این مکتوب نگاهی است به گو شه ای از نظریات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شادروان مهندس عزتالله سحابی چهرهی پاک سیاسی ـ اجتماعی و از تبار ملی مذهبیون که در تیر ماه ۷۶ در پی حماسهی ۲ خرداد خطاب به رئیس جمهور منتخب سید محمد خاتمی نوشته است.
به مناسبت چها رمین سالگرد فوت این انسان میهن دوست و شهادت مظلومانهی دخترش هاله، این تحلیل و پیشنهاد ها که بنظر نگارنده بهتر از هر گونه تعر یف و تمجید.. یا ذکر خاطره ای در توصیف خصو صیات و اگاهیها ی اوست، ارایه میشود تا ملت و دولت به دیدگاههای این چهره ماندگار و منزه در ۱۸سال قبل، نگاه مجددی داشته، با شرایط امروز از هر نظر مقایسه و بر توحه به انها تاکید نمایند.
در وضعیت فعلی نیز گریزی از این توصیه هانیست و مصداق ما هی را هر وقت از اب بگیری تداعی میشود که در ارتبا ط با منافع ملی هر لحظه تا خیر در رفع مشکلات ماندگار، جبران نا پذیر خواهد بود.
شادرون سحابی با صراحت بر امده از میهن دوستی و مردم خوا هی در مقد مه می اورد:
در مورد ضرورت و اهمیت عقلانیت، خود واقفید و نیازی به یادآوری نیست، اما در مورد تجربه، از آنجا که طی سنوات اخیر گروههایی از اصولگراها تجربهی اجتماعی و تاریخی را نفی یا مورد بیاعتمادی شدید قرار دادهاند، ناگزیرم در آغاز وظیفه خطیری که با تأیید اکثریت ملت صبور ایران عهدهدار شدهاید… نکاتی را به استحضار برسانم:
در باب اقتصاد:
– گردش کار اقتصادی همیشه باید به مازاد منجر شود که به صورت سرمایه برای توسعهی بعدی به کار آید، اگر این تراکم مازاد، از درون اقتصاد بیرون نیاید، ناگزیریم که به منابع دیگر مثل وام خارجی روی بیاوریم.
– همگان مخصوصاً اقتصاددانان بر این باورند که سالمترین راه رشد و توسعهی اقتصادی بایستی از درون گردش سرمایه صورت گیرد.
– انباشت سرمایهی معنوی از سرمایهی مالی مهمتر است. و اگر همراه این نعمت خداداد ( نفت و ذخا یر ارضی )میبود این درآمد کافی بود که صحرای کویر را هم به گلستان تبدیل کند.
– سرمایهی مالی از مازاد عملکردها، اگر چیزی انباشته نکند، سرمایهی انسانی و فنی هم فاقد بهرهوری خواهد شد و به خارج خواهد رفت.
– ما هم سرمایهی انسانی داریم و هم از دانش فنی برخورداریم، اما چرا کار ما پیشرفت ندارد و از زمان مشروطه تاکنون دائماً راههای رفته را دوباره و چند باره میرویم و پیوسته دور خود میگردیم؟ دلیلش این است که ما به انباشت و جمعبندی و بهرهگیری از تجارب گذشتهی خودمان یا تجارب ملتهای دیگر، اعتقاد نداشتهایم.
– اقتصاد ایران شدیداً مصرفی است و راهبرد دولت بایستی واژگونکردن این روش باشد تا استقلال، اقتدار ملی و عدالت اجتماعی تحقق یابد.
– در شرایط فعلی فعالیتهای تولیدی دولت، به تشکیل مازاد اقتصادی «سود خالص» و انباشت سرمایه برای توسعهی بعدی منتهی نشده و بازگشت سرمایه پیوسته از محل درآمد نفت یا وام بوده است…
– نگاهی به فصل منابع درآمدی دولت در بودجههای سالیانه مبین این فاجعه میباشد، پس چارهای نمیماند به جز اینکه توسعهی صنعت در میان مردم و جامعه، ایجاد ارزش افزوده هر چه بیشتر ازطریق سرمایهگذاری خصوصی و مردمی، صورت گیرد تا توسعهی اقتصادی کشور بر مبنای توسعهی صنعت خصوصی ـ مردمی استوار شود.
– هزینهی تولید در سطح جامعه به نحو چشمگیر و تعیینکنندهای بالا رفته است و رقابت در بازار را از دست دادهایم، آنان که در سیاست توسعهی صادرات توفیق داشتهاند همان کشورهایی هستند که مرحلهی جایگزینی واردات و تکوین ساختار صنعتی در جامعه را، با موفقیت طی کرده و سپس به بازار جهانی وارد شدهاند.
– کاهش سطح مصرف در جامعه ساده نیست و به مراحل و تدابیر اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مفصل و پیچیده آن هم، غیرمستقیم نیاز دارد و با توصیه و نصیحت فراهم شدنی نیست.
– کاهش سطح مصرف دولتی در این میان بسیار ساده و ممکنتر است، اولین اقدام دولت باید کاهش هزینههای جاری، ریخت و پاشها، بذل و بخششها و حقوقهای گزاف سطوح بالا و کاهش مستخدمین دولت باشد.
اخلاق مردم بیشتر متمایل به کالاهای خارجی شده و به نوبهی خود استعداد رشد صنایع کشور را در تنگنا قرار میدهد.
ما ناگزیریم برای حراست از استقلال ملی و مقاومت در برابر عوامل نافی آن، هر چه سریعتر به یک ساختار مقاومتی در اقتصادمان دست بیابیم و هنوز فاقد ساختار اجتماعی ـ اقتصادی و حتی فرهنگی ـ سیاسی و صنعتی میباشیم.
این موتور محرک، ناظر و سیاستگذار و… اگر فاسد، ناکارآمد و فاقد بهرهوری باشد… به جای عرضهی خدمات دولتی و محور توسعه و پایگاه انباشت سرمایهی ملی اعم از مادی و معنوی… به عاملی برای اتلاف منابع و ضد پیشرفت بدل خواهد شد.
– دولت موتور حرکت توسعهی اقتصادی و اجتماعی، از سوئی ضامن عدالت اجتماعی از طریق کنترل قیمتها، نظارت بر حسن و صحت جریان امور، برنامهریز، سیاستگذار، جهتدهندهی روندهای اقتصادی و… میباشد.
– این موتور محرک، ناظر و سیاستگذار و… اگر فاسد، ناکارآمد و فاقد بهرهوری باشد… به جای عرضهی خدمات دولتی و محور توسعه و پایگاه انباشت سرمایهی ملی، اعم از مادی و معنوی… به عاملی برای اتلاف منابع و ضد پیشرفت بدل خواهد شد.
– در مقو له اجتما عی، فر هنگی و…. :
– توجه به گرفتاریها و عقبماندگیها، جامعهی ما را بعد از بیش از یک قرن، هنوز اندر خم کوچهی امنیت، آرامش و ترقی نگه داشته است.این وضع ما را وادار میکند که یک لحظه به علت ریشهای این ناکامیها بیندیشیم تا دائماً دور خود نگردیم و گذشتهها را تجربهی مکرر ننماییم.
– اگر به تاریخ چند قرن اخیر بنگریم به روشنی مشخص میشود که در جنگهای صلیبی ـ غرب به عقب ماندگی خود و پیشرفت مادی و معنوی مسلمانان آگاه شد، و با همین تجربه وارد کارزار شده و به این جا رسید و ما مسلمانان به چیزی که اعتنا نداشتیم همان تجربه بود و این هستیم که میبینید.
– ایجاد امنیت شغلی، تحصیلی و رفع تبعضیات مختلف، اصلاح بنیادی در گزینشها و… مردم را از اضطراب رها میکند.
– بوروکراسی دو بعد دارد یکی بعد ساختاری و دیگری بعد کاربردی و عملی… در صورتی که بعد ساختاری دولت اصلاح و منطبق بر موازین علمی مدیریت و عقلانیت و بر مبنای هزینه ـ فایده، نشود، اصلاح امور با تشویق و تنبیه حتی تعویض افراد و مقامات ره به جایی نمیبرد.
– در مورد تبلیغات مخصوصاً موضوع تهاجم فرهنگی، باید توجه داشت که سنگینی بار تبلیغات در شرایط فعلی بسیار بالا میباشد و تبلیغاتی که مبتنی بر ظواهر، شعارها و کسب هویت و امتیاز برای خود با نفی هویت دیگران، افترا- هتک حیثیت و شخصیت مردم، طرح غربزدگی و…. به صورت بسیار ساده و تکراری بیان میشود، رکود جامعه را در پی دارد.
– (گو یا این قا فله مخصو صا در این مبحث باید تا به حشر لنگ بما ند – و هجو مهای برنامه ریزی شده دلواپسان در صحن مجلس به وزیر خارجه از این گونه است… نگارنده )
– آنچه دولت و مقامات و رسانهها میگویند خلاف منظور، از دید جامعه تعبیر میشود و نوعی ضد تبلیغ به شمار میرود و ساختار ایمانی، اخلاقی و پایبندی مردم را سست میکند.
– وقتی زیربنای اخلاقی و ایمانی جامعه تخریب شود کینه و لجاجت جانشین آن میشود.
– اگر مردم در عمل بهبود امور، تنشزدایی، رفع تبعیضات و امتیازات گروهی و تشنجآفرینیها را مشاهده کنند، به خلاقیت و ابتکار روی میآورند.
– دقت و تمرکز روی اصلاح بینشها و عملکردها، همچنین چگونگی اخلاقیات و رفتار اجتماعی مسئولان، مقامات، ائمهی جمعه، و گویندگان سیاسی نقش مؤثری خواهد داشت.
– در برابر تبلیغات و دسایس مخالفان نگران نباشید، سکوت و گزارشهای متین و مستند از حقایق، پاسخهای آرام و خالی از احساسات و حتی اعتراف به اشتباهات و شکستن بازار شایعات این نقیصه را برطرف میکند.
– دولت باید حقایق امور را بدون پردهپوشی و قصد تبرئه در اختیار مردم بگذارد و صدق و صمیمیت خود را بروز دهد تا جامعه متقابلاً عکسالعمل مناسب از خود نشان داده و یگانگی بین حکومتکنندگان و حکومت شدگان که یک امر دو طرفه است و از ضروریتهای حکمت سیاسی و اجتماعی… به وجود آید.
– صدا و سیما به صورت دژی برای تبلیغات انحصاری، گروهی، عوامانه و…. تبدیل شده و بودجهی سنگین این نهاد که از منابع عمومی و آگهیهای تجاری تأمین میشود، بدون حسابرسی مانده که خود عامل بسیاری از فسادها میباشد.
– این نهاد با این شیوهی ساختاری به خصوص در امور سیاسی، فرهنگی، اخلاقی، مذهبی و… یک نهاد ضد تبلیغ و دارای اثر منفی است.
– اصلاح بنیادی صدا و سیما از مهمترین وظایف است چون این نهاد تأثیری مستقیم بر روحیات مردم و تخریب یا بهبود رابطهی مردم با حاکمیت را دارد.
– در زمینهی آزادی و سلوک سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و… مردم، به خوبی آگاه و صاحبنظرند و جامعهی مدنی مولود خود جامعه میباشد ودولت توان آن را ندارد که به تشکیل و تکوین جامعهی مدنی به صورت مستقیم بپردازد و از وظایف او نیست.وگروههای درونی جامعه خود باید به آن درجه از رشد و تعالی برسند که فضای امن، آرام و خالی از تنش ایجاد شود.
– وجود و واقعیتهای مخالفین درون ملت باید تحمل شود و در اندیشهی حذف دیگری نباشیم.
– دولت برای اثبات حضور خود در سراسر جهان انرژی و هزینهی بسیار صرف نموده و با تشکیل انواع کنفرانسها و گردهمآییها با هزینههای زیاد و فعالیتهای دیپلماتیک، اقتصادی و سیاسی در منطقه نتوانسته است محصولی محسوس به دست دهد. وسیاست خارجی و دیپلماسی ما بایستی مورد بازنگری جدی و بنیادی قرار گیرد.
– بینش اعتقاد به جایگاه تعبد و تقلید برای انسان با زور و خشونت، با رویکرد موافق، مواجه نخواهد شد و ماهیت معنویتگرایی، مخدوش میشود و نتیجهی همهی تلاشها و تبلیغات فاقد برکت و بازتاب مثبت خواهد بود و در میان کشورهای منطقه منزوی میمانیم واگر موفق شویم الگوی انسانی و اجتماعی حقیقی توحیدی را در داخل پیاده کنیم و پیامهای معنوی را با هنرمندی مطرح سازیم با اقبال روشنفکران و اندیشمندان کشورهای دیگر مواجه میشویم.و بسیاری نکات دیگر…
با امید واری به درایت وتوان دولت فعلی، در انتظار اجرایی شدن این دستو رالعمل عمیق، مبتنی بر واقعیت ها و حقایق و عملی شدن هر یک از، راه کار هاخواهیم بود….