
گزارش جدید نهادهای نظارتی سازمان ملل متحد نشان میدهد که غزه از آستانه مرگبار «قحطی سراسری» عبور کرده است، اما این خبر به معنای پایان رنج گرسنگی برای ساکنان این باریکه نیست. بر اساس ارزیابیهای فنی «طبقهبندی مرحلهای امنیت غذایی» (IPC)، اگرچه جریان ورود کمکهای بشردوستانه در هفتههای اخیر توانسته است از وقوع یک فاجعه انسانی تمامعیار جلوگیری کند، اما وضعیت امنیت غذایی همچنان در سطح «بحرانی» باقی مانده و بخش بزرگی از جمعیت با سوءتغذیه شدید دستوپنجه نرم میکنند.
تغییر در ارزیابیهای سازمان ملل ناشی از افزایش نسبی ورود مواد غذایی و کالاهای اساسی از طریق گذرگاههای جنوبی و اسکلههای موقت است. این کمکها توانستهاند تا حدی از نرخ مرگومیر ناشی از گرسنگی مطلق بکاهند، اما کارشناسان هشدار میدهند که این بهبود بسیار شکننده است. در شمال غزه، جایی که دسترسی به دلیل تداوم درگیریها و محدودیتهای عملیاتی دشوارتر است، هزاران خانواده همچنان در شرایطی زندگی میکنند که فاصله چندانی با قحطی ندارد. بحران غذایی در این مناطق نه تنها ناشی از کمبود کالا، بلکه به دلیل نابودی کامل سیستم توزیع و بازارهای محلی است.
تحلیلهای نهادهای بینالمللی حاکی از آن است که زیرساختهای حیاتی غزه از جمله نانواییها، انبارهای غله و زمینهای کشاورزی به شدت آسیب دیدهاند. این تخریب گسترده باعث شده است که حتی در صورت ورود کمکها، دسترسی عادلانه و مداوم به غذا برای همه ساکنان تضمین نشود. علاوه بر این، کمبود سوخت و آب آشامیدنی سالم، خطر ابتلا به بیماریهای عفونی را افزایش داده که خود عاملی تشدیدکننده در کاهش توان جسمی کودکان و سالمندان در برابر گرسنگی است. سازمانهای امدادی تاکید دارند که بدون یک آتشبس پایدار و بازگشایی کامل تمامی مسیرهای زمینی، هرگونه بهبود در وضعیت غذایی موقتی خواهد بود.
در سطح دیپلماتیک، این گزارش فشارهای بینالمللی را بر طرفهای درگیر افزایش داده است. نهادهای حقوق بشری معتقدند که نباید اجازه داد عبور از مرحله «قحطی» به معنای کاهش توجه جهانی به بحران غزه تلقی شود. تداوم بحران غذایی به این معناست که هنوز صدها هزار نفر در مرحله «اضطراری» قرار دارند و کوچکترین اخلال در زنجیره تأمین میتواند دوباره وضعیت را به حالت فاجعهبار بازگرداند. آمارهای بهداشتی نشان میدهد که نرخ سوءتغذیه در میان کودکان زیر پنج سال به سطوح نگرانکنندهای رسیده است که میتواند آثار جبرانناپذیری بر سلامت نسلهای آینده داشته باشد.
نکته کلیدی در گزارش اخیر سازمان ملل، اشاره به تضاد میان «وجود مواد غذایی» و «دسترسی اقتصادی» است. به دلیل تورم افسارگسیخته و نابودی منابع درآمدی، حتی در مناطقی که غذا در بازارها موجود است، اکثر خانوادهها توان خرید آن را ندارند و کاملاً به کمکهای جیرهبندی شده وابسته هستند. این وابستگی مطلق، جامعه غزه را در برابر نوسانات سیاسی و نظامی بسیار آسیبپذیر کرده است. از این رو، سازمان ملل خواستار فراتر رفتن از توزیع بستههای غذایی و حرکت به سمت احیای بخشهای خدماتی و اقتصادی در مقیاس کوچک شده است.
در نهایت، وضعیت غزه به عنوان آزمونی برای وجدان بیدار جامعه جهانی باقی مانده است. اگرچه اعلام پایان قحطی میتواند به عنوان یک دستاورد برای عملیاتهای امدادی تلقی شود، اما واقعیتهای میدانی نشان میدهند که گرسنگی همچنان به عنوان یک ابزار فشار در سایه جنگ باقی مانده است. بحران غذایی در غزه زمانی به طور واقعی پایان مییابد که امنیت و ثبات به منطقه بازگردد و ساکنان آن بتوانند بدون وابستگی به کاروانهای امدادی، نیازهای اولیه زندگی خود را تأمین کنند. تا آن زمان، جهان باید بر لزوم دسترسی بدون مانع به کمکهای بشردوستانه به عنوان یک حق بنیادین انسانی پافشاری کند.