در چرائی خطاها…

شنبه, 11ام بهمن, 1393
اندازه قلم متن

zia mesbah

در تعریف و تشریح آنچه که در اخبار و گزارشات مربوط به محاکمات اخیر و سوء استفاده های کلان از بیت المال، منتشر شده به معلول بدون اشاره به علت ها پرداخته اند.

میزان تخلفات و انحرافات اجتماعی از نوع اعتیاد، قاچاق، سرقت، دعاوی مطرح در محاکم، همینطور تعداد چک های برگشتی، توسعه رانت و چگونگی اعطای بورس، انتخاب و انتصاب افراد غیر واجد شرایط و نامناسب بر اساس رابطه و ارتباطات سیاسی و گروهی به مسئولیت های بسیار مهم و… از منظری دیگر اشاعه دروغ، خودفروشی و همه آنچه که به آن سقوط اخلاق و ارزشها میگویند، نتیجه ای است که در سطح کلان ظهور و سقوط رحیمی ها، مرتضوی ها، زنجانی ها، باختری ها و…را بدنبال دارد (که…گر حکم شود هر انچه هست گیرند.)

هر چند که عامل اصلی ایجاد و توسعه این روش و منش در جامعه، نحوه مدیریت کلان حاکم میباشد و مسببین اصلی و واقعی شرایط و وضعیت فعلی، به معلمی میمانند که در پایان ترم بطور مثال ۸۰ درصد دانشجویانش مردود و از پیشرفت عقب میمانند و یا پزشکی که درصد بالائی از مراجعه کنندگان به او، درمان نمیشوند، همینطور راننده ای که مکرر و هر بار رانندگی خلاف و تصادف میفرمایند.

در این رابطه بصراحت باید گفت:

مسائل روزمره زندگی ایرانیان برای آنانکه در این جامعه می زیند، در حدی می باشد که هرگونه برنامه ریزی اصولی را برای آینده بهتر با مفهوم واقعی و براساس حداقل استانداردها، هدفی دور از دسترس ساخته و به دلایل روشن، در واقع همه ساکنین این دیار را از آسایش و آرامش دور و شاید تا مدتهای مدید محروم کرده و اسباب دغدغه ملت را در رابطه با مشکلات معیشتی روزمره، افزون ساخته اند.

استماع اخبار، اطلاعات و تبلیغات نادرست از تریبونها، توقیف مطبوعات و نشریات نسبتا حقیقت گو، بازداشت آنانکه در افشاء حقایق منافع جامعه را بر حفظ آرامش و آسایش خود، و منافع آنی و فردی مقدم داشته اند، تفاوت فاحش بین آمار و حقایق، توجه نداشتن مسئولین به وظایف اصلی و حتی قانون اساسی و حقوق شهروندی و سایر ضوابط مدونی که مجموعه حکومت از منظر حقوق مسلم جامعه بر اساس عرف بین المللی بایستی به آن پای بند باشد، تا آنجا که قاضی القضات میگوید اگر محصورین محاکمه شوند آنان در دادگاه حرف خواهند زد؟! طرح و تصویب قوانین برحسب خواست گروههای سیاسی و آنانکه دل در گرو مام میهن ندارند.

از همه گفتنی تر اعتراض به عملکرد استکبار جهانی و نظام سلطه در مسیر نحوه تبلیعات و اعمالی در جهت منافع خود بدون توجه و رعایت حقوق دیگر جوامع مخصوصا کشورهای در حال توسعه است. در حالیکه خود در درون کشور و با هموطنانشان بدتر و شدیدتر از آنرا روا میدارند و خلاف آنچه که به آن معترض اند، آنهم بی باکانه تر، عمل میکنند…و رطب خورده منع رطب میکند.

به تعدادی دیگر از این ویژگیها و موانع، که عامل اصلی توقف بسیاری تحولات مثبت و اصولی و بدون اغراق، پیشرفت جامعه میباشد، بشکلی که دوستان مطبوعاتی از انعکاس آن نگران نشوند،؟! فهرست وار اشاره میشود:

به عملکرد شهرنشینان گرداگرد خودمان اگر نظری بیفکنیم و با نگاهی گذرا به ساده ترین امور روزمره این جامعه کلان بنگریم، در حد زیادی بی توجهی های زیر مشاهده میشود:

در مصرف انرژی از قبیل بنزین و برق در جهان رتبه اول را بخود اختصاص داده ایم.

بی توجهی به امور اولیه ای همچون تفکیک و انتقال بی موقع زباله ها و قرار دادن آنها در خارج از سطل ها، سد معبر، رعایت نکردن نظافت معابر، روشن گذاردن چراغها در روز و جلوگیری نکردن از اصراف در بسیاری موارد، استقبال نکردن از پیشنهادات اصولی خیرخواهان و دل سوزان بی غرض جامعه، ناچیز شمردن آثار منفی اعمال خلاف منافع گروهی، تظاهر به بی ارزش بودن آثار مالی زیاده روی ها در مصرف، عدم همکاری در حفظ و نگه داری فضای سبز، عدم حضور در مجامع مختلف و همکاری نداشتن در رفع مشکلات محلی، ایجاد صدای مزاحم برای همسایگانی که بدلایل مختلف به آرامش و سکوت نیاز دارند، و از همه مهمتر بی تو هی مطلق به اثر مشاهده اینگونه امور برای بچه ها که نوعی بدآموزی را از لحاظ رعایت احترام و حقوق دیگران و ایفای نقش موثر اجتماعی، در پی دارد.

نگه داشتن اتومبیل بصورت دوبله و سد معبر، استفاده نابجا و مکرر و زائد از بوق، ویراژ دادن های بسیار ناپسند و خطرناک مخصوصا بوسیله جوانان، عدم توجه به چراغهای راهنمائی در معابر خلوت، رعایت نکردن تقدم عبور، رانندگی نکردن داخل خطوط، توقف در جلو پل ها و روی خطوط عابر پیاده، پیاده و سوار نمودن همراهان دقیقا روبروی مقصد و در موارد بسیاری در چهارراهها و… بنحوی که بطور کامل سد معبر شده تردد همه را مختل می کند، عدم توجه به فرمان پلیس، بی تفاوت نشان دادن و تظاهر بی خردانه به بی ارزش بودن جرائم رانندگی، استفاده از صدای ضبط یا رادیو بیش از حدمجاز، عدم استفاده از کمربند، سیگار کشیدن یا خوردن و آشامیدن پشت فرمان و در حالت رانندگی، استفاده از موبایل و مطالعه پیامکها در مواقع رانندگی و ایجاد خطر برای دیگر افراد جامعه، پرسه زدنها در معابر بدون هدف و در مواردی به قصد مزاحمت، بر خوردهای فیزیکی در زمان تصادفات حتی جزئی، شتاب برای رسیدن به حجره ها بقصد دلالی و واسطه گری، اجحاف و گران فروشی، ریا و تظاهر، جایگزینی شعر و شعار بجای شعور برآمده از فرصت طلبی، پیش قدم نشدن در احوالپرسی همسایگان وهم کاران و توجه نداشتن به این مهم، رعایت نکردن نوبت دیگران در استفاده از وسایل نقلیه عمومی، تعجیل در پیمودن پله های برقی ایستگاههای اتوبوسهای تندرو یا ایستگاههای مترو، عدم رعایت دیگرانیکه زودتر به محل زدن کارت هزینه تردد رسیده اند، بی توجهی مطلق به سالمندان و کسانیکه در این مکانها در حال عبور میباشند، عبور نکردن از خطوط خاص عابر پیاده و فراموش کردن این ضرورت، تنه زدن در پیاده روها به دیگران، عبور پیاده از چراغ قرمز و رعایت این امر که به حیات و سلامت وابسته است و… صدها مورد دیگر در تمامی زمینه ها، که تک تک خوانندگان میتوانند به آن بیفزایند.

آنچه که بطور نمونه آمد، در تمامی امور و مسائل روزمره، در کوچه و خیابان، ادارات و شرکتها و خلاصه همه جاهائیکه روزانه محل زیست یا کار همه شهروندان و طبقات درون جامعه ما (که از من ها بو جود امده) به وضوح و با کمال تعجب، تالم و تاسف آنهم در حد وسیع و فراگیر، بخوبی و بدون کوچکترین صرف وقت اضافه، مشاهده میشود، گویا بخشی از شهروندان فقط بایستی روزمزگی را پیشه خود ساخته… به تولید محصول یگانه و مشابه روزانه همه جان داران؟! بپردازند و بس…

در این شرایط خاص و منحصر که برآمده از عملکرد همه آحاد جامعه میباشد: بررسی و پیشنهادات اصولی مبتنی برشناخت و ارائه راه حل مشکلات و موانع موجود، اصلاح امور از خود و تاکید بر نقش مثبت یا منفی همه ایرانیان در تغییر روش ها، نظارت و توصیه، کنترل، یادآوری، تقویت روحیه اجتماعی، جلب توجه مسئولین که عملکرد آنان از لحاظ درستی پندار، گفتار و کردار در قالب حکومت اثر بسیار دارد و هر یک از متولیان امور یک فرد از این جامعه میباشند، کوشش در مسیر فراهم سازی شرایط وامکان طرح اینگونه عادتها و نحوه ترک آن.و… راه نجات است
تا اصطلاح خلایق هر چه لایق را بذهن متبادر نسازد.

هر چه در این ایام شاهد آنیم و از هر لحاظ، که آنهم به طور خلاصه و جهت پرهیز از اطاله کلام به بعضی از علل آن اشاره شد، بدون شک از همین خصلت ها که طی چهار دهه اخیر با جان عجین شده، نشات گرفته و غیر قابل تردید میباشد که با تاسف بسیار… بر جامعه ایرانی چنگ انداخته است.

امید اینکه از انعکاس این مطلب، که هدف اصلی آن اصلاح روابط اجتماعی و خروج از شرایط وانفسا و خانه برانداز فعلی است، بهر دلیلی خودداری نکنیم و آئینه شکستن را خطائی جبران ناشدنی بدانیم

از همه مهمتر اینکه مطبوعات از نقش بسیار عظیم خود غافل نشوند که کل نفس بما کسبت رهینه یعنی مصداق: بجز از کشته ندروی، بیش از این از جنبه منفی عینیت نیابد نگارنده در ارائه مطالب و تحلیل های خود با رعایت کلیه جوانب امور بر آمده از آشنائی دیرین با نقش محرم علی خانها، خطوط باصطلاح قرمز، محدودیت های متغیر و دارای فراز و نشیب های سلیقه ای و… دیدگاههائی را که انعکاس آنرا واجب و ناگفته میبیند، مطرح میسازد…

چنانچه اغلب با نقص های نابخشودنی و حذف و تعدیل، حتی نارسا بودن جملات و مفاهیم به رویت خوانندگان میرسد، مقصر را نویسنده ندانند…

در کشورهای نزدیک و جوامع منظم، مسئول و متعهد که اعتقادات دینی آنان واقعا قویتر و بدون تظاهر است، امور اجتماعی در حد قابل قبول و نسبتا مطلوب بسادگی مشاهده میشود، در حالی که از تاریخ و تمدن دیرینه ایران و ایرانی برخوردار نمیباشند.

و بالاخره… آیا میتوان این شعر حافظ را در چرائی این تصویر به کمک گرفت:

مکن در این چمنم سرزنش به خود روئی    چنانکه پرورشم داده اند میرویم؟


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.