جان سعید رضوی‌فقیه در خطر است

دوشنبه, 27ام بهمن, 1393
اندازه قلم متن
سعید رضوی فقیه در بیمارستان با دستبند و پابند - عکس از سایت «جرس»

سعید رضوی فقیه در بیمارستان با دستبند و پابند – عکس از سایت «جرس»

(اطلاعیه شماره ۱ خانواده و بستگان رضوی‌فقیه)

به نام خدا

ماجرای یک زندانی، ماجرای یک زندگی است و در لابلای خبرهای غم انگیز و سرشار از اندوه ملت ایران به اخباری متعارف بدل شده است. ملتی که می‌باید پس از یکصد و بیست سال تلاش آزادی به حداقلی از حقوق مدنی و آزادی‌های قانونی دست یافته باشد، فرزندان شریف و آزاده‌اش را در کند و زنجیر و اسیر گزمه‌های بی‌عقل و ناجوانمردی می‌بیند که نه دین دارند و نه آزادگی. سال هاست که رفتار شنیع این محتسبان و عسسان، رژیم مستبد پیشین را تبرئه کرده و امروز که در آستانه سی و هفتمین سالگرد انقلاب ۱۳۵۷ به سر می‌بریم، حداقل دو نسل اخیر را چنان با انقلاب و شریعت بیگانه می‌بینیم که دچار هراس می‌شویم. در زمستان به جای برف و باران غبار و خاک شوره زاران می‌ریزد و دریاچه‌ها و رود‌هامان خشکیده و مدیریت انقلابی هشت ساله نورچشمی‌های آقایان تمام عرصه‌های مدیریتی و صنعتی و محیط زیستی و فرهنگی و اخلاقی و دینی و سیاسی و… را به ویرانه‌ای بی‌فرجام بدل کرد و لذا سالهای طولانی باید این عقب ماندگی و فلاکت را تحمل کنیم و اگر دم برآوریم سرکوب می‌شویم و باید رنج زندان و اندوه اسارت و محرومیت را به جان بخریم و از هر حقی در خانه و وطنمان محروم شویم.

ماجرای دکتر سعید رضوی فقیه نیز در همین بافت و گستره غمبار قابل درک و تفسیر است. تنها کاری که در مقابل دستگاه فراقانون و زشت کردار نظامی – امنیتی و برخی همراهان قضاییشان می‌توانیم انجام دهیم اطلاع رسانی و گزارش به افکار عمومی از طریق رسانه‌های جمعی و شبکه‌های اجتماعی است زیرا دستگاه تبلیغ صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران سالهاست به تریبونی خصوصی برای اقلیتی از حکومتگران بدل شده و هیچ ارتباطی به اکثریت ملت ایران ندارد و روزنامه‌های مستقل داخل کشور نیز با شمشیر تعزیر ممیزی تهدید می‌شود و اخبار زیادی را با سانسور و حذف و منع فراوان منتشر می‌کند و ازجمله اخبار زندانیان سیاسی را نیز نمی‌توانند بازتاب دهند.

در این یادداشت و نوشته‌های بعدی، گزارش سرگذشت و رخدادهای مربوط به دکتر رضوی فقیه را برای افکار عمومی بازمی گوییم و امیدواریم در میان معدود افراد با وجدان و شرافتمندی که در دستگاه‌های رسمی حکومت حضور دارند اثر کند و در عین حال حصار امن و قدرتمند سانسور و بی‌خبر انگاری در این سیستم را پشت سر بگذارد تا شاید برخی از این کارگزاران دستگاه اختناق بفه‌مند که دیگر عصر زنده به گور کردن افراد و کشتار و اسارت در سکوت گذشته است. اگر آزادمردی را با پابند و دستبند به تخت بیمارستان زنجیر کنید تا به جای معالجه قلب بیمارش، شکنجه شود، تمام دنیا خواهند فهمید و تصویر رضوی فقیه نماد و شاهدی از این افشای جور و ستم در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های عمومی جهان است. اما ماجرای دستگیری، محاکمه، زندانی شدن، بیماری و بازگرداندن بیمار قلبی در خطرناک‌ترین شرایط جسمی و روحی به زندان و شرح بی‌قانونی‌هایی که رخ داده را طی چند یادداشت کوتاه به افکار عمومی مردم شریف ایران و دیگر مردمان آزاده و شرافتمند در سراسر جهان عرضه خواهیم کرد.

در اینجا فقط اعلام می‌کنیم که بازگرداندن سعید رضوی فقیه به زندان رجایی شهر و فشارهایی که برخی ماموران عامدانه بر او وارد آورده‌اند از دید ما پنهان نمانده و اخبار آن را به حول و قوه الهی با جزئیات بازگو خواهیم کرد. از لحظه‌ای که سعید وارد زندان شده مسئولیت سلامتش با مقامات قضایی و زندانبانان و دستگاهی است که او را به صورت غیرقانونی بازداشت و بدون هیچ دلیل حقوقی و جرمی محکوم و زندانی ساخته‌اند. ما این موضوع را پی گیری خواهیم کرد و اگر در این شرایط بحرانی اتفاق و فاجعه‌ای برایش رخ دهد حق شکایت از تمام مقامات مسئول تا بالا‌ترین رده‌ها را برای خود محفوظ دانسته و به تمام دستگاه‌ها و نهادهای داخلی و خارجی متوسل خواهیم شد.

اکنون اعلام می‌کنیم جان دکتر سعید رضوی فقیه در خطر است و این موضوع از سوی پزشکان بیمارستان به مقامات مربوطه و ماموران زندان بار‌ها اعلام شده است. لذا هر اتفاقی برای سعید رضوی فقیه به منزله حرکتی عامدانه و آگاهانه علیه یک زندانی سیاسی و خدای ناکرده مرگ او مصداق قتل عمد تحت شکنجه خواهد بود و مسئولان آن می‌باید پاسخگو باشند.

در یادداشت‌های بعدی شرح دقیق ماجرا‌ها و ستمی را که بر این زندانی سیاسی اعمال شده به اطلاع می‌رسانیم.

جمعی از بستگان سعید رضوی فقیه
تهران ۲۶ بهمن ۱۳۹۳.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.