گزارشى از وضعیت بهروز آلخانى؛ محکوم به اعدام در زندان ارومیه

چهارشنبه, 9ام اردیبهشت, 1394
اندازه قلم متن

behrooz-alkhani-2

شرایط روحى و روانى بهروز آلخانى زندانى محکوم به اعدام که بیش از ۵ سال در زندان ارومیه محبوس بوده است، نگران کننده گزارش شده است.

به گزارش خبرگزارى هرانا، ارگان خبرى مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، بهروز آلخانى که به اتهام ارتباط با گروه پژاک و مشارکت در ترور دادستان خوى به اعدام محکوم شده است، اینک در زندان ارومیه با مشکلات جدى روبرو است و مسئولین قضایى از اعزام وى به بیمارستان خوددارى مى کنند.

یکی از نزدیکان بهروز آلخانى مهم ترین خواسته وی و خانواده اش را در حال حاضر اعزام به بیمارستان و رسیدگی درمانی عنوان می کند: “به دلیل شکنجه هاى جسمى و روحى دوران بازداشت و حکم اعدام به مشکلات روحى و افسردگى دچار شده و حتى وقتى خانواده به ملاقاتش مى روند، حال و حوصله ملاقات را هم ندارد و به خانواده گفته که لازم نیست به ملاقات بیایید، دادستان به دلیل نوع اتهام از اعزام به بیمارستان جلوگیرى کردند ولى این درست نیست که چون حکمش اعدام است، بیمارستان نبرند تا در زندان دق کند.”

بهروز آلخانی فرزند فارس، متولد سال ۱۳۶۴، شهروند کُرد ساکن سلماس،به همراه ۱۵ تن دیگر در ۷ بهمن ماه ۱۳۸۸ توسط نیروهای امنیتی در شهر سلماس به اتهام رابطه با پژاک بازداشت شد، وی پس از چند ماه با اتهام جدید مشارکت در قتل دادستان خوی روبرو شد و در شعبه ۱ دادگاه انقلاب ارومیه به ریاست قاضی چابک به اتهام همکاری موثر با پژاک و قتل دادستان شهرستان خوی به اعدام محکوم شد.

پرونده بهروز آلخانی سپس با اعتراض وی به دیوان عالی کشور ارجاع شد و دیوان حکم صادره از سوی شعبه ۱ دادگاه انقلاب ارومیه را نقض کرده و پرونده را به شعبه ۱۰ دادگاه تجدید نظر استان ارجاع داد و حکم اعدام وی مجددا در این دادگاه به تایید رسید، با اعتراض مجدد وی پرونده دوباره به دیوان عالی کشور ارسال شد و دیوان هنوز حکم نهایی را صادر نکرده است.

این زندانی هم‌چنین در پرونده‌‌ای جداگانه به اتهام نگهداری اسلحه‌ به ۱۰ سال زندان محکوم شد، نزدیکان وی گفته اند که این سلاح هنگام دستگیری توسط ماموران اطلاعاتی ضبط نشده است.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

یک نظر

  1. برخلاف آنچه که تاکنون در بوق و کرنایشان دمیده شده؛ جمهوری اسلامی یکی از معدود ظالم ترین و در نوع خود سادیست ترین نظامهای تاریخ معاصر دنیاست که در تاریخ هم با همین خصوصیات به ثبت رسیده و همچنان خواهد ماند. هیچ دلیل خاصی نمی توان بر اینهمه زجرکش کردن زندانیان (اسیران!) بی دفاع آورد جز اینکه تک تک کسانی که در این سیستم دخالت دارند از آن چرخ دنده کوچکشان گرفته تا موتورهای اصلی، همگی از ظلم و شکنجه هموطنان خود لذت میبرند… لذتی حیوانی که در هیچ فرهنگ و مرام انسانی و اخلاقی جا ندارد.
    موجوداتی حقیر و پست که صبح از خواب بلند میشوند با این نیت که چگونه دیگران را بیشتر زجر بدهند و خانواده های آنها را اذیت کنند تا شب برسد و بخوابند در فکر اینکه روز بعد چگونه این روش زندگی کثیف و حیوانی خود را ادامه بدهند… مشمئز کننده هست و دردناک که چنین فرهنگ کثیف پلیدی در کشورمان نهادینه شده؛ آنهم در سیستم مهمی بنام قضائیه که مرام و شعار آن بایستی عدالت باشد و تنها اصل و یگانه هدف آن برقراری عدالت… چیزی که این موجودات نه بویی ازش برده اند و احتمالاً حتی کوچکترین درکی ازش ندارند که اگر داشتند یک شهروند جوان محکوم به اعدام! و خانواده او را دیگر اینقدر شکنجه نمی دادند.