کانون نویسندگان ایران، هم به عنوان مدافع پیگیر آزادی بیان و ادامه دهندهی راه پوینده و مختاری و همهی رهروان راه آزادی و هم در مقام جویندهی حقیقتِ کل قتلهای سیاسی – عقیدتیِ موسوم به زنجیرهای، نه تنها سوختن دراین داغ را به جان میخرد و بر این فاجعهی اجتماعی چشم نمیبندد بلکه درعین مقاومت در برابر هرگونه ستم و سرکوب با صدایی هرچه رساتر برای ستمدیدگان این فاجعه دادخواهی میکند.
بیانیهی کانون نویسندگان ایران به مناسبت
هفدهمین سالگرد قتل نویسندگان آزادیخواه،
محمد مختاری و جعفر پوینده
در هفدهمین سالگرد قتل محمد مختاری و جعفر پوینده، یاد عزیز آن جان باختگان راه آزادی را گرامی میداریم.
مرگ جانگداز آن جانهای عاشق با گذشت این همه سال هنوز بر جسم و جان آزادیخواهان ایران و جهان آتش میزند. سهل است، حتی یادآوری این داغ شرربار روح و روان انسانهای آزاده را میسوزاند، و ای بسا برخی کسان، از همین رو، مصلحت را در دم فروبستن و سوختن و ساختن با این داغ بدانند. اما کانون نویسندگان ایران، هم به عنوان مدافع پیگیر آزادی بیان و ادامه دهندهی راه پوینده و مختاری و همهی رهروان راه آزادی و هم در مقام جویندهی حقیقتِ کل قتلهای سیاسی – عقیدتیِ موسوم به زنجیرهای، نه تنها سوختن دراین داغ را به جان میخرد و بر این فاجعهی اجتماعی چشم نمیبندد بلکه درعین مقاومت در برابر هرگونه ستم و سرکوب با صدایی هرچه رساتر برای ستمدیدگان این فاجعه دادخواهی میکند.
کانون بر آن است تا زمانی که این غدهی سرطانی همچنان در دل جامعهی ایران جا خوش کرده و جولان میدهد، تا زمانی که صداهای دادخواهانه و اعتراضی همچنان با داغ و درفش و سرکوب و خفقان رو به رو میشوند، هیچ انسانی نمیتواند خود را آزادیخواه بنامد مگر آن که برای جراحی و از میان برداشتن این غدهی انسانسوز و دیگر بسترهای آزادیستیزی در جامعهی ایران به پا خیزد.
فاجعهی قتلهای سیاسی – عقیدتی در این سالها بیشک از برخی جهاتِ مهم مورد اعتراض و نقد و ریشهیابی قرارگرفته است. اما زوایای پنهان و کتمان شدهی آن به علت فضای سنگین سرکوب و اختناق همچنان ناروشن باقی مانده، و آنان که جرأت ورود به این زاویهها را به خود دادهاند، از جمله ناصر زرافشان عضو کانون نویسندگان ایران و وکیل خانوادههای قربانیان این قتلها، متحمل هزینههایی بس گزاف شدهاند. رئیس وقتِ کمیسیون اصل نود مجلس بر همین زاویهی کتمان شده انگشت گذاشت آن گاه که اعلام کرد: ما در بررسی قتلهای زنجیرهای به جایی رسیدیم که جلوتر از آن نمیتوانستیم برویم.
کانون نویسندگان ایران در این سالها همواره بر چند نکتهی مهم و کلیدی تأکید کرده که میتواند این زوایای پنهان را تا حدود زیادی روشن کند. نخست این که شمار قتلهای زنجیرهای بسی بیش از آن است که به کشتار چهار نفر یعنی پروانه اسکندری، داریوش فروهر، محمد مختاری و جعفر پوینده محدود شود. از آن زمان به بعد، علاوه بر دهها نام دیگر، از این نامها نیز به عنوان قربانیان قتلهای زنجیرهای یاد شده است: غفار حسینی، احمد میرعلایی، علی اکبر سعیدی سیرجانی، احمد تفضلی، ابراهیم زالزاده، مجید شریف، پیروز دوانی، حمید حاجیزاده و فرزند خردسالش، کارون.
افزون بر این، قرار بود شمار دیگری از نویسندگان را با اتوبوس به اعماق دره پرتاب کنند، کشتاری دسته جمعی که البته ناکام ماند. نکتهی دیگر آن که آمران این قتلها را باید در ردههایی بالاتر از ردهی مأموران دست چندمی از نوع سعید امامی و مصطفی کاظمی و امثال آنها جستوجو کرد. همان مقدارِ بس ناچیز از اعترافات متهمان که به بیرون درز کرد نشانگر این حقیقت بیچون و چراست که تصمیمگیری در مورد این قتلها فراتر از اختیارات کسانی بوده که به عنوان متهم معرفی شدند.
اما وجه مهم دیگری که کانون بر آن تأکید کرده و همچنان میکند این است که خفه کردن مختاری و پوینده نه قتل معمولی بلکه جنایتی مضاعف است، به این معنا که در جریان آن علاوه بر سلب حق حیات از دو انسان، آزادیخواهی و دگراندیشی نیز به مسلخ کشیده شده است.
به یاد داریم که اندکی پس از قتلهای آذر ۱۳۷۷، دادستان سازمان قضایی نیروهای مسلح به عنوان مرجع رسیدگی به پرونده اعلام کرد متهمان دربارهی مقتولان ادعاهایی دارند که باید آنها را با استناد به مادهی ۲۲۶ قانون مجازات اسلامی اثبات کنند. مادهی ۲۲۶ قانون پیشینِ مجازات اسلامی چنین مقرر کرده بود: «قتل نفس در صورتی موجب قصاص است که مقتول شرعاً مستحق کشتن نباشد و اگر مستحق قتل باشد قاتل باید استحقاق قتل او را طبق موازین در دادگاه اثبات کند.»
به این ترتیب، به گفتهی مرجع رسیدگی به پرونده، قاتلان ادعا کرده بودند که پوینده و مختاری و فروهرها را به دلایل شرعی کشتهاند. این ادعا هیچ معنایی نداشت و ندارد جز آن که این انسانها را به دلیل عقاید دگراندیشانه و فعالیتهای آزادیخواهانه شان کشتهاند.
یادآور میشویم که برخی از متهمان در دادگاه همین ادعای «استحقاق کشته شدن» را دربارهی مقتولان مطرح کردند، و این با وجود تمام تلاشها و ترفندهایی بود که پنهانکنندگانِ حقیقتِ قتلها برای انصراف متهمان از طرح این ادعا به کار بستند، چرا که میخواستند و همچنان میخواهند مواد قانونی از نوع مادهی فوق را، که به توحش و آدم کشی جنبه ی قانونی میدهند، محفوظ نگه دارند تا با استناد به آنها بتوانند به طور قانونی نیز صداهای آزادیخواهانه را در گلو خفه کنند.
پنهان سازیِ عامدانهی همین حقیقت است که، به نظر کانون نویسندگان ایران، جنایتی است دیگر – علاوه بر جنایت سلب حق حیات – در حق قربانیان قتلهای زنجیرهای، از جمله دو نویسندهی آزادیخواه و دو عضو صادق و پیگیر کانون نویسندگان ایران، محمد مختاری و جعفر پوینده. و ما همچنان دوره خواهیم کرد داستان روشنگرانه، هرچند دردناکِ، این جنایت مضاعف را بر سر هر کوی و برزن، تا آن زمان که پرده برافتد، ابعاد پنهان این جنایت برای مردم ایران و جهان سراسر آشکار شود، آمران و عاملان آن به سزای اعمال ننگین شان برسند و زمینهی تکرار این توحش انسان ستیزانه از جامعهی ایران رخت بربندد.
در هفدهمین سالگرد قتل وحشیانه و تبهکارانهی جعفر پوینده و محمد مختاری، روز جمعه ۱۳ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۳۰: ۲ بعد از ظهر مزار آن جان باختگان راه آزادی را در امامزاده طاهرِ کرج گلباران میکنیم.
کانون نویسندگان ایران
۱۰ آذر ۱۳۹۴
از: ایران امروز