گفتگوی اختصاصی با پدر یکی از بازداشت شدگان در بختیاری

جمعه, 15ام خرداد, 1394
اندازه قلم متن

khodadad moradi

لطفاً خودتون را معرفی بکنید!

بنده خداداد مرادی مسئول پایگاه بروجن سی سال در پایگاه بروجن بودم و زحمت های زیادی کشیدم برای این انقلاب و کسی هم نتونست کلامی از انقلاب بزنه و متاسفانه امروز که دوتا از بچه هام که مثلاً نیرو های من بودند الان یکیشون گیر افتاده، بچه ای که ادعای حقش رو کرد، آقا این آب اگر خشک بشه خانواده های ما از کجا زندگی بکنند از کجا معاششون رو تامین بکنند؟

هیچکی به داد ما نمیرسه، نه کسی به داد ما میرسه. ما انقلاب کردیم شهید دادیم که زور به ما نگند، امروز دارند زور به ما میگند. فشار، فشار، ما نماینده، نماینده را رای دادیم که امروز نماینده کمک کنه اما اونم اونوره، بعد این منطقه را تمام دارید خشک می کنید از بیده بیشه تا شلمزار تمام دارید خشک می کنید. ما به کی شکایت بکنیم ؟ پیش کی بریم؟ پیش هر کسی که میریم، میریم میگیم آقای شرکت، آقای سپاه، آقای فلان این کارو نکن هی بدتر میکنن. کسی به دادمون نمیرسه.

بختیاران: شما خودتو هم سپاهی بودید درسته ؟

بله من سی سال مسئول پایگاه بروجن بودم و نون زن بچم هم نداشتم بدم ولی پایگاه رو ول نکردم ، پاسداری کردم از انقلاب، از اسلام ، حالا بچم رو گرفتند بردند بازداشت.

بختیاران: توضیح بدید بیشتر

والا نیرو نداشتم، شب تا صبح پاسداری کردم. بچه هام اصلاً نون نداشتند بخورند پاسداری از انقلاب کردم که یکی خیانتی چیزی نکنه. ولی متاسفانه بچم، بچه ای که چند سالم مسئول پایگاه بوده الان گرفتندش میگند ضد انقلابی، تو ادعای حقت رو کردی، تو آب چشمه رو که خشک کردند نباید ادعای حقت رو بکنی.

بختیاران: بر اساس چی شما میگید حقتون هست ؟

ما اگر این آب نبود پس از کجا آب بخوریم؟ ما نه حقوق داریم نه در آمد داریم هیچی نداریم فقط درآمد ما این آب و کشاورزی بکنیم یک لقمه نون بخوریم.

بختیاران: شما میگید گرسنگی کشیدید، تو سپاه بودید مگه حقوق نداشتید ؟

حقوق نداشتیم نه ، ما حقوق نداشتیم. ما زمین خریدیم ، پول دادیم سپاه زمین خریدیم، پولامون رو خوردن زمین هم ندادند. ۱۸۰ هزار تومان بیست، بیست و دو سال پسش دادیم سپاه نه زمین بمون دادند نه پولامون بهمون دادند.

بختیاران: توضیح بدید چه اتفاقی افتاد جریان چی بوده ؟

گفتند آقا بیا زمین بخر؛ زمین بهتون بدیم ۱۸۰ هزارتومان پول دادیم ۲۲ سال جلو تر که اگر می خواستیم خانه بخریم میتونستیم بخریم، پول دادیم، پول هارو بردند زمین هم بهمون ندادند. سی سال هم زحمت کشیدم. با این دوتا بچه، با همین دو بچه که داره از آب وطنش دفاع میکنه که گرفتنش میگند آقا تو بیخود این حرفها رو زدی .

بختیاران: مدرک پسرتون چیه ؟

پسرم الان دکترا میخونه.

چند سالشون هست ؟

چهل سالش هست.

بختیاران: حالا پیامتون به مسئولین چیه ؟

پیام ما به مسئولین که به داد فقیر بیچاره ها برسند، ما انقلاب کردیم، ما شهید دادیم، مجروح دادیم، اسیر دادیم که این کارهارو بهمون نکنن و به دادمون برسند. چرا به دادمون نمیرسند مسئولین، چرا یک نماینده ای که رای بهش دادیم بره بر علیه ما کار بکنه، چه دلیل داره ؟ رای دادییم که به دادمون برسه. رای ندادیم که خفه خونش بکنن الان نتونیم حرفامون رو بزنیم

بختیاران: بازتاب درگیری ها داخل منطقه شما چه شکلی بوده ؟ چه بازتابی داشته ؟ مردم ترسیدند؟ مردم عقب نشینی کردند ؟ به چه شکلی بوده ؟

والا مردم دیگه کاری کردند که همه کوچ کنن برند جای دیگه .

بختیاران: شنیدیم که افرادی هم آمدند داخل منطقه که مردم رو آروم بکنند، در رابطه با این مسئله صحبت بکنید.

والا مردم آروم نمیشند، گولشون میزنند می گند آب بهتون میدیم. آب چیه این آب روغنه که به هر درختی بدی خشک میشه . آب روغن که نمیشه به درخت داد. یه آب گازائل به درخت بدی حشگ مکیشه؟ اینجارو خراب کنند کجارو می خواند آباد کنند ؟ مگه خون اونا از خون ما سرخ تره ؟ چه دلیل داره اینجارو خراب کنن که جای دیگه رو آباد کنند . مگه اونجا خودش آباد نیست؟

به رئیس جمهور بگید به رهبر بگید همه جا دارند درخت میکارند برای آبادی، اینجا میخواند همه درختهارو خشک کنند، اینجارو میخواند کبیر کنن اونجارو آباد کنند.

بختیاران: دستتون درد نکنه.

سرت درد نکنه


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.