فرح باغی، شهروند بهایی که از بیست و یکم بهمن ماه سال گذشته در زندان یزد محبوس است، با نگارش نامه ای خطاب به دادستانی انقلاب اسلامی یزد، شرحی از سرگذشت خود و خانواده اش را روایت کرده و از صبر و عدم تلافی جویی خود و خانواده اش سخن گفته است. متن کامل این نامه را که در اختیار هرانا قرار گرفته است، در زیر می خوانید:
به نام خدا
حضور دادستان انقلاب اسلامی یزد
“با سلام
احتراما به استحضار می رساند که اینجانبه فرح باغی (قدرت) یک زندانی بهائی هستم که از مورخه ۲۰/۱۱/۹۳ در زندان مرکزی یزد، بند نسوان بسر می برم. مایلم مطالبی را به عرضتان برسانم و هدفم اثبات بی گناهی یا به قول بعضی مسئولین “مظلوم نمایی” نیست. زیرا فکر میکنم که در این سن و سال باید به درگاه خداوند متعال طلب استغفار نمایم و نزد خلق اظهار عجز جائز نیست.
در سال ۱۳۶۲ بعد از اخراج از دانشگاه ازدواج کردم و یکسال بعد همسرم وحید قدرت به اتهام جاسوسی دستگیر و تحت بازجویی و شکنجه های شدید محاکمه و محکوم به اعدام گردید. هنگام دستگیری همسرم ۵ ماهه باردار بودم و در اوج بحران وضع حمل نموده و تا ۶ سال بعد فرزندم را به تنهایی و با مشقات عظیمه بزرگ نمودم. بعد از ۶ سال زیر اعدام بودن سرانجام مورد عفو قرار گرفت و آزاد شد.
بعد از آن دو فرزند دیگر پیدا کردم و جالب اینجاست که قریب ۲۰ سال بعد فرزندانم را که در بهترین رشته های تحصیلی دانشگاهی (پزشکی و معماری) و با رتبه عالی پذیرفته شده بودند همزمان با دستگیری مجدد و بازداشت یکساله همسرم از دانشگاه اخراج نمودند. در حال حاضر نیز خودم و برادرم (فریبرز باغی) در حال گذراندن محکومیتمان هستیم.
از شما می پرسم لحظه ای فکر کنید چطور امکان پذیر است که مجموع اعضای یک خانواده ۵ نفره، ۸ سال زندان و اخراج ۴ عضو این خانواده از دانشگاه به اضافه محرومیتهای دیگر را تحمل نموده و هنوز پابرجا هستند؟ آیا در شرایط متعارف چنین افرادی نمی بایست از هم پاشیده باشند و مضمحل گردند؟
به نظر شما چه قوایی آنها را پابرجا نگه داشته؟ آیا صرف قوای بشری یا سیاسی یا مادی قادر است در مدتی چنین طویل با امکاناتی چنین قلیل در برابر قدرتی چنین عظیم ایستادگی کرده و هنوز توان خود را از دست نداده باشد؟ به شما اطمینان می دهم اگر تا آخر عمر من و خانواده ام این تضییقات و فشارها را ادامه دهید، ذره ای خم به ابرو نخواهیم آورد و در فکر تلافی نخواهیم بود. زیرا آرمان ما چیز دیگری را به ما دیکته می کند و آن صبر و تحمل در بلایا و محبت و خدمت بی شائبه به ابناء بشر و عدم کینه توزی و انتقام از دشمنانمان است. باشد که این گفتار آبی باشد بر آتش بغض و کینه که بی جهت ما را احاطه نموده است.
با احترام
فرح باغی