مافیاى مقدس و مفسران رسانه‌اى

جمعه, 13ام فروردین, 1395
اندازه قلم متن

Reza-Allamehzadeh4

اگر ادعا کنم که روح الله خمینى در دوره ى امامتش بیش از هزار بار علیه شوروى سابق و کمونیسم و سوسیالیسم حرف زد، اثباتش مثل آب خوردن است. ولى یک بار معلوم نیست در چه رابطه اى گفت “شوروى را طرح مى کنند تا آمریکا منسى بشود” آن وقت حزب توده، مدعى اصلى دفاع از ایدئولوژى سوسیالیسم و متحد اصلى دولت شوروى، که آن هزار بار را زیر سبیلى در کرده بود تمام هوادارانش را بسیج کرد تا این جمله پیامبرگونه خمینى را با زبانِ قابل فهم براى عامه، بر دیوار شهرها بنویسند: “شوروى را مطرح مى کنند تا آمریکا منسى (فراموش) بشود”!

بسیارى از مفسران رسانه ها، حتى آنان که هرگز با حزب توده نزدیکى فکرى یا سیاسى نداشته اند، همچنان به ویروس مزمن این حزب مبتلایند و براى اثبات نظراتشان نقل یک جمله مناسب از میان هزار حرف نامناسب را کافى مى دانند.

در همین سایت “گویانیوز” مطلبى دیدم با عنوان “رفسنجانى در برابر خودکامگى؟” که نویسنده با نقل پاره اى از پیام نوروزى رفسنجانى که نوشته «مردم عزیزم! اکنون شما در جایگاه استادی نشسته‌اید… ما نیز در سال ۹۴ در کلاس درس “رفسنجانى در برابر خودکامگى؟” نشستیم. و به قلب خود فهمیدیم گذشت شما را، از خطاهای گذشته و حمایت‌های ناصواب.» به این نتیجه رسیده که “او نگاهی انتقادی به پیشینه و نگاه و کردار سیاسی خود دارد.”

جالب است که هنوز این مقاله از گویانیوز بیرون نرفته، و شاید تحت تاثیر همین مطلب، هاشمى رفسنجانى براى نشان دادن ایستادگى “در برابر خودکامگى”، در توئیتى نوشت «دنیای فردا، دنیای گفتمان‌هاست نه موشک‌ها». البته ساعاتى بعد وقتى صداى پارس رهبرش را شنید چنان جا زد که نه تنها توئیتش را حاشا، که پیام نوروزى اش را هم از سایتش حذف کرد!

با عقب نشینى سریع رفسنجانى، نتیجه گیرى نویسنده مقاله ى “رفسنجانى در برابر خودکامگى؟” کمى طنزآلود جلوه مى کند. مخصوصا آنجا که مى نویسد: “به نظر می‌رسد نفر دوم نظام در تمام ۳۷ سال عمر جمهوری اسلامی، چند سالی است که از منظری انتقادی به گذشته و تصمیم‌های پیش ـ که خود نقش موثری در آنها داشته ـ می‌نگرد و می‌کوشد تا زمانی که فرصت بازیگری و کنش سیاسی موثر دارد، روندهای مسلط را در حد مقدورات و نگاه خود، اصلاح کند.”

اگر رفسنجانى در پیام نوروزى خود غیرمستقیم اشاره به اشتباهش در مورد حمایت از رهبر شدن خامنه اى داشته باشد این دلیلى بر “نگاهی انتقادی به پیشینه و نگاه و کردار سیاسی خود” داشتن نمى شود. او دارد از همکار مافیائى اش گله مى کند که چرا زیر قرار و مدارهایشان زده است. وقتى رفسنجانى خامنه اى را براى رسیدن به مقام رهبرىِ مادام العمر به جلو هُل داد انتظار داشت خامنه اى هم بعدتر او را در مقام رئیس جمهور مادام الانتخاب به ملت قالب کند! گله ى یک عضو مافیائى از هموند مقدس خودش که نشانه ى برخورد با گذشته نیست. کجا رفسنجانى از عملکردش در کشتار شصت و ترورهاى خارج و داخل و ده ها توطئه دیگر در سرکوب آزادى و چپاول که دست در دست همین خامنه اى مرتکب شده ابراز پشیمانى کرده است؟

مى گویند آدم ها عوض مى شوند. مگر خود شما و صدها اهل قلم و سیاست همچنان بر عقاید سابقتان هستید؟ نه نیستیم! اما ابراز عقیده ى یک نویسنده یا مفسر سیاسى، حتى اگر بعدتر خود به نادرستى اش اعتراف کند، چنانچه کاره اى نبوده، و جز ابراز نظر کارى نکرده باشد که قابل پیگیرى قانونى نیست. گرچه مورد شرمندگى اخلاقى هست! اما اگر همین فردا آدمى مثل خامنه اى و رفسنجانى تغییر عقیده بدهند و به همه ى جنایاتى که کرده اند اعتراف و از آن عذرخواهى کنند گرچه مستحق تخفیف در مجازات خواهند بود ولى همچنان مستوجب پیگرد قانونى اند وگرنه باید “رادوان کارادیچ” که هفته پیش به چهل سال حبس محکوم شد را آزاد، و از “میلوسویچ” که در زندان مُرد اعاده حیثیت کرد، و درِ “دادگاه جنائى بین المللى لاهه” را براى همیشه گِل گرفت!

راستى این دو نفرى که نام بردم، اگر در خارج از کشورِ خودشان، مثل رفسنجانى در جهت دادن به نظرات مفسران و سیاسى نویسان مخالف حکومتشان نقش داشتند، اصلا هیچوقت پایشان به دادگاه لاهه مى رسید!؟

ــــــــــــ
در همین زمینه:
[رفسنجانی در برابر خودکامگی؟ مرتضی کاظمیان]

از: گویا

be kanal site Melliun Iran bepeyvandid


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.