دکتر مصدق در ۲۵ سالگی زندگی سیاسی خود را شروع کرد او پس از اتمام تحصیلات و اخذ درجه دکترای حقوق از کشور سوئیس به میهن بازگشت و در مدرسه علوم سیاسی با سمت استادی به تدریس پرداخت مصدق برای روشن شدن اذهان عمومی و آماده کردن زمینهی لغو کاپیتولاسیون در ایران (حق قضاوت کنسولی) در مهر ماه ۱۲۹۳ رساله ای زیر عنوان «کاپیتولاسیون» در ایران نوشت و منتشر کرد و خواهان الغای آن در ایران شد. سپس در راستای توسعه اقتصادی که از اهداف مشروطیت بود اقدام نمود و در این زمینه نیز رساله ای با عنوان شرکت های سهامی نیز نوشته و منتشر می کند و در مجلس طرح ملی شدن صنعت نفت را نیز مطرح و قبول نخست وزیری خود را منوط به تصویب طرح ملی شدن صنعت نفت کرد که چنین شد.
راز ماندگاری و پیروزی مصدق شناخت دقیق او از ملت و ویژگی های فرهنگ ملی ا یران بود.
او هرگز ادعای انقلابی بودن نداشت ولی در عمل بزرگ ترین دگرگونیها را در زمینه زندگی مردم پدید آورد به راستی گامهای استوار در راه استقلال ملی، آزادی های فردی و اجتماعی و عدالت همگانی برداشت که متاسفانه امروز ما شاهد هیچ یک از آنها نیستیم. مصدق بر این باور بود که اصل استقلال ملی در پیوند با اصل آزادی های فردی و اجتماعی است و هرگز نباید به حقوق و آزادی مردم به هیچ دلیل تجاوز شود چه، استقلال ملی و آزادی زمینه ساز اصل عدالت همگانی در جامعه هستند و آموزش، رفاه و بهزیستی اکثریت جامعه با رعایت این اصول محقق می شود، و مصدق در مدت کوتاه زمامداری خود به نحو احسن به آن ها عمل کرد.
دکتر مصدق، رهبر زنجیر گسل استعمار با همتی به بلندی آسمان و اراده ای به استواری کوه با یاری ملت بزرگ ایران صنعت نفت ایران را که دچار قراردادهای سنگین و رسوا کننده ای بود ملی کرد. دکتر مصدق غارتگران جهانخوار نفتی را به لرزه درآورد، مصدق زنده است، مصدق در وجود تمام مبارزان ضد استعماری و استبدادی راه آزادی زنده است، مصدق بما آموخت برای زنده داشت یک ملت و حفظ آزادی و استقلال، مردم چگونه با بیگانه پرستان به مبارزه برخیزند و تا تحقق آزادی از پای نه نشینند.
سرانجام باید گفت:
مصدق سنگ فرسایش ناپذیر بنای تاریخ است و استوارترین حلقه از زنجیر پیکارهای بخش ملت های جهان، مصدق یک خاطره بی مرز است، برای ملتی که همیشه بخش بزرگی از نیروی در هم کوبنده و سازنده خویش را از خاطرات تاریخی و عاطفی خود کسب می کند، مصدق را سال ها زمان باید تا آن گونه که بود بشناسیم و دریابیم، ما هنوز مصدق را آنگونه که بود کامل نشناخته ایم و این البته اندوه بزرگی برای ماست، او یک تجربه نو، یک حرکت نو و یک قربانی نو در پیشگاه تاریخ است.
ویلیام دوگلاس قاضی دیوان عالی کشور آمریکا گفته است: “هنگامیکه مصدق در ایران به اصلاحات اساسی دست زد ما به وحشت افتادیم، ما با انگلیس همدست شدیم تا او را از میان برداریم در این راه وفیق یافتیم ولی از آن روز دیگر در خاورمیانه از ما به نیکی یاد نشده است“.
با اینهمه، با اندوه فراوان امروز آرامگاه این راد مرد تاریخ ایران و جهان بر روی علاقمندان بسته است.
خسرو سیف
تهران اسفند ماه ۱۳۹۳