رامین ناصح- دکتر فرشید خدادایان
رامین ناصح: آینده نگری، علم آسیب شناسی تاریخ زندگی بشر است
شب گذشته به اهتمام جمعی از دانشجویان آینده نگر، جلسه ای به مناسبت سالروز کودتای انگلیسی – امریکایی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ برای سرنگونی دولت ملی دکتر محمد مصدق، در کیانپارس اهواز برگزار شد.
از جمله سخنرانان این نشست، “رامین ناصح” دبیرکل کانون آینده نگری ایران و پژوهشگر تاریخ معاصر بود. همچنین غرفه فروش کتاب و نشریه، در گوشه ای از محل جلسه دایر بود.
ناصح در این مراسم، با بیان اینکه “آینده نگری، علم آسیب شناسی تاریخ زندگی بشر است”، افزود: تاریخ سرزمین ما، مشحون از کامیابی ها و تلخکامی ها، مبارزات، پیروزی ها، شکستها، “امید” و “سرکوب امید” است. ملت ایران به ویژه از دوران مشروطیت به این سو، خیزشها و حرکتهای زیادی برای کسب استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی داشته است؛ از جمله حرکتهای موفق این ملت در عرصه مبارزه با استعمار و امپریالیسم و چپاول و استثمار از سوی قدرتهای استعمارگر، بی تردید نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران بوده است. و این موفقیت، مرهون عواملی چون بیداری ملت در اثر روشنگریهای مطبوعات آزادیخواه و عدالت طلب و احزاب ملی توانمند، و همچنین اختلافات میان قدرتهای امپریالیست (تضاد قدرت)، و نبوغ سیاسی و حقوقی زنده یاد مصدق و همکارانش به ویژه شهید راه وطن و سید الشهدای اهل قلم، دکتر سید حسین فاطمی بود. کسی که تاوان شرافت و پایمردی اش را با خون پاکتر از شبنم خود پرداخت کرد.
وی ادامه داد: خطری که مصدق بزرگ برای منافع و مطامع استعمارگران و چپاولگران بی رحم منابع ملل تحت ستم داشت، سرمایه داری جهانی به سردمداری غرب را به هوش آورد و در شرایط سکوت تأیید آمیز اتحاد شوروی، دو کشور ایالات متحده امریکا و دولت فخیمۀ (!) بریتانیا که تضاد قدرت بین آندو، از علل اصلی ملی شدن نفت ایران بود، علیه مصدق و برای سرنگونی او، و بازگشتن قدرت مطلقه به شاه معدوم، متحد و مؤتلف شدند؛ و پس از کودتای ناموفق ۲۵ مرداد ۳۲، بلافاصله کودتای ۲۸ مرداد را سامان دادند و نهایتا به مدد گروههای فشار و خودفروخته به مقصود شوم خودشان دست یافتند.
به گفته ناصح: هراس استعمارگران از نهضت مصدق، تنها به مسئله ملی شدن نفت ایران برنمی گشت. بلکه موج و جریان عظیمی که در دنیا برای احقاق حقوق ملل زیر سلطه، تحت تأثیر نهضت ملی ایران براه افتاده بود، منافع استعمار را در کل دنیا به خطر انداخته بود. “جمال عبدالناصر” رهبر ملی شدن کانال سوئز مصر و خارج ساختن امتیاز آن از چنگال انگلیس، همواره حرکت خود را الهام پذیرفته و انگیزه یافته از حرکت مصدق می دانست و در دفتر کار خود، عکس دکتر مصدق را بالای سرش نصب کرده بود. همین امروز، خیابان بزرگی در قاهره، به نام دکتر محمد مصدق است. در حالیکه در ایران، حتی یک کوچه به اسم او نیست!!
وی بیان داشت: “دکتر احمد سوکارنو” رهبر استقلال اندونزی، “مارشال تیتو” بنیانگذار جنبش “راه سوم” یا سوسیالیسم در واحد ملی (سوسیالیسم منهای شوروی)، “دکتر قوام نکرومه” قهرمان ملی شدن بانکهای کشور غنا و بسیاری دیگر از رهبران ضد استعمار حتی در امریکای جنوبی، که هر یک، آبروی نوع بشر و قهرمانان تاریخی عدالتخواهی و برابری طلبی بودند، به صراحت، حرکت خود را الهام پذیرفته از نهضت مصدق و وامدار و مدیون او می دانستند. و ائتلاف “جنبش عدم تعهد” متشکل از کشورهای خواهان استقلال از بلوک غرب و شرق، با همه دستاوردهایش به اذعان بنیانگذاران خود، بر پایه تفکرات دکتر مصدق شکل گرفت. که البته بعدا به ائتلافی فرمالیته تبدیل شد و هنوز هم وجود دارد.
دبیرکل کانون آینده نگری در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: مصدق در ایران، پس از خود، “نهضت مقاومت ملی” را بجا نهاد که در فردای روز ۲۸ مرداد، توسط آیت الله سید رضا زنجانی و دیگر یاران مصدق تشکیل شد و دستاوردهایی افتخارآمیز در مبارزه با ظلم و ستم و استبداد ببار آورد و از اعضای جوان این نهضت، یکی، مرحوم مهندس عزت الله سحابی بود که بعدها در عرصه هایی چون جنبش دانشجویی، جبهه ملی، انقلاب ۵۷، دولت موقت، مجلس شورای اسلامی، جمعیت دفاع از آزادی، مجله ایران فردا و… به نقش آفرینی های فرهنگی و سیاسی مؤثری پرداخت. از جمله می توان گفت مجله ایران فردا، اولین رسانه ای بود که یکسال پیش از ظهور دولت اصلاحات، یعنی در سال ۷۵، مبحث “جامعه مدنی” را مطرح و جاانداخت.
ناصح همچنین گفت: در دوران امروز، مصدقی نماها بسیار، و مصدقی های واقعی اندک هستند. برخی مدعیان رهروی مصدق را می بینیم که به اقتصاد لیبرال یا اصطلاحا بازار آزاد گرایش پیدا کرده اند؛ که مخالف خط مشی دولت مصدق، به ویژه دولت دوم اوست. برخی هم متأسفانه به دامان ناسیونالیسم افراطی غلتیده اند. برخی دیگر، در مشی و سلوک حزبی خود، دقیقا نقطه مقابل مرحوم مصدق هستند. یعنی بهره ای از اخلاق کار جمعی و تربیت دموکراتیک ندارند و استبداد درون حزبی را پیشه کرده اند و با اینکه پیر و از کارافتاده شده اند، حاضر به ترک منصب حزبی و واگذار کردن میدان به جوانان و تفکر پیشرو آنان نیستند. که موجب پراکندگی جوانان از دور آنها شده است. همینطور باید گفت مشی اصلاح طلبانه و مسالمت جویانه و اصلاحات تدریجی و گام به گام و پارلمانتاریسم و پرهیز از رادیکالیسم کور، توسط مصدق در پیش گرفته شده بود؛ که در حال حاضر توسط برخی مدعیان راه مصدق، رعایت نمی شود.
وی افزود: احساس می شود از مطبوعاتی که در حال حاضر اصالت مصدقی خود را حفظ کرده و با خط مشی ملایم، اصلاح طلبانه، آزادیخواهانه، عدالتجویانه و فرهنگی، به کار خود ادامه می دهند، مجلاتی چون “ایران فردا”، “چشم انداز ایران”، “میراث پارس” و امثال آنها هستند. این مجلات با مشی میانه روی و اعتدال، هر چند با دشواریهای زیادی منتشر می شوند، اما تأثیر چشمگیر و غیر قابل انکار در روشنگری و ارتقاء سطح بینش تاریخی و اجتماعی جامعه دارند؛ و می توان گفت اندیشه مصدق هنوز زنده است و در روی کار آمدن دولت اصلاحات و دولت تدبیر و امید نیز تأثیر عمیق و بسزایی داشته اند. جا دارد در اینجا از استاد “دکتر فرشید خدادایان” مدیرمسئول محترم مجله میراث پارس، که اتفاقا ۲۸ مرداد، روز تولد اوست، یاد و تجلیلی کنم. این دانش آموخته رشته اقوام و مذاهب -از دانشگاه میسون امریکا- که سال گذشته، به عنوان “دانشمند و پژوهشگر برتر خوزستان” انتخاب و معرفی شد، در کتابش “مسجدسلیمان؛ نیم قرن چپاول” که اتفاقا آنهم در یک دهه پیش، “کتاب سال خوزستان” انتخاب شد؛ از اندیشه اصیل، اعتدال گرایانه، ژرف، و بینشی علمی و واقع گرایانه در حرکت فرهنگی – اجتماعی خود برخوردار است و از مفاخر علمی این استان محسوب می شود. مجله میراث پارس، همچون چشم انداز و نامه و ایران فردا و… بازتاب دهنده یک تفکر ملی معتدل و معقول است که از افراط گرایی و نژادپرستی و ناسیونالیسم افراطی و رادیکالیسم کور به دور است و می تواند در این جامعه جریانساز باشد.
ناصح همچنین عنوان داشت: اندیشمندان آینده نگر سالهاست به این نتیجه رسیده اند که دیگر، اولویت فعالیتهای مصلحانه، در مسائل سیاسی نیست؛ بلکه در مسائل فرهنگی و اجتماعی است. مسائلی چون اعتیاد، فحشا، کودک آزاری، زن آزاری، آسیبهای روانی و… برای اندیشمندان آینده نگر در اولویت قرار دارد؛ و یک جامعه سالم و پویا، دولت سالمی را هم خواهد داشت. به حضرت علی (ع) منسوب است که «هر ملتی شایسته همان حکومت و رهبرانی است که دارد.» و دولت سالم، دموکراتیک و توسعه گرا، در گرو وجود یک ملت نیک اندیش و بافرهنگ و همچنین سالم از نظر روحی و روانی است. در برهه هایی همچون نهضت ملی شاهد بودیم که هرگاه بنا به عللی، یک دولت سالم شکل می گیرد، اگر بنیانهای فرهنگی و مدنی جامعه استوار نباشد، این دولت، مستعجل خواهد بود و نمی تواند دوام داشته باشد. دموکراسی، در واقع بر بنیاد چهار عامل “سلامت روان جامعه”، ادراک ژرف از “حقوق شهروندی” و مفاد اعلامیه حقوق بشر، “تربیت دموکراتیک و روحیه کار جمعی”، و وجود “نهادهای مدنی توانمند” در جامعه قابل تحقق است. هر چند این نهادهای مدنی کار سیاسی هم نکنند؛ اما بدون شک در شکل گیری روحیه فعالیت جمعی و اخلاق کار مدنی و آموزش حقوق شهروندی و تمرین دموکراسی نقش بسزا دارند. و همینطور با کاستن از رنجهای جسمی و روحی انسانها، می توانند بسترساز مشارکت اجتماعی گسترده تر و ایجاد یک جامعه مشارکت جو و فعال و سرزنده، و نتیجتا حرکت به سوی توسعه و پیشرفت و ترقی کشور باشند. بعلاوه، کسانی که از سلامت روان و اخلاق و شخصیت برخوردار باشند، هر ایدئولوژی و تفکری داشته باشند، هیچ گاه همراه با گروههای فشار و لمپنهایی چون “شعبون بی مخ”ها در کودتای ۲۸ مرداد نخواهند شد و تجمعات مردم را به آشوب نمی کشند و باتوم توی سر جوانان نمی زنند!