وقتی آیت الله خامنه ای به مسئولان بی کفایت و سرکوب گر می گوید بابصیرت!
چکیده :اگر هنوز نیاز می بینید مساله بی بصیرتی را مورد توجه قرار دهید، شاید باید زاویه نگاه خود را تغییر دهید و به جای خواندن سناریوهای نیروهای امنیتی پای صحبت همین مردم کوچه و بازار بنشینید تا مشخص شود از نظر این مردم چه کسی بصیرت دارد و آنچه را که چشم های تیزبین نیروهای امنیتی شما طی سالها ندیدند با خردمندی دید و هشدار داد نسبت به همه آنچه امروز مسئولان امر برایش وااسفا سر داده اند. فاعتبروا یا اولوالابصار…
کلمه – گروه سیاسی: آیت الله خامنه ای در ششمین سال متوالی بار دیگر در سخنانی که در جمع دانشجویان بیان کرد از ضرورت “بصیرت” سخن گفت و مدعی شد که “علت لغزش بسیاری از افراد در فتنه ۸۸، که انسانهای بدی هم نبودند، نداشتن بصیرت بود.”
پس از اعتراضات به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ واژه بصیرت بارها از سوی رهبری عنوان شده است و با نگاهی به موضع گیری ها و اظهار نظرهایی که طی شش سال گذشته در خصوص این رویداد عظیم تاریخ معاصر سیاسی کشورمان از سوی اصولگرایان و اصلاح طلبان مطرح شده، به نظر می رسد حتی نزدیکترین افراد به رهبری نیز از بصیرت کافی برخوردار نیستند و ایشان ناچار است هر از گاهی نسبت به داشتن “بصیرت” تذکر دهند.
دانشگاه یکی از موضوعات مورد علاقه آیت الله خامنه ای است و همه ساله دیدار با دانشجویان به مناسبت های مختلف در برنامه های کاری وی قرار دارد. از تغییر کتب درسی تا برگزاری کنسرت و اردو، از به کارگیری استادان بابصیرت تا اخراج دانشجویان بی بصیرت همه از جزییاتی است که رهبری در سخنان خود بارها به آن پرداخته است.
در حالی که در طی دوره زمامداری آیت الله خامنه ای تاکنون حداقل دوبار به طور رسمی و با توجیه های امنیتی به خوابگاه دانشجویان حمله شده و تعداد زیادی از دانشجویان کشته و زخمی شده اند اما هیچ اقدام عملی برای شناسایی و مجازات عاملان این جنایت انجام نشده است و شخص رهبری نیز حتی در مقام همدردی و پیگیری، اقدام در خوری انجام نداده است، آیت الله خامنه ای تاکنون بارها برگزاری کنسرت و اردوهای دانشجویی را در سخنان خود مطرح کرده و به نظر می رسد این دو موضوع از دغدغه های اصلی ایشان است. برای رهبری اجرای یک موسیقی زنده در دانشگاه آنقدر می تواند خطرساز باشد که در بیشتر سخنرانی های خود با دانشجویان و استادان دانشگاه به عنوان یکی از محورهای اصلی مورد بحث قرار گیرد اما هزاران مفسده و جنایتی که در مراکز زیر نظر مستقیم رهبری انجام می شود چنان بی اهمیت هستند که ایشان حتی نسبت به اختلاس سه هزار میلیارد تومانی بر “کش ندادن” به موضوع امر می فرمایند.
روز گذشته بار دیگر رهبری در سخنانی در جمع دانشجویان با انتقاد دوباره از شاد بودن دانشجویان اظهار داشت: “کار فرهنگی صحیح این است که انسان مومن، متخلق، انقلابی، معتقد به آرمانها، دوستدار کشور، نظام اسلامی و دارای بصیرت و عمق دینی و سیاسی تربیت شود.” وی بصیرت را عامل “جلوگیری از لغزشها” دانست و گفت: “علت لغزش بسیاری از افراد در فتنه ۸۸، که انسانهای بدی هم نبودند، نداشتن بصیرت بود.”
کلی گویی از ویژگی های سخنرانی های آیت الله خامنه ای است. ایشان به عنوان خطیب همیشه در سخنان خود بدون اشاره مصداقی کلیاتی را مطرح و به علت برخورداری از تریبون یک جانبه و عدم امکان نقد و بررسی با تکرار و اصرار بر سخنان خود دیگرانی را که امکانی برای دفاع از خود ندارند “بی بصیرت” خوانده و با یک طرفه رفتن به قاضی همواره خشنود بازگشته اند.
طی شش سال گذشته، حوادث پس از انتخابات، اعتراض مدنی آنان به رای گمشده شان، تجمع چشمگیر سکوت در ۲۵ خرداد، استمرار اعتراضات به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سرآغاز بحث های جدی و کارشناسی در میان تحلیلگران و کارشناسان سیاسی شده است. حتی منصوبان و نزدیکترین افراد به آیت الله خامنه ای نیز گاه تلاش کرده اند با قبول این حادثه بزرگ در تاریخ سیاسی کشور در صدد یافتن راه هایی باشند تا بتوانند با کانالیزه کردن اعتراضات و احساسات مردم و پاسخگویی به افکار عمومی مانع از ایجاد تجمعاتی به بزرگی تجمع ۲۵ خرداد شوند.
اما آیت الله خامنه ای که چند روز پس از انتخابات مساله ساز با خلق واژه “بی بصیرت” به مصاف مردم آمدند همچنان بر موضع خود تاکید داشته و در آخرین سخنرانی خود نیز گفته اند: “هنگامی که طرف مقابل میگوید انتخابات بهانه است و اصل نظام نشانه است، فرد معتقد به نظام چه باید بکند؟ اگر بصیرت نباشد، در لحظه نیاز، وظیفه انجام نخواهد شد.”
ایشان اما توضیح نمی دهند در میانه چنین آتشی، بصیرت چه حکمی می کند. آیا آتش زدن اموال مردم در خیابان ها، تیراندازی به جوانان معترض، شکنجه در زندان، قتل در بازداشتگاه کهریزک، پاره کردن عکس امام، چادر کشیدن از سر همسران شهید در ملاعام، بازداشت فله ای فعالان سیاسی و مدنی، صدور احکام طولانی مدت بدون هیچ دلیل محکمه پسند، حمله به بیوت علما و مراجع، حصر و حبس انقلابیون و دلسوزان نظام مصداق اعمال بصیرانه است؟!
آیا اگر کسی با منطق و گفتاری لین برای احقاق حقوق مردم و طلب رای گمشده میلیون ها نفر بیانیه می نویسد و خواستار بازنگری و بررسی مجدد انتخابات می شود، بی بصیرت است؟ کسی که می گوید به احترام سیزده میلیون نفری که به یک کاندیدا رای داده اند، یک ساعت به ایشان اجازه داده شود که از سیمایی که متعلق به همه مردم است، با مردم سخن بگوید، بصیرت ندارد و خیانت به حق مردم است که او تریبونی داشته باشد؟ اما کسانی که مردم را خس و خاشاک و بزغاله می خوانند و تریبون های نماز جمعه، صدا و سیما و مجلس و … را در اختیار دارند، با بصیرتند و در جهت حفظ نظام حرکت می کنند؟!
کسی که توانسته بود در هشت سال دفاع مقدس با کمترین بودجه با بیشترین تهاجمات از سوی کشورهای غربی، گروه های ضدانقلاب، کارشکنی های داخلی و …حفظ کند و اجازه ندهد در آشفته بازار جنگ کسی قصد و طمع به پاره ای از خاک ایران داشته باشد، بصیرت ندارد. اما آنان که میلیاردها سرمایه ملی را با حمایت بالاترین مقامات کشور و بی کفایتی مدیران ارشد از کشور خارج کردند و مردم را محتاج اولیه ترین احتیاجات خود کردند، بابصیرتند و شایسته مدال تقدیر و افتخار؟!
آنان که جوانی و زندگی خود را برای اهداف انقلاب اسلامی گذاشته و هر چه داشتند به پای این نظام گذاشتند و حتی در حبس و حصر حاضر نشدند، کلمه ای خلاف باورهایشان بگویند، بصیرت ندارند، اما آنان که شبانه حکم اعزام جوانان معترض به بازداشتگاه کهریزک را صادر می کنند و منجر به شهادت تعدادی از آنان در کهریزک می شوند و سالهاست که کشور را به خاطر بی کفایتی هایشان در صدر اخبار جهانی قرار داده اند، بابصیرتند و شایسته تکریم؟!
آیت الله خامنه ای که در نماز جمعه بعد از انتخابات به جای احترام به اعتراض کنندگان برای آنان خط و نشان کشیدند چرا اینک بعد از شش سال به جای یک تحلیل منطقی و مستند با توجه به واقعیاتی که امروز برای همه روشن است، باز هم اصرار دارند که این آتش زیر خاکستر را در حد یک اعتراض کوچک و کم اهمیت تقلیل دهند. اگر آن رویداد سال ۸۸ اینقدر کم اهمیت بود، چرا شش سال است که همه تریبون های خود را به این موضوع اختصاص داده اید و یک جانبه به موضوعی می پردازید که ناشی از بی بصیرتی تعدادی اندک بود؟!
سربسته سخن گفتن و تکرار تحلیل های یک جانبه بی شک راه به جایی نخواهد برد. برای نظامی که آنچنان اقتدار دارد که هواپیمای حامل یک فرد تروریست را از هوا به زمین بنشاند، می تواند در دنیای مجازی ارتباطات افراد را در اقصی نقاط دنیا کشف کند، قادر است همپای قدرت های جهانی بر سر میز مذاکرات طرف بحث و گفت و گو برای حل مسایل منطقه ای باشد، برگزاری میزگردهایی با همه طرف های درگیر در سال ۸۸ و تحلیل علمی آن کار دشواری نخواهد بود. وقتی در اوایل انقلاب حتی به کسانی چون مارکسیت ها که از نظر ایدئولوژیک هم هیچ نقطه اشتراکی با شما نداشتند، هم سخن می شدید، بحث و گفت و گو با فرزندان این نظام و انقلاب و افرادی که سالهای عمر خود را وقف مستحکم تر کردن پایه های نظام جمهوری اسلامی کرده اند، کار ممکن و آسانی خواهد بود.
آیت الله خامنه ای به عنوان یک فعال سیاسی سابق و فردی که طی سالهای بعد از انقلاب در مسندهای مختلفی مشغول به کار بوده، با علاقه ای که به تریبون های فکری و اندیشه ای دارند، شایسته است امکان بررسی همه جانبه و علمی حادثه سال ۸۸ بعنوان یک واقعه “سیاسی – اجتماعی” را فراهم کنند تا با جمع بندی نظرهای کارشناسی راه را برآنچه “فتنه” و “بی بصیرتی” می خوانند برای همیشه بسته شود.
بی شک اگر قرار بود این سخنان و تحلیل های یک جانبه و خلاصه کردن همه نارضایتی ها و سومدیریت ها و عدم توجه به نیازهای نسل جوانی که بر اساس مقتضیات زمانه انتظارات دیگری از حکومت دارند در واژه “بی بصیرت” گنجانده شود، شش سال تریبون یک جانبه برای اقناع افکار عمومی کافی بود. اگر هنوز نیاز می بینید مساله بی بصیرتی را مورد توجه قرار دهید، شاید باید زاویه نگاه خود را تغییر دهید و به جای خواندن سناریوهای نیروهای امنیتی پای صحبت همین مردم کوچه و بازار بنشینید تا مشخص شود از نظر این مردم چه کسی بصیرت دارد و آنچه را که چشم های تیزبین نیروهای امنیتی شما طی سالها ندیدند با خردمندی دید و هشدار داد نسبت به همه آنچه امروز مسئولان امر برایش وااسفا سر داده اند. فاعتبروا یا اولوالابصار