند ترامادول استفاده می‌کند و در یک مورد دچار تشنج ناشی از مصرف بیش‌ازحد شد. این مسایل موجب شد فشارهای روانی بر مریم افزایش پیدا کند.»

مریم چهار فرزند پسر داشت، کوچک‌ترین آن‌ها کمتر از یک سال سن داشت. مسوولیت نگهداری از فرزندان و زندگی در کنار مردی خشونت‌گر او را رنج می‌داد. به گفته یک منبع نزدیک به او جاری بزرگ مریم سال‌ها پیش پس از یک دعوای شدید خانوادگی که منجر به حمله با چاقو به او شد قصد داشت، موضوع را به مقامات قانونی گزارش دهد، اما پس‌ازآن ناپدید شد و تا امروز وضعیت زندگی یا مرگ وی مشخص نشده است.

مریم بارها برای نزدیکانش گفته بود که خانواده همسرش مسوول اتفاقاتی هستند که برای «هاجر» جاری بزرگش افتاده اما چون او زنی یتیم بود و هیچ فامیل و آشنایی نداشت هیچ‌کس سرنوشت او را پیگیری نکرد.

همین مسایل او را بر آن داشت تا عزمش را جزم و برای طلاق از شوهرش پیش‌قدم شود.

به گزارش مقامات انتظامی، «مریم جعفری» به دلیل درخواست طلاق در تاریخ ۲۷مهر۱۴۰۴ با ۱۷ ضربه چاقو از سوی همسرش به قتل رسید و شوهرش بلافاصله پس‌ از جنایت متواری شد. 

یکی از پسران این زوج که با پیکر خونین و بی‌جان مادرش مواجه شده بود، موضوع را به پلیس اطلاع داد و در تحقیقات گفت: «پدر و مادرم مدتی بود با یکدیگر اختلاف شدید داشتند و مادرم قصد داشت از پدرم طلاق بگیرد، اما پدرم به‌شدت مخالف بود. پس از قتل مادرم، پدرم فرار کرد.»

مریم پس از تحمل سال‌ها خشونت، فشار روانی و بی‌ثباتی خانوادگی، نهایتاً به مشهد نقل‌مکان کرده بود، اما هرگز از آثار روانی و اجتماعی زندگی پرتنش خود رها نشد. پرونده این زن رنج‌دیده، نمونه‌ای تلخ از پیامدهای خشونت خانگی و فشارهای روانی بر زنانی است که در سایه نبود حمایت قانونی و اجتماعی موثر جانشان ارزان از دست می‌رود.

 

وجیهه روضه‌خوان؛ شوهرش او را کشت و خودزنی کرد

ساعت۲۳:۴۵ شامگاه ۴شهریور، صدای شلیک دو گلوله در جاده هفت‌حوض مشهد پیچید. زن ۴۱ ساله‌ای به نام «وجیهه روضه‌خوان» در صندلی جلو یک خودروی پراید با شلیک گلوله‌ای به شقیقه جان باخته و پیکر بی‌جان مردی ۴۴ ساله نیز در کنارش بود.

در بازرسی‌های اولیه پلیس از خودرو، پوکه‌های فشنگ و سلاح کمری کشف شد.

یک منبع نزدیک به وجیهه روضه‌خوان به ایران‌وایر می‌گوید: «این دومین ازدواج او بود. فقط به خاطر حرف مردم و رها شدن از نگاه سنگین و قضاوت‌های مردم درباره زنان طلاق گرفته دوباره تن به ازدواج داد.»

به گفته‌ی نزدیکان این زن، همسر دومش  بارها او را به مرگ تهدید کرده بود و چند بار هم تا آستانه طلاق پیش رفته بودند: «مدتی قبل از این فاجعه وجیهه اقدام قانونی کرد که طلاق بگیرد. رفت پزشکی قانونی و به دلیل ضرب و شتم شدید خودش توسط شوهرش طول درمان گرفت و اقدام قانونی کرد. شوهرش مدام او را به خیانت متهم می‌کرد اما هیچ سند و مدرکی برای ادعایش نداشت درنهایت هم جان او و خودش را گرفت.»

پرونده‌ی قتل وجیهه روضه‌خوان اکنون در اختیار مقامات قضایی و انتظامی خراسان رضوی قرار دارد؛ زنی که تنها خواسته‌اش رهایی از چرخه‌ی خشونت بود، اما قربانی سکوت و ساختارهایی شد که هنوز خشونت خانگی را جدی نمی‌گیرند.

از: ایران وایر

 


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.